دوست گرامی آقای کاظم ثانی،
بطوریکه خودتان نیز ملاحظه میکنید، پارلمان ازربایجانیها در مهاجرت هنوز استاتوس دائمی پیدا نکرده است.
داشتن دولت و مجلس ملی برای ما آزربایجانیها پدیده تازه ای نیست. ما در سال 1945 در زمان حکومت ملی هم صاحب دولت و هم صاحب پارلمان ملی خودمان بودیم که با انعقاد قرارداد 15 ماده ای بین نمایندگان حکومت ملی آزربایجان و حکومت مرکزی تهران از طرف دولت تهران برسمیت شناخته شده بود. امروزه ما در دنیای مدرن زندگی میکنیم . داشتن حق تعین سرنوشت و اداره امور داخلی بدست خود چیز عجیب – غریبی نیست و در عالم مدرن و دموکراتیک سیاسی جزو بدیهیات بشمار میاید. در این رابطه در ماده 1 و3 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که در 16 دسامبر 1966 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است و دولت قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ایران خود را پایبند
"کلیه ملل دارای حق خودمختاری هستند. بموجب حق مزبور ملل وضع سیاسی خود را آزادانه تعین و توسعه اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تامین میکنند". در ماده 3 این میثاق میخوانیم : "دولتهای طرف این میثاق از جمله دولتهای مسئول اداره سرزمینهای غیر مختار و تحت قیمومیت مکلفند تحقق خودمختاری ملل را تسهیل و احترام این حق را طبق مقررات منشور ملل متحد رعایت کنند". باز هم در بخش دوم ماده 1 این عهدنامه میخوانیم : " دولتهای طرف این میثاق متعهد میشوند که حقوق شناخته شده در این میثاق را در باره کلیه افراد مقیم در فلمرو و تابع حاکمیتشان بدون هیچگونه تمایزی از قبیل نژاد، رنگ، جنس، زبان ، مذهب، عقیده سیاسی یا عقیده دیگر، اصل و منشا ملی یا اجتماعی، ثروت ، نسب یا سایر وضعیتها محترم شمرده و تضمین بکنند".
آقای عزیز شما بهتر از من به واقعیتهای تلخ جامعه ایران واقف هستید. بهتر از من میدانید که چه بلائی بر سر فعالین ملی- فرهنگی منصوب به ملتهای ترک آزربایجانی، عرب، بلوچ، کرد و تورکمن که جرمشان خواستن برقراری سیستم تحصیلی بزبان مادریشان میباشد آورده میشود.