آقای همام تبریزی... من متعصب ترک بودن نیستم . تعصب بیش از حد انسان را کور میکند و به حد ناسیونالیستی می رساند و این درست بزرگترین ضربه ممکن را به ,عنوان یک انسان اجتماعی, میزند...من و بسیاری مثل من از دروغ گفتن ها خسته شده ایم. به من از روزی که به دبستان دکتر شفق تبریز به کلاس اول دبستان پا گذاشتم و آقای زهسازیان روی تخته نوشت که « بابا آب داد» دروغ گفته اند تا زمانی که اولین بار در پادگان عجب شیر, تفنگ ژ3 را تحویل دادند و گفتند که این اسلحه « ناموس » توست. موقعی که به افسر اسلحه گفتم که این ناموس شما است که در آلمان ساخته میشود ناموس من ( بایستی ایرانی) باشد, هفت روز به اضافه خدمت محکوم شدم. من هیچ وقت فرهنگ رستم و سیمرغ و رخش سفید را فرهنگ مالیخولیائی نمی دانم .آنکه فرهنگ بیمار گونه و مالیخولیائی است این است که من و اجداد من بخاطر ترک بودن , بیش از 80 سال به بدترین نوع تحقیر حیوانی
آقای همام تبریزی... اگر امروز می بینید که طرفدار تیم فوتبال « تیراختور» نشان بوز قورد را با دست های گره کرده محکم به هوا می کوبند , نتایج همین فرهنگ مالیخولیائی است که از روز سوم اسفند 1299 به وسیله ( رضا شاه) به زمین محکم کوبیده شد و هنوز هم که هنوز است به عنوان یک بیماری سرطانی در جامعه در جریان است.. بهترین ها را برایتان آرزومندم...