این مقاله دقیقاً نمونۀ بارزی
ناشناس
این مقاله دقیقاً نمونۀ بارزیست از پاشنۀ آشیلِ این اپوزیسیونِ بازیچه؛ دقیقاً همون نقطۀ تکرارشدۀ تاریخ، همانجاکه قلمِ آمیزقلمدونی و ژستِ روشنفکری تیشه به ریشۀ مردمِ این سرزمین زده وُ میزنه، همون سوراخدعاهای سرِکاری و نیشهای تکراری، تکرارِ ماستمالیهای میرزابنویسِ حکومتهای توتالیتر، همون پیالۀ همپالکیِ اپوزیسیون و پوزیسیون در مکیدنِ خون ما، مملو و سرشار از مغالطه و سفسطه، تا بدانجاکه خط به خط نوشتار این مریدِ آخوندمنتظری جناب روشنفکرنما "مهران رفیعی" محتاج مانده به نقلقولهای گسترده جهت نمایش تناقضگوییها وُ نقضِ غرضهای پیایی. اصلاً دگر حوصلهای مگر باقیست تا آب در هاونگِ این جماعتِ سرخوش در کوچۀ علیچپ بکوبیم و بنشینیم بند به بندِ پارادوکسهای موجود در ایندست افکارِ منفعتجو و فرصتطلب رو بیرون بکشیم! ...