رفتن به محتوای اصلی

ترفند چادر، تردستی رسول
04.08.2023 - 22:10

اسلام واقعی، تنها در افشای بی حقوقی مطلق انسان برابر الله، و بسی سهمگین تر بی حقوقی مطلق زن برابر مرد و آنهم بفرمان خدائی ست که مردسالارمی باشد و تنها ازین راه و سبک می شود قوانین ناروای اسلام را قابل تعریف و بررسی بی طرفانه و تنقید روشنگرانه قرارداد تامگر با این کار و شیوه بشود پشتوانه آگاهی و بیداری اجتماعی را بهتر فراهم کرد و هرچه بیشتر گستراند. چراکه این اسلامِ الهی، دین ترس و شب و تاریکی و نادانی، و همزمان دشمن روز و نورافکنی و و خردورزی وآگاهیرسانی هاست.

اسلام، دین دیگران ستیز، و باوری فرسوده و واپسگراست که همیشه با ایده نوآوری های اعصار پیشین و اکنون انسان های مستقل، خودباور و دگرگونجو هیچگاه سازگار نبوده و هنوز هم نیست. تاریخ اسلام درین 1400 سال روند پیدائیش با اینهمه دیگرستیزی ها و جنگ های پوچ و ویرانگر عقیدتی که در میان خود و ادیان الهی داشته، همچنان و پیگیر مخالف هرگونه دگرگونسازی های انسانمدار بوده، مانده، و باور خود را بی کم و کاست برتردانسته، و از همینرو نیز پیوسته درجا زده و واپسمانده تر از دیگر ادیان ابراهیمی و یا شاید به نوعی از وهابیگرائی دچار و یا سردرپی بازگشت به آغاز پیدائی خود است. اسلام وامانده گرفتار قوانین مردسالار می باشد که آن نیز یکدست ضدزن و ضدبشری و سرشار از نابرابری ها می باشد.

اسلام، در پهنه ی پاک مهر و دوستی نوع انسان ها به هموندی فراآرمانی تن نداده، و در ژرفای همبستگی سرزنده ی زن و مرد نیز جز سرکشی مردانه نیست، و در چارچوب تابناک عشق خانوادگی، و پاسداری و تلاش برای حفظ ارزش های حقیقی و والای آن، این اسلامی که ما می شناسیم هرگز چیزی برای گفتن بسود خوشبختی مشترک زن و مرد نداشته و ندارد؛ مگر همین سرکردگی همیشگی و 1400 ساله مردانه ی آن و ناگزیر، به بازی گرفتن حرمت خانواده و در ستیز یکدست با تک همسری ست. و از همینرو سرشاراست از تباهی مهر خانوادگی، و پشتوانه ای ست برای ویرانگری های بی شمار و پیگیر در روابط نابرابر خانوادگی توسط احکام اسلام که همه جا حرف آغاز و پایان را جارمی زند. دست درازی، اجحاف و ستم بلندی که از دوران پیامبری خود محمدِ رسول الله آغازید!

در پیوند و پیوست خودکامگی های اسلامی ـ ولائی، نابرابری های عقیدتی و بیگانه ستیزی های واقعی این دین با حقوق انسانی، دیگر چه می توان گفت و شنید و نوشت که ما درین 44 سال گذشته ندیده و ردپای تبهکاری جیره خواران ولایت در سرکوب و نابودی آنرا با خون و جان خویش نچشیده باشیم؟! آری اسلام و این رژیم با حقوق نوع انسانی ما و نوع انسانی بیگانه است و در همین اسلام کنونی که ما آنرا بخوبی می شناسیم و می بینیم اینان سراپا رسوا، چه تهمت ها، چه کنایه ها و چه  سرزنش های بی جائی که به دیگر ادیان و آرمان ها و نگرش های موجود و غیر اسلامی ندارند!؟ و چه نقدهای چندش برانگیزی از آنان در باره ی مخالفان خود وجود چندش انگیز فراوان ندارد؟!

در حالیکه در همین دین، و در عرصه حقوق زناشوئی و روابط سالم جنسی در بنیاد اسلام رحمانی، و بویژه در بیان نیازمندی طبیعی زن و مرد از رابطه جنسی، آشکارا هیچ امکان یکسانی از سوی خالق زن خلق نشده و وجود همخوانی نه تنها میان زن و مرد منطقی نیست، بل هویت این پدیده الهی دچار تفاوت، تناقض و تناسخی بسان مقایسه پرکاهی برابر کوه می باشد! درین دین تضاد های حل ناشدنی فراوان وجوددارد که باورکردنی نیستند. برای نمونه خود پیامبر که منادی ارزش های معنوی و رهبانی ست او در زمان رسالت اش اسیر مادیت و نشانه ی آن زنبارگی ست. وی همزمان 11 زن رسمی داشته است و البته منهای صیغه کردن های بی شمار و به تصرف درآوردن بی پروای زنان دشمنان و...! این پیامبر که 11 زنه برای زنان خود این حق طبیعی را میسرنگذاشته بود که زنانش پس از مرگش دوباره حق ازدواج و زندگی داشته باشند، حتی با یاران خود! برای این خودخواهی و مرزبندی برتریجویانه و مغرورانه چه نامی یافت می شود که پاسخگو این یکسویگی باشد؟

پیروزی

پرسیدنی ست! چرا اینگونه نابرابری های ناپسند از محمد رسول خدا سرزده به نحوی که او همان را که خود داشته برای زنان و خویشان نیز جایز نمی دیده است؟! و چرا خود پیامبر اینگونه برای رابطه جنسی ولنگار و در برابر زدودن ارزش های انسانی برای امیال جنسی اینچنین بی پروا و سنت شکن بوده است؟ البته در برابر چنین پرسش هائی بنا به پاسخ روایت ها و آیات موجود سوره نسا و در قرآن چنین می گویند که در ایجاب آن زنبارگی ها و برای رفاه و تلذذ مردان امر خدا چنین بوده است و محمد تنها فرمانبر خداست. پرسش دیگر! آیا با وجود چنین ستم ها، نابرابری ها و تبعیض های دینی و حقایق تلخ و بازتاب های دردآوری از گفتار و کردار محمد می توان از عدالت و بصیرت خدا چیزی گفت و باوری برداشت؟

این رفتارها و کردارهای ناراست راهبران و فقدان های ارزشی امروزی رژیم اسلامی ـ ولائی و تک تک نارسائی های زندگی و درهمریختگی اخلاقی رهبر کوچک و بزرگ دینی گذشته و اکنون آنها آشکارا برای حرمت هم و برای بقای اسلام درهم تنیده شده اند و بازتاب های ویرانگرانه ی آنها برای هستی گذشته و امروزمان هزینه های گزافی داشته و دارد. و شگفت انگیز اینکه ما می باید تاوان ناسازگاری های ساختار دینی و ستیز آنها را با خواسته برحق خویش بی کم و کاست برتابیم وگرنه کافر و ضد خدائیم و مستوجب سرزنش و ستم و مرگ می باشیم. بنابرین همچنانکه گفته شد و می بینیم، مصلحت خدا در خلق زن چنین نبوده که او برای حفظ حقوق برابر انسان ها و بویژه زناشوئی به زن هم حق برابر کامجوئی داده شود. و درین راستا چنین می نماید که خدا در همین اسلام "عدالت دوست" برابری بین خواست زن و مرد واجب ندیده است؛ وگرنه یکطرفه و بسود زنبارگی مرد همسو با مردسالاری نمی شد که شده است.

وگرنه ترفند چادر ولایت، با تردستی رسول زنباره را چگونه می توان بررسی منطقی کرد؟ درین گستره اسلام برای مرد مسلمان اصول زناشوئی بسیار ولنگار، ارزش ستیز، نابرابر و بشکل هولناکی زناشوئی مردگرا می باشد. و نگرش های ناموسی اسلام هم جز در خدمت زنبارگی، یکسویه گرائی و پرت و پلائی ارزش های انسان گریزی بیش نیست. وزینرو این و آنگونگی متناقض اسلام نیز با زندگی و خواسته های دیروز و امروز بیگانه و یکدست با تاریخ فرهنگی ما ایرانیان و جهانیان نوعدوست و مترقی دشمن جاودانه است.

این رژیم مکار و فرمانبر به اصطلاح خدا جز ریا، دروغ و چرند نمی بافد و همه می دانیم که بیکاری و گرسنگی و زمینگیری میلیونی ما برآمد دیگرستیزی برای برتریجوئی جهان اسلام شیعی و آنهم برای دکان پرسودی ست که ولایت به بزرگی ایران و "جهان اسلام خودش" در زهن خرافیش واگشوده، و فکرمی کند که همچنان و بسادگی و روزانه می تواند میلیاردی به جیب زده و بزند. و هیچکدام از خود خامنه ای گرفته تا مزدورانش نمی خواهند این کسب و درآمد هنگفت به هر قیمتی که باشد از دست شان بیرون رود. و آشکارا نیز همگی هم بخوبی می دانند که دور پایانی ساده دلی و باورمندی مذهبی مردمی ست؛ زیراکه زنان، توده ها و کارگران دیگر گول وعده های پوچ آنها را نمی خورند. یعنی ضامن و پشتوانه ی آن غارت ها پشت رژیم را خالی کرده اندف در خالیکه بقای ساختار ضدبشری اسلامی جز با برده و امت پروری، جز با انکار استقلال انسانمداری، جز با انسان کار ستیزی و جز با سرکوب خرد اجتماعی و طبقاتی میسرنیست؛ ترفندی که شکست خورده و راهبری مبارزه امروزی آنرا زنان مبارزه ما در همه عرصه ها بدست گرفته اند. خیزش انقلابی ایکه فراروئی و گذر از رژیم را بدست قدر زنان سپرده است. ترفند رژیم ولائی با چماق چادر به سرکردن زوری زنان بی آبرو شده و کارآمدی ندارد. این دسیسه حجاب رژیم تنها بهانه ای ست برای سرگرمی توده ها و گمراهی مبارزه گارگران که با ایستادگی زنان برابرش از کارافتاده است.

چنین که امروزه سران رژیم از ضرورت حجاب و چادر می گویند اینگونه برمی آید که اگر پوشش اسلامی می بود آن حکم الهی، جز یاور پاکی و حفظ حرمت زنان نمی شد و گریزناپذیر مانع دلگی مردان هم نمی بود. خوب اگر چنین بود پرسیدنی ست که در دوره رسول خدا زنان که همه پوشیده بودند او چنین بی پروا زنباره بوده است؟!

بهنام چنگائی چهاردهم مرداد 1402 ب

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

ع.ب.تورک اوغلی

عنوان مقاله
نوشته 11.27 تاریخ 5.8.2023

سالام
نوشته 11.27 تاریخ 5.8.2023 از این جاعل بیشرف است.
ولی آن یکی که ازمن خواسته شده دلیل انحراف رابگویم ازمن است.
بنده اعتقاددارم،که تمام ادیان دریک سطح وبامقداری پستی وبلندی باهم فرق دارند.
درتمام ادیان ،فرقه ها وشاخه های منحرفی وجوددارد.
در تحلیل وتجزیه ادیان وفرق ونگاه های سودجویان وقدرتمندان بانفوذ انحرافاتی بنفع خوددر زمانهای مختلف ایجادکرده اند،
اگر برخوردحاکمان عثمانی باادیان رامطالعه کنید، دراین موردبه تفکرات ونوشته من پی خواهیدبرد.
که چطور با بهترین برخوردبامسیحیان توانستند،حکام غرب را خلع سلاح کنند.
ایجادکنندگان انحراف درادیان بصورت مذاهب و فرق وحوزه ها وافراد ورهبران دین بوده وهمگی بخاطرمنافع حکومت وشخصی بوده اند.
تمام نوشتجات درمورداسلام وغیر وحتی مذاهب ،
بیشتردراین چندصدسال اخیربخصوص پس ازاختراع چاپ وماشین چاپ وبیشتربتوسط غربیان مسیحی بوده است.
روایت ها ،خواب نما شدن هاو سوء استفاده کنندگان از سادگی وبیسوادی مردم بدترین خیانت را به مردم وحتی به ادیان کرده اند.
من فکرمیکنم،هیچ دین و رهبران دینی رانمی توان به این سادگی مبرا ویا متهم کرد.
اگر تاریخ ادیان را بدرستی بخوانیم،ویا به نوشته ها درست برخوردکنیم،می توان گفت ،بااین شدت
و حدت برخورد بادین وباورهای مردم درد مارادرمان نمی کند،
اگر تاریخ غرب وادیان مذاهب غرب را بدرستی مطالعه وتوجه کنیم،
آنها کمتراز رهبران دینی اسلام خیانت وجنایت وظلم نکرده اند.
وقتی روشنفکران غرب درپانصدسال پیش انقلاب رنسانس کردند، دخالت دین ورهبران آنرا ازدخالت
درسیاست ممنوع کرده ولی مادرقرن 21 رهبران دینی را برگرده خودسوارکردیم،
اینجاباید تعمل کرد،
من ازاقای چنگایی توقع بالاتری ازبرخوردبادین داشتم ودارم.
درطی این سالها اقای چنگایی همیشه نوشته های علمی ونزدیک به واقعیت داشته است.
ماهنوز درقرن 22 نتوانسته ایم ،راه درست برخوردبادین وباورهای مردم پیداکنیم،
هنوز روشنفکران ما باتفکر فاشیستی با مردم خود ،کاتولیک ترازپاپ شده و حتی به حقوق قاطبه مردم ایران احترام نمی گذارند،
یعنی به فاشیسم ایتالیا وراسیسم آلمان زکی گفته ومیگویند.
چطورمیخواهیم ،مشکل خودراحل نکرده به مشکل پیامبران در1400 سال پیش بپردازیم؟
ما هنوزنمی توانیم ،درک کنیم ،که استعمار ورواج دهندگان تفکرات آنهادر درون خودمان چی وکی ها هستند،
هنوزنمی دانیم،که احترام به حقوق شهروندی واحترام به منشورحقوق بشرچیست،
روشنفکران ما هنوز بعدازصدسال خیانت وجنایت وانحراف مبارزات وتزریق تفکرماسیونی را نمی دانند،
وقتی من نوشته های آقای حیدریان ودرویش پور را می خوانم ،میشه گفت افتخارمیکنم ،که دردرون
سیاسیون ماچنین فرزندانی پرورش یافته اند،وقتی نوشته این عزیزان را تعدادی هنوز درک نمی کنند.
دریک جمع می آیندوچرندیات می نویسند،
باورکنید،ازخودم نیزبدم می آید که باچنین افرادی هموطن هستم.
جناب چنگایی ،من گاها به خارج پیش فرزندم میروم،باورکنید،اگر قانون رانندگی وساختارهای جاده ایی
این کشوررا برای قانون اساسی ما محترم میشمردند،الان ایران برای خود یک افتخاری بود.
من درعجبم ،که این روشنفکران ما چرا حتی چشم دیدن این قانون وساختارها واهرام های رانندگی کشورهایی که درآنجا زندگی میکنند،رانمی بینند!!
من توهین به هیچ دین وباور ویارهبران دینی را قبول ندارم.من مشکل را در تفسیرکنندگان دین وبهره برداران ازآنرا می دانم.
اگر به نوشته هادراین سایت نگاه کنی ،فردیاافرادی بنام من می آیند،متن می نویسند،حتی شجاعت وشرافت ندارند،که بدرستی بنام خودآمده متن بنویسند.
آن وقت ماچطور درتاریخ تاریک اطلاعات ،نوشته های استعمارگران مسیحیان،میسونرهاودیگرافرادرا درموردرهبران ادیان قبول کنیم؟

جمعه, 11.08.2023 - 06:33 پیوند ثابت
بهنام چنگائی

عنوان مقاله
ترفند چادر، تردستی رسول

درود بر شما جناب ع.ب.تورک اوغلی؛

شما در پانویس تان نوشته اید: پس خواهشا آدرس عوضی به مردم ندهیم.

من از شما درخواست دارم چنانچه می خواهید راجع به این (( آدرس غلط ندهید )) کمی بیشتر بنویسید تا من و خوانندگان متوجه نقد شما بشوند.
با سپاس پیشاپیش

پ., 10.08.2023 - 17:49 پیوند ثابت
ع.ب.تورک اوغلی

عنوان مقاله
من قبول ندارم

سالام
بنده هیچ فرقی آنچنان دربین ادیان نمی بینم.
وقتی سیاست را به دین تزریق کنندو دین راوسیله پیشبرد سیاست کثیف بکنند،همین میشود.
مگراین دین درسوریه،اردن.تورکیه،عربستان،دوبی،قطر،مصر وو...نیست،مگر مرکز تولیدتمام ادیان
همین عربستان .فلسطین وغیرنبوده است؟
چرادرآن کشورها خیلی کم رنگترگشته ولی درایران وافغانستان این همه غلیظ شده است؟
مگرکلیساها درکشتارمردم سیاه کمک حال فرانسه در تاراج الماس هانبوده است؟
مگرکلیساها درقاره آمریکا درکشتاربومیان رول اول رابازی نمیکردند؟
مگرهمبن الان فرانسه درارمنستان بخاطر مسیحیان درمنطقه دخالت نمیکند؟
مگر درآمریکا واروپا وکانادا همین الان مدارس سری مسیحیت وجودندارد؟که بچه هاراتربیت میکنند.
چراین دین اسلام وآنهم خرافی ترینش درایران وافغانستان یکه تازی میکند؟ولی درمجلس عراق زنان
بدون روسری نشسته نمایندگی نمی کنند؟
پس خواهشا آدرس عوضی به مردم ندهیم.

پ., 10.08.2023 - 08:07 پیوند ثابت
بهنام چنگائی

عنوان مقاله
ترفند چادر، تردستی رسول

جناب کارگر گرامی درود؛

در همسوئی با دیدگاه شما، من فکرمی کنم اوج و فرود جنبش ها و خیزش ها و رودرروئی های مبارزه اجتماعی تاکنونی مان در برابر رژیم پاسداران حماقت و سرمایه سالاری ولائی، امری طبیعی بوده و نتایخ امروزین و آتی شان قابل بررسی، ثمربخش و اغلب نیز مفید بحال نبرد اجتماعی ـ طبقاتی مستقل مان هستند.

چراکه این جنبش ها و خیزش ها پیش از همه توانسته است هویت دوست و دشمن را برای نیروی کار و تنگدست و زنان مبارز و گرانقدرمان روشن کند. و بی گمان بیاری همین شناخت، خردورزی تاریخی و آگاهی های لازم توده ای از کشاکش های مبارزه ی پیشین و پیشاروست که نیروی متوهم به بساط رفرمیست های کلاش رانده شده از حکومت، و جریان های مردمفریب شاهی و طیف راست وابسته به سرمایه سالاری جهانی و داخلی و... گول دوباره این گروه های دشمن را نخواهندخورند.

و از دیگرسو همین روند مبارزه ی روشنگرانه و با تجربه می تواند بخدمت قطب بندی مستقل اجتماعی مردمی کارگری درآید و بیاری دیگر توده های ساده دل برمی خیزند، تا آسیب پذیران را بیدارتر و هوشیارتر کند و می کند، تامگر خود آنها بتوانند دریای پرموج شفاف سازی شده و به منبع آگاهیرسانی های سراسری و کلان هرچه بیشتر و بهتر نیرو، جان و امید بخشند و بهتر بتوانند به خردورزی زمینگیرشدگان و چپاولزدگان شاهی و شیخی درین سرزمین سیاه و خونین نیروی تازه نفس و هدفمند بیافرینند. تا آنگاه که آنها و قطب قدرت شان به سرنگونی ولایت یاری بی بدیل رساند. وگرنه تاج و عمامه و دیگران همه پی قدرت و ثروت خودنند و وعده های شان پوچ و بی آبروست.

با سپاس از شما

ی., 06.08.2023 - 23:56 پیوند ثابت
کارگر

آقای چنگائی درود بر شما

میدانم هیچکس اندازه شما درد میهن را نمیکشد. میدانم هیچکس مثل شما درد کارگران و زنان میهن را نمیکشد. این رژیم فقط با قیام خشمگین و مسلحانه فرو میپاشد. علت عدم سقوط رژیم تاکنون، خیانت رسانه‌های برون‌مرزی بوده که دست اصلاح‌طلبان است و مردم را از قیام خشمگین و مسلحانه میترسانند

ی., 06.08.2023 - 18:49 پیوند ثابت
هاجر حسینی

عنوان مقاله
ترفند چادر، تردستی رسول

چون تا قبل از رژیم اسلامی عده ی کثیری از مردم یک باورهایی به اسلام خودساخته شان داشتن و نماز میخواندن و روزه میگرفتن و باور داشتن که دارند حکم خدا را اجرا میکنند و عوضش تشریف میبرن بهشت و پشت سرهم شرابی که در این دنیا نخورده بودندو بشدت تشنه ی آن بودند مینوشند و حاج خانم ها شبانه روز قلمان بغل میکردند و حاج آقا هم از آغوش این حوری میپریدن بغل آن حوری. دیگر کاری نداشتن که بکنن نه از نماز و روزه خبری هست و نه از منکرات یعنی هرچه اینجا منع بود در آنجا آزاد است.
حالا در این 44 سال فهمیدیم که این چکاریه! مسلمین و مسلمات هم به تبع آیات اعظام و حجج اسلام میانبر زده و همان کارهای بهشت را میشود همینجا انجام داد که گفته اند: سیلی نقد به از حلوای نسیه است.

ی., 06.08.2023 - 14:08 پیوند ثابت
ع.ب.تورک اوغلی

سالام

کشف حجاب در ایران، رویداد مهمی در این زمینه است که در سال ۱۳۱۴ رخ داد؛ پیش از این تغییر پوشاک حکومتی، زنان ایرانی از پوشاکی چون چادرِ سیاه و روبنده استفاده می‌کردند. در دوران رضاشاه پهلوی برای نخستین‌بار در جامعهٔ سنتی ایران، زنان توانستند از خانه خارج شده و به عرصه‌های اجتماعی پا گذارند. اجباری شدن آموزش برای هم پسران هم دختران و افزایش قشر باسواد نیز موضوع هم‌راستای دیگر بود؛ اینکه زنان پس از این، وارد اجتماع شوند و پیشه‌هایی چون آموزگاری، پرستاری، پزشکی و دیگر را بگیرند، بدون آن که پوشش‌ها و کارهای سنتی چون روبنده و سخن‌نگفتن با نامحرم را کنار بگذارند، ممکن نبود. بنابراین، «کشف حجاب» از سوی حکومت وی صورت گرفت. با این وجود، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که این اقدام رضاشاه را، در جهت مخالفت با اسلام دانسته‌است. در حکومت بعدی، رهبر انقلاب ۱۳۵۷، خمینی، در بهار ۱۹۷۹، دربارهٔ چادرپوشی زنان تأکید کرد و کم‌کم حجاب اجباری گردید. در سال ۱۹۸۳ نیز پارلمان جدید ایران تصمیم گرفت که زنان ایرانی که در جاهای همگانی موهایشان پوشانده نیست را با ۷۴ ضربه شلاق به مجازات برساند. از سال ۱۹۹۵ به بعد نیز چنین امکانی وجود داشته‌است که زنان بی‌حجاب تا ۶۰ روز زندانی شوند.

ش., 05.08.2023 - 11:27 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.