اگه به مبحث تمامیت ارضی به شکل حقوقی نگاه بشه پای مالکیت مینَوی و میزان اختیارات مردم یک کشور در محدوده و منابعِ اشاعه یافته به میان میآد که به طبع طبق قوانین بینالمللی مالکیت هر فرد در جزء به جزء خاکِ اون کشور به شکل معنوی(مینوی) ساریست که در اینصورت برای جداسازی خطهای از کشوری باید طی روَندی حقوقی، حقوقِ و خواستۀ تمامی افرادِ یک کشور درنظر گرفته بشه که از این حیث به موضوع نگریستن هم، حائز اهمیته. از طرفی درعمل این قوانین فقط برای حفظِ مستعمراتِ قدرتهای جهانی کارایی داشته و جدا شدن بحرین و امضای عهدنامههای دیگر توسط دیکتاتورهای غیرمنتخب آنهم به نمایندگی از مردم کشورمون، نشاندهندۀ صوری بودن این قوانین در صورتِ حفاظت از منافع مردمِ کشورهای منطقه بوده و احتمالاً در آیندهای نزدیک نیز به همین منوال پیش خواهد رفت. به شخصه همیشه نگاهم به این موضوع، با نظرِ آ.ائلیار عزیز همسو بوده البته
اگه به مبحث تمامیت ارضی به
اگه به مبحث تمامیت ارضی به
ناشناس
البته با درنظر گرفتن موقعیتهای استراتژیک و حفظ منافع مردم منطقه به بهترین شکلِ ممکن. به صِرفِ جداسازی و تمامیتخواهی مشکلی حل نخواهد شد بیشمار فاکتور در بالا بردن سطح زندگی مردمِ هر سرزمین موجوده که گاهی عدم رعایتِ یکی از اونا میتونه خانمانسوز باشه.(شبهایی که بدخواب میشم یعنی مزاحمت برای مسئول کامنتها!)