همانطور كه ميدانيد الله با ساير خدايان فرق دارد. ايرانيان قبل از حمله ي اعراب مسلمان به سرزمينشان به خدا معتقد بودند. اعراب با حمله ي خود سعي كردند اعتقاد مردم را به خدا يا يزدان را نابود كنند و الله خود را با خصوصياتي كه خصوصيات خود آنها را داشت و مختص خود آنها بوده است به مردم سرزمينهاي شكست خورده بقبولانند. ويژگي هاي الله و خصوصيات او مانند ميل او به مجازات و حتي كشتن دگرانديشان،مثله كردن انسانهاي نافرمان،غارت ديگران،تحقير و بي ارزش شمردن مهمترين عضو جامعه ي بشري يعني زن و غيره و در حقيقت انعكاس روحيه ،خصوصيات و ويژگي هاي اعراب بدوي و باديه نشين بوده است چون اين ايدئولوژي توسط آنان بوجود آمد و ويژگيهاي سازندگان خودش را حتي زبان آنها را دارا است. به همانگونه كه خداي ايرانيان انعكاس خصوصيات ،روحيه و شخصيت ايرانيان و خداي هنديها يعني كريشنا و خداي مسيحيان گود و خداي يهوديان خصوصيات و ويژگ
مورتي مينويسد كه اگر انسان در مسيرش در جاده اي قطعه اي چوب بيابد و آنرا در بهترين نقطه ي خانه ي خود قرار دهد و هر بار چشم او به آن قطعه چوب بيجان بيافتد به ستايش آن بپردازد و كودكان خود را مجبور به ستايش آن كند چندي نخواهد گذشت كه آن قطعه چوب مرده در ذهن آنان مقدس خواهد شد و اين باور توسط آن كودكان به نسلهاي بعدي انتفال پيدا خواهد كرد. آنچه كه ما امروز در كل جامعه ي بشر شاهد آن هستيم مانند گاو پرستي،سنگ پرستي،خداپرستي،الله پرستي،گود پرستي، رهبر پرستي، ايدئولوژي پرستي و غيره گواه بر يك حقيقت بزرگ و تلخ دارد اينكه انسان كه بايد يك موجود جادويي و اين سياره كه بايد توسط اين موجود جادويي سياره ي دوستي،مهرباني و امنيت باشد توسط مغز انسان كه بسرعت و تماما شرطي و برنامه ريزي ميشود سياره اي ناامن،پر از جنگ و در حال ويران شدن است. انسان خدايان و ايديولوژيهاي بسيار آفريده است و خود مجبور به ستايش مخلوقات خود شده است. ذهن بشر بشدت شرطي و برنامه ريزي شده است. انسان مدتها است مقام انسانيت خود را از دست داده و مغز او چون ماشيني برنامه ريزي شده است.موجودي كه طبق ذهن بشدت شرطي شده و مغز برنامه ريزي شد