به گفته ماکیاول: گاهی باید کلمات در خدمت پوشاندن واقعیات باشد اما این امر باید به طریقی انجام گیرد که کسی از آن آگاه نگردد.از گفته های آخر كامران متین شروع میکنم . اگر «تجزیه ایران » حذف مترسک است پس این همه تلاش مگر نه برای بالکانیزه کردن ایران و ایجاد مترسکهای تک ملیتی و تک زبانی با هژمونی سیاسی قومی -نژادی محافل تجزیه طلب در مناطق کردستان و خوزستان و آذربایجان است.اگر هر ملتی برای خود وطنی دارد، پس چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.... (راه حل تثبیت دموکراسی سیاسی و حقوق بشر برای حل مسئله «اقوام» به لحاظ نظری غیردموکراتیک و به لحاظ عملی به درجات مختلف ناکارآمد هست! پایان نقل قول كامران متین).. ظاهرا یک ایران قدرتمند و بزرگ و مستقل و آزاد راه حل عملی نیست وغیردمکراتیک و مردم نمی توانند با وجود اصول حقوق بشر و با تثبیت مناسبات سیاسی ..
به گفته ماکیاول: گاهی باید
به گفته ماکیاول: گاهی باید
ناشناس
..دمکراتیک سرنوشت خودشان را تعیین کنند و تنها «راه حل» به لحاظ عملی پاره پاره شدن ایران با تکیه بر تفاوتهای خونی و نژادی است؟ وجه تناقض آمیز در افکار اینان که هرچه بیشتر در غرب متمدن زندگی می کنند، تحصیل دانش می کنند و با معیارها و شاخص ها و ارزش های دنیای مدرن از نزدیک آشنا می شوند، اما برعکس بیشتر از پیش همصدا و با وحدت نظری و عملی با محافل تجزیه طلب ترک و عرب ، برنامه کارکردی اشان تحقق نظامهای ملوک الطوایفی در ایران است.