سعید، از آخر شروع کنیم:
ناشناس
سعید، از آخر شروع کنیم:
هویت سیاسی و فرهنگی این دولت تماما فارس گرا و مرکز گرا است !
غیر فارسها نیز بعضا چون مشتی هویت باختهٔ و اسیمیله شده که فرزندان غیور ملت خود را در روز جهانی زبان مادری ۲۱ فورال در زندانها چپانده اند چون از فرهنگستان ترکی بحث میکنند که ریاست کشور که ادّعا میکنید صدر آن " ترک " است ، با نیش و دندان از از تحق یافتن وعده دروغین خود داری میکند و ریاست فرهنگستان فارسی اش معتقد است که "فرهنگستان زبانهای جز فارسی ، این زبان را تضعیف میکنند ؟ "پس زبان فارسی که نزدیک صد سال است سلطه شوم و سیاه خود را چون تنها زبان رسمی کشور گسترده است , با دیگر زبانها چه کرده است ؟
کجا هستندای وزرا و ولیان فقیه "تورک "که از زبان خود و حقوق فرهنگی خود دفأع کنند؟ اگر نه بر ترک نامیدن آنها چه برگهای دارید ؟
آنها با همقطاران فارس خود چه فرقی دارند ؟ در دفاع از قانون اساسی ک در آن تنها زبان و فرهنگ فارسی حق زندگی دارد ، چه دست کمی از همقطاران فارس خود دارند و در شکنجه و تبیعد ترکهایی که میگویند " مدرسه به زبان خود، برای همه" ؟
این شما هستید که در خط بریویک نژاد پرست خون آشام نروژ هستید یا آنها که میگویند همه ملتها حق زندگی برابر در خانه خود را دارند ؟ در خانه بریویک نژاد پرست یعنی نروژ که ملت نروژی در اکثریت است ، سامیها که فقط ۱۲ هزار هستند ، زبان رسمی و آموزش به زبان خود تا سطح دانشگاه را دارند، مجلس سامی و مدیا و فرهنگستان سامی دارند ؟ میدانستید ؟ فکر میکنید آیا گرفتن مدال " نروژی" برای آنها و اسیمیله شدن در فرهنگ حاکم، راحت تر نبود ؟ تعریف "شهروند " کشور از تعریف ملت یا ملییت جداست. شما چگونه میتوانید نابودی مللتهایی ساختگی چون "ملت یوگوسلاوی" و " ملّت شوروی" را و شکوفا شدن ملتهای خفه شده در این زندانهای تنگ را توضیح دهید که علیرغم گذشت دهها سال ، نمردند و با نام خود به اتحادیه اروپا پیوستند ؟ ملتی به اسم یوگوسلاو هرگز وجود نداشت چون نام یک منطقه جغرافیایی بود ، دولت یوگوسلاو مرد و شهرودان دولت یوگوسلاو, دولتهای خود را با نام خود تاسیس کردند ، هر چند ملت حاکم صرب به بهای ریختن خون و جویدن گوشت قربانیان خود یعنی دیگر ملّتها در یوگوسلاوی مدتی از قبول امتناع کرد و ننگ فاشیسم را در دیدگاه جهانیان دوباره تجلی نمود !
کدام غیر فارسی بدون امتناع از هویت ملی خود توانسته است در این کشور قد علم کند؟ کدام وزیر و وکیلی در کشور جرات آن را یافته است که که از برابری فرهنگها و زبانها در اینکشور صحبت کند ؟
مگر همین نیست که " بریویک" نیز در نروژ بر آن باور بیگناهان را به خون کشید ؟
براویک در کشوری که خود را در آن به درستی میزبان میداند ، این ادعای مخوف را با صدای گلوله به گوش همه رساند ، پس شما در سرزمین مادری ملتهای غیر فارس با آنها چه میکنید ؟ فکر میکنید که گنوسید فیزیکی با گنوسید فرهنگی خیلی فرق دارد؟ تازه هیچ خارجی تمایلی به حل شدن در هویت نروژ ندارد و دولت نروژ نیز قصدی بر اسیمیله کردن خارجیان در هویت ملی نروژی یا سامی در اینکشور ندارد. ترکها و کردها و عربها و .. از محبّت تحصیل زبان مادری برخوردار میشوند که در زادگه خود از آن محرومند !! آنها مساجد و اماکن ادبی - ملی خود و خانههای فرهنگی خود را دارند و دولت از آنها در این راستا حمایت مالی میکند ! این آن واقعیتی است که است که امثال بریویک نمیتوانستند آن را تحمل کنند ! همانطور که شما نمیتوانید چون ملت حاکم تحمل کنید !
چگونه ترکی است این ترکهای صدر حاکمیت که در آن ملت ترک به نام دفأع از احیای دریاچه اورمیه، احیای زبان رو به مرگ ترکی ...دسته دسته به زندانها چاپنده میشوند ؟ این ترکهای حاکم زبان اینیکی ترکها را دیگر نمیفهمند ؟ کجا هستند این "ترکها"، که اقتصاد و سیاست کشور دست آنها است و اما زندانها و سیاه چالهادر اینکشور حتا فرزندان ترکها یشان از "ترک هایی" که میگویند "ترک دیلینده مدرسه ، اولمالیدیر هرّ کسه انباشته است؟؟
این شما هستید که در خط بریویک نژاد پرست خون آشام نروژ هستید یا آنها که میگویند همه ملتها حق زندگی برابر در خانه خود را دارند ؟ در خانه بریویک نژاد پرست یعنی نروژ که ملت نروژی در اکثریت است ، سامیها که فقط ۱۲ هزار هستند ، زبان رسمی و آموزش به زبان خود تا سطح دانشگاه را دارند، مجلس سامی و مدیا و فرهنگستان سامی دارند ؟ میدانستید ؟ فکر میکنید آیا گرفتن مدال " نروژی" برای آنها و اسیمیله شدن در فرهنگ حاکم، راحت تر نبود ؟ تعریف "شهروند " کشور از تعریف ملت یا ملییت جداست. شما چگونه میتوانید نابودی مللتهایی ساختگی چون "ملت یوگوسلاوی" و " ملّت شوروی" را و شکوفا شدن ملتهای خفه شده در این زندانهای تنگ را توضیح دهید که علیرغم گذشت دهها سال ، نمردند و با نام خود به اتحادیه اروپا پیوستند ؟ ملتی به اسم یوگوسلاو هرگز وجود نداشت چون نام یک منطقه جغرافیایی بود ، دولت یوگوسلاو مرد و شهرودان دولت یوگوسلاو, دولتهای خود را با نام خود تاسیس کردند ، هر چند ملت حاکم صرب به بهای ریختن خون و جویدن گوشت قربانیان خود یعنی دیگر ملّتها در یوگوسلاوی مدتی از قبول امتناع کرد و ننگ فاشیسم را در دیدگاه جهانیان دوباره تجلی نمود !
کدام غیر فارسی بدون امتناع از هویت ملی خود توانسته است در این کشور قد علم کند؟ کدام وزیر و وکیلی در کشور جرات آن را یافته است که که از برابری فرهنگها و زبانها در اینکشور صحبت کند ؟
مگر همین نیست که " بریویک" نیز در نروژ بر آن باور بیگناهان را به خون کشید ؟
براویک در کشوری که خود را در آن به درستی میزبان میداند ، این ادعای مخوف را با صدای گلوله به گوش همه رساند ، پس شما در سرزمین مادری ملتهای غیر فارس با آنها چه میکنید ؟ فکر میکنید که گنوسید فیزیکی با گنوسید فرهنگی خیلی فرق دارد؟ تازه هیچ خارجی تمایلی به حل شدن در هویت نروژ ندارد و دولت نروژ نیز قصدی بر اسیمیله کردن خارجیان در هویت ملی نروژی یا سامی در اینکشور ندارد. ترکها و کردها و عربها و .. از محبّت تحصیل زبان مادری برخوردار میشوند که در زادگه خود از آن محرومند !! آنها مساجد و اماکن ادبی - ملی خود و خانههای فرهنگی خود را دارند و دولت از آنها در این راستا حمایت مالی میکند ! این آن واقعیتی است که است که امثال بریویک نمیتوانستند آن را تحمل کنند ! همانطور که شما نمیتوانید چون ملت حاکم تحمل کنید !
چگونه ترکی است این ترکهای صدر حاکمیت که در آن ملت ترک به نام دفأع از احیای دریاچه اورمیه، احیای زبان رو به مرگ ترکی ...دسته دسته به زندانها چاپنده میشوند ؟ این ترکهای حاکم زبان اینیکی ترکها را دیگر نمیفهمند ؟ کجا هستند این "ترکها"، که اقتصاد و سیاست کشور دست آنها است و اما زندانها و سیاه چالهادر اینکشور حتا فرزندان ترکها یشان از "ترک هایی" که میگویند "ترک دیلینده مدرسه ، اولمالیدیر هرّ کسه انباشته است؟؟