بسیار متعجب شدم که چنین مقاله ای را به قلم یکی از هموطن های کرد زبان میخوانم.اما بعد که متن مقاله را خواندم متوجه شدم که این ادبیات مصالمت جویانه و صلح طلبانه (و کمی هم مظلوم نمایانه که تبدیل به شگردی شده است) ناشی از بی خبری نویسنده از اوضاع سیاسی و اجتماعی کرد ها و کمی هم کم اطلاعی (اگر نگویم کم سوادی) ایشان بوده است. متن مقاله مملو از اشتباهات تاریخی و حتی در پاره ای موارد اشتباه در شناخت محدوده های جغرافیایی بوده. به عنوان مثال در قسمتی از مقاله ادعا شده که کردستان از شمال با آبخازیا هم مرز است, حال آنکه کردستان چنین مرزی با آبخازیا و قفقاز نداشته و منظور ایشان از شمال کردستان احتمالا اراضی آذربایجان غربی بوده است که در همسایگی قفقاز و به طبع آن آبخازیا قرار دارد.یعنی ایشان از یک طرف دم از مصالمت و حس همکاری میزند و از طرف دیگر آذربایجان را ملک پدری اش میداند!
در هر صورت از نویسنده بابت این مقاله سپاسگزارم و امیدوارم که طرف های کردی بر این امر واقف باشند که اختلاف افکنی میان مردم و جریانات سیاسی اقوام وملل غیر فارس, به خصوص آنهایی که تواناییشان در به چالش کشیدن سیاست های تمرکز گرایانه حاکمیت و اپوزوسیون آن در خارج بالاست, یکی از شگرد های اصلی آنها بوده که تاکنون هم تا حدی جواب داده است.دو ملت ترک و کرد میتوانند دوباره یاد و خاطره خوش 24 و 25 شمسی را زنده کنند...