مخلصِ جناب چنگائی؛ باز هم لطف کردید و قابل دونستید این کوچیکتون رو. کامنتِ شما چندبار مرور شد. ببینید من هم خُب همیشه با تحریمهای "اقتصادی" مخالفت میکردم ولی هیچ دلیلی وجود نداره که از حالا به بعد برای مخالفتِ با تحریمها برَم توُ سنگرِ آخوندِ تقیّهکن(حسنِ روحانی) بلندگو به دستم بگیرم و مقالهای از این زاویه و در حمایتِ از روحانی تنظیم کنم. برای اینکه منظورم رو بتونم درست برسونم شاید بهتر باشه از وعدههایی چون «آن نیز تنها در صورت قیام و شورش مردمی بر علیه کل رژیم متصور است.» که فرموده بودید شروع کنم؛ همونطور که میدونید "پدیدۀ قیام" موجی نیست که بدون زمینهسازی و آمادگی به ناگهان از سکونِ مظروف شکل بگیره. "موجِ قیام" یا نیاز داره به بستری سیّال و جریانی نیرومند یا نیازمنده به فرسایشِ سدها و ریزشِ اقتدارِ سازهها. تنها با نگاهِ به سد و ایشاالله ماشاللهکردن هیچ مانعی برچیده نخواهد
مخلصِ جناب چنگائی؛ باز هم لطف
مخلصِ جناب چنگائی؛ باز هم لطف
ناشناس
نخواهد شد. هرچقدر هم که پتانسیلِ نهفته در آنسوی موانع زیاد باشه ولی باید در نظر داشت که در این سدِ حاکمیتِ اسلامی، با کمک و مهندسیِ کارشناسانِ طراح(کشورهای پنجِبعلاوۀیک)، تمهیداتِ لازم برای هر فشاری در نظر گرفتهشده. با اینحساب راهِ چاره چیست؟ به نظر بنده تنها دو راهکار کاربردی این وسط موجوده: (1) در انتظارِ اتفاقاتِ پیرامون بنشینیم و با امیدِ به عوامل شیمیاییفرسایشی همینطور دلخوش بمونیم به مرگِ تدریجیِ سدها، یا سرگرم باشیم به نزاعِ صاحبانُ شرکاء بر سر تقسیم سودِ بهرهوری(که با هر حدّتی از اختلافات، به یقین دستورِ تخریبی در کار نخواهد بود)، یا در آرزوی طوفان و نیرویی قهرآمیز و هر محرکِ دیگهای که بــِـتونه موجباتِ سرریز شدنِ بخشِ قابلتوّجه و شاید هم ناچیز از انرژی انباشتشده را فراهم بیاره. استدلالِ شما نیز ماحصلی بود از برآوُردِ عواملِ تخریبی و تدریجیِ در همین بندِ یک، که تنها به حفظِ حجمِ گرفتارشده در پشتِ دیوارهای مستحکم تمرکز داشت "سد" نیز همچنان جلوی آرزوی شورش و قیامِ شما پابرجاست. || 2. راهکار کاربردیِ دیگر، شناختِ نقاط تاثیرگذارُ حساس و بخصوص آشنایی با خروجیهای جانبی و کنترلکنندۀ نیروهای پشتِ سد در شرایط بحرانیست. به کمک اعتصاب و با پیشگیری از شیوعِ منجلاب، جریانی زنده و قدرتمند زیرِ آبهای ظاهراً آرام ذخیره خواهد شد با شدّت این جریانِ روزافزون و نهایتاً لبریز شدن و شکافِ این دیوارِ تنومند،خروشِ و رهایی حاصل خواهد شد. بعبارتی حفظِ پرنسیبهای فردیُ اجتماعی اساس و موّلدِ اعتصاباتِ پراکنده بوده جهتِ پیشگیری از مرگِ جماعتِ گرفتار پشتِ سد. ولی امّا! امّا در این بـِـین مهندسانِ بهرهکشیِ از این انرژیهای ذخیرهشده، مسلماً بیکار ننشسته و از روزنها و مجاریِ پیشبینیشده(اصلاحطلبی) برای رفعِ خطر و کم کردنِ فشارِ پشتِ سد در هر «بزنگاه» بهره خواهند جُست تا به بهانۀ حفظِ جریان(پیشگیری از گنداب و کاهشِ فشار) دریچههای اضطراری را باز کرده و به بقای سد و سودِ بهرهکشان کمکی کرده باشند. ***** در حقیقت وظیفۀ روشنگران و خردمندان هر جامعه همانا آگاهیرسانی(بستنِ دریچههای اضطراریِ سدها) جهت حفظ ارزشها و پرنسیبهای جوامع بوده تا مردم به تواناییهای خود مقابلِ سدِ دیکتاتورها باورمند شده و هر سدی را با نیروی قیام متلاشی سازند. این جملاتِ شما یعنی کمک به باز کردنِ همان دریچههای اضطراریِ سدها: «قطعا در صورت فرصتِ تقلیل تحریمها رژیم امکان بازسازی قدرت و زبان درازی خود، همچون همیشه خواهد یافت و در صورت لزوم همچون همیشه بیرحمانه سرکوب را ادامه خواهد داد و… اما یادمان نرود که چنین احتمالی در مقابلاش مردم گرسنه لااقل نیستند که تنها به فکر تأمین نان بخور و نمیر باشند. » / شاید بهتر یادآوری کنم بر اساس اخباری که از رسانههای خودِ حکومت درز کرده طبق همان خط فقر 780هزار تومانی 47میلیون ایرانی زیر خط فقر بسر میبُردند* و یقین بدانید که با برداشتِ تحریمها هم مردم همچنان زیرِ خط فقرِ روزافزون(2میلیون تومان) گرفتارِ زندهماندن خواهند بود. صفهای چندصدمتری نیز در این حکومت همیشه بوده و خواهد بود(دیروز کوپن، امروز سبدِ کالا) انتظاری که از شما فرهیختگان میره چیزی فرایِ همراهی یا مخالفت کردنِ با تحریمها و حکومتها و شرکت در جنگهای ناگزیرِ قدرت و حمایت از گرگهای در لباس میش یا آن دیگرِ گرگهاست. کما اینکه آنسوی سکۀ شکستنِ تحریمها میتواند قراردادهای ننگین و تاراجِ منابع ملی برای گرفتنِ تضمینِ امنیتی و مساعدتِ امنیتی از استعمارگرانِ استثمارکننده برای ابقای این حکومت غیرمردمی باشد که در اینصورت هیچ تضمینی برای همان بهبودِ نسبی که شما وعده میدهید نیز وجود نخواهد داشت. ادامه در کامنتِ بعدی.. /// * www.khabaronline.ir/detail/38080