آقای همام فکر ميکنم وقتی نام کتابخانه برده ميشود فوری در ذهن انسان کتاب و بعد نويسنده اين کتاب و در نهايت انسانهای سواد دار و کتابخوان تداعی ميشود .من در کامنت قبلی نوشته بودم « آقای همام ، من به علم غيب اعتقاد ندارم و اميدوارم جنابعالی مرا از منابع علمی تان فيض ياب بفرفائید .لطفا اسم يکی- دو نفر عالم فارس زبان را همراه اسناد علمي شان مثلا کتاب ، را قبل از تشريف فرمائی اعراب به منطقه و تسلط شان نام ببريد . چون در زمان تسلط ساسانيان آموختن سواد فقط مخصوص اعيان و اشراف و آخوند های جنايتکار آن دوره موهبان زردشتی بود . يعنی سواد آموزی محدوذ در حد شمارش اعداد تک رقمی در هر منطقه بود و اين اعراب بقول بعضی ها فلان- فلان شده اين محدوديت را برداشتن و پسر پينه دوز و فقير عمر خيام و زکريای راضی شد . از قديم گفته اند نمک را بخور و نمکدان را نشکن » خوب اين نويسندگان و کتابها و انسانهای با سواد
آقای همام فکر ميکنم وقتی نام
آقای همام فکر ميکنم وقتی نام
ناشناس
کتابخوان چه شدند؟ باور کن اين بزرگترين دروغی است که جنابعالی باورت شده.