آزاد اورمولو-ی عزیز، نقذ و پیشنهاد شما در مورد تقویت فعالیت چپ آذربایجان- که ضعیف است- درست و خوب است. منهم آرزومندم نه تنها فعالان هردو جبهه ( چپ و غیر چپ) با احساس مسئولیت مبارزات مردم را در قالب فعالیت های سیاسی سودمند هدایت کنند و آن را از افتادن در دام توهم، خیالات و فانتزی گرایی محافظت نمایند. بل حتی کارا تر است که « جبهۀ متحد آذربایجان » را نیز تشکیل بدهند. اما به تشخیص من این نوع « تقویت ها» و « فعالیتهای سیاسی سودمند» و« جبهه » و «غیره» تنها « در داخل آذربایجان» و آنهم « در فضای نسبتاً باز» امکان دارند. در خارج « وضع موجود تنها کمی امکان تغییر» دارد و در کل با توجه به « وضعیت و خصوصیات « چپ و غیر چپ» متأسفانه زیاد بهتر از این نمیشود. این اشکال در مورد کل جامعه ی ایران صادق است و اشکال ما از کل جامعه جدا نیست. وضع کل نیزوهای ایران در خارج تقریباً هم ترازاند. و علت اش هم دوری
« نه گندم رویید-
نه سخن!»
«کوچ پرندگان !»
« ?!Ata! Şorakəndə buğda»
Nə buğda gövərdi»
«!nədə söz
«!Quşların köçü»
-به نقل از کابوس- عزیز من، مشکل بزرگتر از آن است که با سخنرانی ها و عکسهای بزرگ و کوچک ماها در اینجا و آنجا - در این نشست و آن مراسم بتوان این عقب ماندگی تاریخی را حد اقل گامی زدود . این است که گفته ام کارها به عهده ی جوانان است هم چپ و هم غیر چپ. مشکل ما « عدم گذر از پروسه ی یک فرهنگ و تربیت دموکراتیک، و عدم امکانات و تجارب و شعورسیاسی ضرور برای پیشرفت است که میتوانست در جامعه ی رشد یافته مرتفع شود- که متأسفانه جامعه ی ما رشد نیافته است - و نتیجه اش نیز وضعیت ماست.» . این اساس وضعیت است. اراده خوب است. اما اساس را تغییر نمیدهد. و اراده گرایی نیز نادرست. بگذریم. ولی کار شما درست است همه ی نظرات را بسنجید و بکوشید خود « مستقل» بیاندیشید. از همه کس میتوان آموخت و خود مستقل اندیشید. ساغ اولون گؤزه ل گونلر.