تبریزی گرامی، این درست است که افسون عزیز نوشته « فدائیان خلق اکثریت در گنگره اول خود شجاعانه عملکرد 18 ماه خود را نقد کرده اند ». و بعدها نیز باز در طول این 35 سال از سوی خیلی ها و خود اکثریت این «خط شکوفایی» را نقد کرده اند. حالا دیگر جایی برا «تبلیغات این چنینی» که در نوشته شما دیده میشود نیست. شما می نویسید:« پس ازکشتار هزاران تن از وابستگان به این سازمان های سیاسی نوبت به همان اکثریتی هائی رسید که به همراه توده ای ها سه سال پیاپی می گفتند: "زنده باد خمینی!" از سال ۱۳۶۲ سرکوب توده ای ها واکثریتی ها از سوی رژیم ولایت فقیه آغاز و بدون شلیک حتی یک تیر از سوی اکثریتی ها و توده ای ها و بدون کشته شدن حتی یک تن از سردمداران رژیم آخوندی به دست چنین کسانی، هزاران تن از توده ای ها و اکثریتی ها دستگیر، بازجوئی، شکنجه و تیرباران شدند» .این که خط شکوفایی غلط بود اکثریت هم پذیرفته. سخن تازه شماچیست؟
تبریزی گرامی، این درست است که
تبریزی گرامی، این درست است که
آ. ائلیار
شما به شیوه نوشتن خود در مورد «جمهوری اسلامی» و « سازمانهای سیاسی» توجه کنید. این متد برابر است. متد تبلیغاتی ست. و نه « متین و استدلالی» ؛ « های و هوی» دار است. و تبلیغاتی. که مشکلی را نمیگشاید. وقتی از حکومت می نویسید 10 تا واژه ی تبلیغاتی پشت سرهم سوار میکنید. و همینطور در مورد « سازمانهای سیاسی». و خواننده زود بیاد مفهوم «لجن مالی» میافتد. یعنی برایش تداعی میشود. در مورد حکومت وقتی قید میشود که « دیکتاتور و ارتجاعی» ست یا در مورد نقد خط های سیاسی گفته میشود « درست یا نادرست» بود خواننده نظر شما را گرفته. دیگر نیازی به های و هوی نیست. و قید دهها کلمه ی تبلیغاتی، که یکی از مشکلات ادبیات سیاسی « روشنگری» ست. روشنگری نیاز به « ادبیات متین و آرام و استدلالی و فشرده» دارد. از شیوه هایی که کیفیت این سایت را « خراب» میکند همین « ادبیات تبلیغاتی» ست. و « مفهوم لجن مالی» را برای خواننده تداعی میکند.برای روشن شدن منظورم مثال میزنم. شما شیوه نوشتن و صحبت خود را با شیوه ی « داریوش آشوری» در مقالاتش مقایسه بکنید. مال شما شبیه ادبیات اعلامیه های قبل از 57 است ولی مال آشوری « متین و فشرده و استدلالی و ضروری» است. معرفی قربانیان و توضیح زندگیشان ضروری ست اما « چگونگی» این توضیح است که « روشنگری» میکند. آنهم وقتی ست که « چیزهای نادانسته شده و پنهان » و یا « نو آوری» شده در متن باشد. یعنی نکات تاریک روشن شود. چرا اینان کشته شدند؟ طور زنده میماندند؟ چه میگفتند؟ و ...لازم است به خواننده روشن شوند. یک قربانی را معرفی میکنیم لازم است از خود بپرسیم چه چیزی گفته نشده که من میخواهم مطرح کنم؟هم در بیوگرافی و هم در ایده و هم در قربانی شدن.