سال های ابری در اقتصاد جمهوری آذربایجان و چشم انداز آن
جمهوری آذربایجان بعد از یک دوران پر رونق و پر شتاب اقتصادی و اجتماعی در سایه درآمد های نفتی، دوران سخت، دشوار و تعیین کننده ای را از سر می گذراند. از یک سو مخالفت های درونی با استفاده از نارضایتی های اقتصادی، فساد نهادینه شده و چالش های اجتماعی که با کاهش درآمد های نفتی و اجرای سیاست های ریاضت اقتصادی در حال گسترش است، فعال شده و از دیگر سو نیرو های برون مرزی که از سال ها پیش عوامل خود را به شیوه های گوناگون آموزش داده، در داخل کشور جابجا و پنهان کرده تا اندیشه های ارتجاعی خود را با استفاده از باور های مذهبی مردم ساده دل و زود باور گسترش دهند،به تکاپو و تلاش افتاده اند تا در فرصت مناسب وارد میدان شوند، و این کشور کوچک در جنوب قفقاز را از مسیر واقعی پیشرفت، بویژه سکولاریزم و مدرنیسم که تاریخ چند دهه در آن دارد منحرف سازند.
آذربایجان با منابع نفتی و جغرافیایی خود همواره مورد توجه بیگانگان و نیروهای امپریالیستی بوده، تا انقلاب اکتبر نمایندگانی از کمپانی های بزرگ نفتی و معدنی در باکو فعالیت می کردند. با وارد شدن جمهوری آذربایجان در ترکیب اتحاد جماهیر شوروی، این فعالیت ها به پایان رسید و آذربایجان در مسیر دیگری قرار گرفت. در جنگ دوم جهانی بار دیگر منابع نفتی آذربایجان، این بار از سوی آلمان هیتلری و شرکای پنهان وی مورد توجه قرار گرفت که در صورت دست یابی به آن می توانستند، سرنوشت جنگ را تغییر دهند، هرچند هیتلر نتوانست به آرزوی دیرینه خود برسد و کنترل چاه های نفت آذربایجان را در دست گیرد ولی داستانی با عنوان و هیاهوی نفت شمال با پایان جنگ ساخته شد که سال ها هم ادامه یافت.
جمهوری آذربایجان در ترکیب اتحاد شوروی جایگاه ویژه ای داشت، از یک سو تامین کننده انرژی بود و از دیگر سو بخشی از نیاز های غذایی ( 18 درصد در سال 1985 ) مانند غلات، انگور، میوه را همراه با پنبه ( 7 درصد ) و توتون تولید می کرد. از سال های پایانی دهه 60 تا نیمه های دهه 80 میلادی صنایع فلزی، پتروشیمی، استخراج سنگ آهن و تولید سیمان و برخی دیگر از صنایع رونق گرفت و در شهر سومقائیت، باکو و نخجوان فطب های صنعتی، گاهی با ابعاد بسیار بزرگی تشکیل شد. در نتیجه هنگام فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری آذربایجان در مقایسه با دو جمهوری دیگر قفقاز ( ارمنستان، گرجستان ) از اقتصاد پویا و رو به رشدی برخوردار بود و صادرت آن به دیگر جمهوری های شوروی از واردات آن پیشی بود.
با فروپاشی اتحاد شوروی ضربات سخت و سهمگینی بر اقتصاد آذربایجان وارد شد، بحران، ناامنی و تنش های قومی در نبود قدرت سیاسی و اداری جامعه را فراگرفت، گروه های پنهان و فرصت طلب در راستای منافع مالی و فکری خود از مخفیگاه بیرون آمدند. در این شرایط بحرانی حمله نظامی ارمنستان آغاز شد و بخشی از خاک جمهوری آذربایجان ( 20 درصد ) را تصرف کرد. جنگ با برقراری آتش بس در سال 1994 به پایان رسید و گروه مینسک برای صلح تلاش خود را آغاز کرد ولی تا کنون به نتیجه ای نرسیده، گاهی تبادل آتش در خط مقدم جوانانی را از هر دو طرف به کام مرگ می کشد. ادامه جنگ، بی ثباتی سیاسی و خلاء قدرت، بحران اقتصادی و سیاسی را عمیق تر کرد. کمبود کالا های مصرفی، فساد اداری و خشونت جامعه را فراگرفت، تورم در مدت کوتاهی تا 400 درصد افزایش یافت و توده های تهیدست و ضربه پذیر جامعه را تا نابودی پیش برد.( جمهوری اسلامی با بهره برداری از شرایط دفاتر و کمیته های امام را در مناطق محروم افتتاح کرد که بیشتر به جمع آوری جوانان و آموزش آنان مشغول شود ).
در پی آتش بس در جبهه های جنگ و تثبیت قدرت از سوی حیدر علی اوف از سیاستمداران توانمند و کهنه کار در سیاست اتحاد شوروی( عضو دفتر سیاسی و معاون اول شورای وزیران )، همکاری با بانک جهانی، سازمان جهانی توسعه و دیگر نهاد های اقتصادی، که جمهوری آذربایجان از سال 1992 به آنها پیوسته بود گسترش یافت، تورم به سرعت رو به کاهش گذاشت، در سال 1995 به 20 درصد و سپس به صفر نزدیک شد و اقتصاد این بار گرفتار رکود شدید گردید. علی اوف برای برون رفت از رکود و بحران، نیازمند سرمایه های خارجی بود، در این راستا جاذب ترین حوزه اقتصاد منابع انرژی بویژه نفت بود که انتظار افزایش شدید قیمت در آن پیش بینی می شد، در نتیجه تبلیغات وسیع و گسترده ای پیرامون منابع و ذخائر نفت و گاز مطرح شد که گاهی بزرگنمایی هم در آن به چشم می خورد. ( ذخیره نفتی بر اساس آخرین برآوردها 8 میلیارد بشکه، ذخائر گاز با کشف میدان شاه دنیز بالغ بر 750 میلیارد مکعب ) همسو با آن خصوصی سازی هم به سرعت ادامه داشت و رانت خواری هم بگونه ای در آن نهادینه می شد.
در سال های دهه 90 میلادی تعدادی از شرکت های بزرگ نفتی وارد باکو شده، کنسرسیوم بزرگی تشکیل دادند و احداث خط لوله باکو، تفلیس، جیهان را با 7 و نیم میلیارد دلار (1994 ) آغاز کردند که نفت باکو را به مدیترانه برساند، سپس در سال های بعد دو خط لوله دیگر یکی از خاک روسیه به بندر « نووروسیسک » و دیگری از خاک گرجستان به بندر « سوبسا » در دریای سیاه به امضاء رسید.هم اکنون 70 درصد از صادرات نفت باکو از این سه خط تحقق می یابد.
با آغاز این پروژه های عظیم گشایش چشمگیری در اقتصاد آذربایجان در هزاره سوم دیده شد ولی شاخص پیچیدگی آن را به سرعت کاهش داد و همه اقتصاد کشور را وابسته به نفت کرد که اینگونه اقتصاد ها نمی توانند رشد پایدار داشته باشند و از سوی دیگر هم پایه های استبداد را تقویت می کنند ( شاخص پیچیدگی در اقتصاد واژه جدیدی است که با آن توانایی و ناتوانی اقتصاد مورد بررسی قرار می گیرد، تولید کالا های دانش بنیان و با توجه به بازار جهانی تولید می شود، در نتیجه رشد پایدار و با ثبات است ) در کشور های نفتخیز و تک محصولی، همه فعالیت های عمرانی و اقتصادی کشور به نفت گره می خورد و با کوچک ترین نوسان در قیمت آن ( کاهش قیمت ) در بازار جهانی اقتصاد زمین گیر و بحران اجتماعی همراه با تنش خود را نمایان می سازد..
آذربایجان بین سال های 2005 تا 2009 با افزایش درآمد های نفتی بالاترین رشد اقتصادی جهان را تجربه کرد ( از 21 درصد تا 25 درصد )، تولید ناخالص داخلی را از 21 میلیارد دلار به 52 میلیارد دلار افزایش داد. جامعه به سرعت به سوی مصرف گرایش پیدا کرد، پروژه های عظیم در ساختمان سازی به اجرا درآمد و چهره باکو و برخی دیگر از شهر ها دگرگون شد. بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول بین سال های 2006 تا 2014 نفت و گاز سه چهارم تولید ناخالص داخلی و درآمد دولت و همچنین 90 درصد صادرات آذربایجان را تشکیل داد (به نقل از سایت رادیو زمانه ، 8 دی 1395 )، در این دوره ذخیره ارزی تا 37 میلیارد دلار افزایش یافت. تولید نفت با افزایش قیمت همسو بالا رفت و در سال 2011 به مرز یک میلیون بشکه رسید و در تولید نفت آذربایجان در رده 20 دنیا قرار گرفت. در این مدت خط لوله گاز باکو، تفلیس، ارزروم هم اجرایی شد. هم اکنون گاز آذربایجان به فدراسیون روسیه، گرجستان و اندکی هم به ترکیه صادر می شود، در رابطه با ایران هم بصورت معامله سواپ اندکی به ایران داده می شود که ایران هم به همان مقدار در اختیار جمهوری خودمختار نخجوان قرار می دهد.
با کاهش فیمت نفت در بازار جهانی از سال 2014 به این سو، آذربایجان هم مانند دیگر کشور های تک محصولی دچار بحران و کاهش شدید ارز های خارجی شد، در ماه های نخست از ذخائر ارزی خود استفاده کرد ولی با طولانی شدن افت قیمت نفت، بحران اقتصاد کشور را زمین گیر کرد، رشد اقتصادی با لغو و حذف پروژه ها به سرعت کاهش یافت. بیکاری همراه با تورم دولت را مجبور کرد تا ریاضت اقتصادی را بعد از سال ها دست و دل بازی به اجرا در آورد. در این راستا برای جبران کسری بودجه، مالیات ها را افزایش داد، بیش از 7 میلیارد دلار وام خارجی گرفت، خصوصی سازی را با فروش موسسات عمومی به افراد و شرکت های داخلی و خارجی افزایش داد و به مواد غذایی و مصرفی مالیات بست. در این میان ارزش پول ملی منات را به دفعات کاهش داد، تا جائیکه ارزش پول ملی تنها در سال 2016 به میزان 50 درصد سقوط کرد ( در سال 2015 در دو نوبت کاهش داده بود ). دولت برای پیشگیری از پیآمد های کاهش ارزش پول ملی آن را به نوسان سپرد و آزاد گذاشت، زیرا تثبیت ارزش منات ذخائر ارزی را می بلعید و حجم آن را به شدت کاهش می داد تا جائیکه موجودی آن در نیمه 2015 به کمتر از 4 میلیارد رسید( سایت رادیو زمانه، همانجا ) هم اکنون برخی از بانک ها از فروش دلار به مشتری های خود خوداری می کنند، و برخی هم با خطر ورشکستگی روبرو هستند، زیرا قادر به دریافت وام های خود نیستند و سپرده گذاری های مردم هم به شدت کاهش یافته است، در نتیجه بانک مرکزی جواز برخی از بانک های کوچک را لغو و آنها را از فعالیت بازداشته و همچنان به بانک های تجاری دستور داده تا از پرداخت دلار بصورت ریفاینانس(پرداخت وام از طریق دریافت وام دیگر) را از عملیات خود حذف کنند.
باکو با شدید ترین بحران اقتصادی خود روبرو شده است، بدهی های خارجی با کاهش ارزش پول ملی هر روز در حال افزایش است، دولت در تلاش است با فروش اوراق قرضه و جلب سرمایه های خارجی پروژه خط لوله انتقال گاز به اروپا را از میدان گازی « شاه دنیز » تا سال 2020 به پایان برساند و منابع ارزی خود را از طریق فروش گاز افزایش دهد.در این میان رکود همچنان ادامه خواهد یافت. مرکز پژوهشی « فیچ » پیش بینی کرده است که اقتصاد آذربایجان در سال 2016 با رشد منفی 3 و سه دهم درصد روبرو خواهد شد و درآمد سرانه کاهش خواهد یافت و در سال 2017 هم شرایط بهتر از این نخواهد بود، در نتیجه انتظار می رود که جامعه دستخوش حوادث و رخداد هایی شود که بخشی از آن در واکنش به بحران اقتصادی، کمبود و فساد گسترده اجتماعی و سیاسی است و بخشی دیگر با تحریک دیگران در مناطقی مانند نارداران و مشدآقا صورت گیرد که در آن نیرو های ارتجاعی تمرکز بیشتری دارند....
محمد حسین یحیایی
دیدگاهها
جناب سازاخ,
من رهروی هستم که " سیر انفس و آفاق میکنم " و به هیچ حزب و مذهب و مرامی پای بند نیستم و آرزوی من سعادت نوع بشر است و سعی دارم که شاید بتوان وظیفه غیر ممکن تفاهم بین " افراطی ها " را انجام داد و میدانم که " گفتا که یافت می نشود جسته ایم ما " و من " دنبال آنچه یافت من نشود " میباشم و اگر جسارتی شده است آنرا به بزرگواری خود ببخشید.
""" بانک جهانی و آزربایجان
World Bank and the the government of Azerbaijan January 16 signed a $400mn loan agreement funding the TransAnatolian gas pipeline (Tanap) that will deliver Caspian gas to Turkey and Europe.
http://www.naturalgasworld.com/wb-and-azerbaijan-signed-tanap-loan-35395
آقا peerooz عزیز امیدوارم که
با توجه به کامنت های اعتراضی
اگر پوینت های پای کامنت
" هرکسی از ظن خود شد یار من "
" نتایج نظرسنجی گالوپ در خصوص
ارمنی ها که 66درصدشان از
ضمنا این نظر سنجی مربوط به
http://www.gallup.com/poll/166538/former-soviet-countries-harm-breakup.aspx
نتایج نظرسنجی گالوپ در خصوص
بی جواب هیچکدام زیانبار سودمند
11 15 51 24 مجموع
12 10 66 12 ارمنستان
14 8 61 16 قرقیزستان
10 10 56 23 اکراین
8 18 55 19 روسیه
10 12 52 27 تاجیکستان
22 10 42 26 مولداوی
21 15 38 26 بلاروس
21 9 33 37 گرجستان
18 8 31 44 آذربایجان
19 12 25 45 قزاقستان
22 9 8 62 ترکمنستان
طبق این نظر سنجی مشاهده می شود که درجمهوری آذربایجان،45 درصد این فروپاشی را مفید، 31 درصد زیانبار، 8 در صد هیچکدام و در واقع نسبی و 18 درصد هم بدون پاسخ گذاشته اند. یعنی تنها سی درصدصراحتا آن را زیانبار دانسته اند که می توان حدس زد که ازکدام طبقه سنی ویا اجتماعی می باشند.
شوما اکثرا کرسی شعر تلاوت
یارادیجیلیق عزیز این موضوع
در اولین فرصت باید زمینه برای
رئیس جمهور جمهوری اشغال شده تالش مغان "سرهنگ همت اف" در تبعید اجباری از کشور اشغال شده اش به سر میبرد در حالی که رژیم نژاد پرست شغال گرای باکو مشغول تاراج منابع نفت تالش از میدان های مشترک در مرز دریایی ایران هستند
در اینده ای نزدیک باید داوطلبان خلق های دربند این کشورک نحس در ایران اموزش داده شوند و همراه با اسلحه برای ازادی کشورهایشان به جنگ تورک زبانان عرب زاده بروند
این 300 ملیون دلاری هم که هر سال کمیته امداد به باکو میفرستد باید صرف تهیه مواد منفجره برای بمب گذاری بر علیه اشغالگران باکویی شود
جناب یحیائئ
اشنایی بنده با مفاهيم اقتصادی بحدی هست که بتوانم تشخیص دهم که برداشت شما از مقوله " بیماری هلندی" نارسا است. این مقوله به شکل زیر عمل میکند.
کشوری دارای منابع طبیعی است مثلا نفت یا مس. با فروش اینها کشور پولدار میشود و ارزش پول ان کشور بالا میرود.
در نتیجه قیمت صادرات محصولات دیگر آن کشور بالا میرود و این کشور نمیتواند با ديگران رقابت کند و صادرات غیر نفتی یا غیر مسی کم میشود یا از بین میرود. این مسئله تنها به دلیل سوء مدیریت نیست بلکه پارامترهاي بازار هم دخیلند.
راه برون رفت از این مسئله بسيار پیچیده است و برای اکثریت کشورهای تک محصولی غیر ممکن. در امریکای لاتین کشورها بعد از حدود دو قرن استقلال تک محصولی باقی مانده اند مثل شیلی که 50% صادراتش مس است.
راه دور نرویم. آخرین باری که چیزی خریدید که made in Russia باشد کی بود. درآمد روسیه با ان عظمت نفت و گاز و ...
این یارادیجیلیق/yaradiciliq
""" خبر خوشی که به اقتصاد
http://www.telegraph.co.uk/news/2017/01/12/un-chief-backs-cyprus-reunification-talks-enter-critical-phase/
به نظر من اقتصاد آزربایجان
""" چرا آزربایجان، از اتحاد
""" استراتژی درست آزربایجان "
""" Under last month’s agreement development of the project will continue through 2050. """"
http://www.offshore-mag.com/articles/2017/01/azerbaijan-s-future-likely-to-hinge-on-gas-condensate.html
""" واضحاتی که یک کارشناس
""" تودهای ما را، آمار و
ریشه زبانی و گویشی تمام اقوام
جناب دکتر راز، با سلام شما
جناب یحیایی
زور زیادی زده اید. بعنوان پزشک عرض کنم که این مسئله باعث ناراحتي دستگاه گوارش در بعضی نقاط حساس ممکن است بشود. تحلیل اگر میفرمایید حداقل به فاکت ها بچسبید. چند تا فاکت در زیر می آورم تا ببینیم حقیقت چیست.
-در سال 2016 نرخ بیکاری در آذربايجان 5%، در فرانسه 10%، در نروژ 4.8% و در ارمنستان 18% بود و
افت نرخ رشد اقتصادی در 2016 در آذربایجان 3.9%، در نروژ 0.5% و در ارمنستان 2.6%.
- در سه ماهه اخر امسال پیش بینی میشود نرخ رشد اقتصادی در آذربایجان 0.9%، در نروژ 0.5%و در ارمنستان 2.8%
باشد.
-موازنه تجاری آذربايجان در 2016 برابر مثبت ١٣١١٨٩٤٠٠٠ دلار ، فرانسه منفی٤٣٧٧٠٠٠٠٠٠ یورو ، آمریکا منفی٤٥ میلیارد و ارمنستان منفی١٧٣ ملیون دلار بود. کل صادرات ارمنستان بالغ بر ٣٤١ ملیون شد!
- درصد بدهی دولت نسبت به درآمد ناخالص در آذربايجان 16%، در فرانسه ٩٦%، در امریکا 104% و در ارمنستان
""" آیا سرمایگذاری در یونان،
""" سترون سازی آنها و توانمند
جناب سازاخ,
چون جنابان نادرپور و براهنی کشمکش داشته اند باید گمان را از یقین برتر شمرد؟ آیا کسی اگر بتواند, به آقا بالا سر احتیاج دارد ؟ مسلما خیر. ولی آیا این مقدور است ؟ یک نمونه حق تعیین سرنوشت در خاور میانه را نام ببرید تا من هم مرید شما گردم. اما " عاقبت بیان نظریات سیاسی با زبانفارسی، آنهم با شعر به کجا خواهد انجامید؟" مسلما به لوبیا خوردن داریوش و فعل شنیع پدر با او که گند آن حتی اینترنت را نیز پر کرد. سالم باشید.
آقای peerooz عزیز، این
مساله مطرح شده - گرچه ذکر
""" خبر خوش برای جمهوری
http://www.ekathimerini.com/215104/article/ekathimerini/business/break-over-work-on-review-can-resume
اسامه مجدی حداقل با نام ارمنی
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست. روان منزهش شاد.
زمانی زنده یاد جمالزاده کتابی
تاریخ دروغ های شما را چنین
نابودی جمهوری اذربایجان و
جمهوری اذربایجان هم به زودی به چهار کشور لزگستان اوارستان و تالشستان تقسیم میشود بعلاوه کشورک ترکستان
همان طور که ارتساخ جدا شد و امروز در هوای گندیده اذربایجان تنفس نمیکنند نابودی به اصطلاح جمهوری اذربایجان هم ارزوی 70 درصد ساکنان غیر تورک ان کشورک است
آقای یحیائی عزیز! آیا شما
نمی دانم سواد شما
""" چرا تودهای ما، فاقد
آقای peerooz عزیز طلاق گرفتن
مدت ها بود که من به دلائل
این را بگویم که من کومونیست نیستم و کومونیسم را فرضیه ای آرمانی میدانم ولی حقیقت اینست که برخلاف کامنت های نوشته شده در پای این مقاله که احساساتی و حمله به پیام آور است طبق بسیاری از آمار ها در روسیه و کشورهای جماهیر شوروی جز کشورهای بالتیک هنوز بیش از ۵۰ در صد مردم بر فروپاشی شوروی متاسفند و کافیست که در جستجو گر گوگل به این مطلب مراجعه شود. این هم نمونه هایی از آن :
از واشینگتون پست : Why do so many people miss the Soviet Union?
یحیایی عزیز، شما با ادعای
بیشتر طنز بود تا مقاله و
آقای تهرانلی محترم از کامنت
از شما واز سازاخ گرامی که زحمت میکشید بار دیگر تشکر میکنم.
دوست عزیز جناب تهرانلی، نوشته
آقای یحیائی همه اش وارونه
سازاخ عزیز با سلام، از اینکه
مطلب فوق، ارزش علمی ندارد.
آقای یحیائی بعد از خواندن این