رفتن به محتوای اصلی

آقای پرویز،

آقای پرویز،
یونس شاملی

آقای پرویز،
علت فارسی (و به قول شما پارسی) بودن زبان مقاله و کامئنت ها، مخاطب آنست. مخاطب این نوشته وجدانهای آزاده و عمدتان وجدانهای آزاده در میان نخبگان سیاسی و مدنی خلق فارس در ایران است. چرا که مانع اصلی برابر حقوقی در عرصه حقوق زبانی و دیگر حقوق دولت (فارسی شیعی) ایران است. اما مشکل اینست که همفکری با حکومت اسلامی در زمینه تبعیض علیه تحصیل به زبان مادری برای کودکان غیرفارس در میان نخبگان خارج از حکومت اسلامی و احزاب و شخصیتهای سیاسی فارس بسیار وسیع است. بنابراین این نوشته به دنبال یافتن وجدان آزاده در میان نخبگان سیاسی و مدنی فارس است. حالا ببینیم چه ندایی میشنویم!! خطای برداشت شما از این نوشته نیز حیرت انگیز است. شما

به جای مراجعه به وجدانتان برای یافتن آزاده گی در آن، برداشتی تماما خطا را در میان گذاشته و نوشته مرا به "مخالفت با زبان پارسی" تعبیر کرده اید!! این نوشته چه ربطی به زبان نوشته از تبعیض علیه کودکان غیرفارس سخن گفته ایم، از اعلامیه های جهانی سخن گفته ایم که به حقوق برابر زبانی تاکید دارد. به بی تفاوتی و بدتر، همراهی نخبگان فارس با دولت جمهوری اسلامی انتقاد کرده ایم. اما شما خیالتان نتیجه ایی کاملا خارج از موضوع را استنتاج کرده است؛ "مخالفت ما با زبان فارسی"!!! به این کشف شما دیگر نمیتوانیم کف بزنیم. جالب است که تصورتان افق های دیگری را نیز درنوردیده است و نوشته اید که، " نوشتن یک مقاله و یا کتابی به زبان پارسی نشان میدهد این زبان انقدر تواناست که با ان میتوان کتاب نوشت". ما در نوشته فوق توانایی و ناتوانی هیچ زبانی را بررسی نکرده ایم و نوشتن کتاب به یک زبانی نیز امروزه شق القمر بحساب نمی آید، بلکه محتوی کتاب است که میتواند مورد تحسین و یا تقبیح قرار گیرد. برای شما شاید یادآوری این نکته لازم باشد که زبان ترکی، رمان ترکی (از اورهان پاموک) یکی از برندگان جایزه نوبل ادبی است. بنابراین لزومی به نگرانی شما نسبت به توانایی و ناتوانی زبان ترکی نیست. ما در اینجا فقط در مورد حقوق زبانی کودکان سخن گفته ایم.

باز نوشته اید که: " چرا زبان ترکی با داشتن 600 سال حکومت خلفا در عثمانی زبانی جهانگیر نشد؟". خیلی از زبانها جهانگیر نشده اند، اما زبانهای توانایی هستند. غیر از زبان انگلیسی شانس دیگر زبانها برای جهانگیر شدن به دلایل مهم روند صنعتی شدن، کاهش یافت. زبان جامعه فقیر، به درجه فقرش (از هر جهت) به همان درجه فقیر است. بنابراین فخرفروشی به زبان نشانه بی فضلی و عقده های ناگشوده ایست که یک ملت تاریخا با آن مواجه بوده است. اگر شما ارزش برابر برای انسانها قائل بودید، زبانهای آنها را نیز از همین دریچه مورد ارزیابی قرار میدادید. اما ظاهرا چنین نیست.