کسانیکه مدام فعالین حرکت ملی آذربایجان را با غرض ورزی های بیمار گونه، به غلط جوانان بی تجربه، قلمداد میکنند، و به آنان پرچسب های گوناگون میزنند، آیا از نظرآنان! پیری، مریضی و ناتوانی عقلی وجسمی شان، نسبت به نیروی جوانی و شلدابی ارجحیت علمی دارد؟ آیا کهولت، و پیری و درجا زدنهای مکرر، پوک شدن، و چسبیدن به ایده ئولوژی تمامیت خواهی و پان ایرانیستی، و آویزان شدن از ایده بظاهرچپ، و پشت پا زدن به خواست فرهنگی، زبانی، ملیتها، دردی از درد های مسائل مردم ایران، و مشکل آنان را حل میکند، که عناصری با رد خواست ملی مردم ایران و ملیتهای آن، مانند خمینی معدوم، مدام از اتحاد و وحدت (همه باهم)! دم میزنند، و شعارسر میدهند؟ بدون آنکه معنی دمکراسی را درک کرده باشند! آیا چین افرادی میدانند اصلا دمکراسی چیست؟ اگرچنین است چرا از بزبان آوردن حقوق سیاسی، ملی، مدنی، و فرهنگی ـ زبانی مردم آذربایجان مخالفت میکنند،
کسانیکه مدام فعالین حرکت ملی
کسانیکه مدام فعالین حرکت ملی
ناشناس
و از آن امتناع می ورزند؟ آیا میخواهند مورد خوشایند دیگران واقع بشوند، و رل ملیجک را بازی بکنند؟