دوست گرامی، عباس خرسندی، در یادداشت پیشین من گفتم که رژیم شوروی پیشین را برابر با رژیمی سوسیالیست دانستن و فروپاشی این رژیم را برابر با شکست سوسیالیسم دانستن پنداری است نادرست و گفتم که آن چه که همگان در شوروی پیشین دیدند بدترین چهره سرمایه داری یا سرمایه داری دولتی بود و در هیچ کجای شوروی سوسیالیسم و کمونیسمی در کار نبود که با فروپاشی رژیم شوروی سوسیالیسم و کمونیسم نیز از میان بروند اما من هرگز نگفتم که: ( ..... سوسیالیسم ساخت لنین را سرمایه داری می دانم! ..... ) لنین سازنده سوسیالیسم نبود و تنها یک نویسنده و اندیشمند و فیلسوف بود و پس از انقلاب اکتبر که در سال ۱۹۱۷ رخ داد لنین بیمار و زمینگیر شد و سرانجام در سال ۱۹۲۴ درگذشت! ********** دوست گرامی، عباس خرسندی، اکنون شاید شما و یا کسانی دیگر بپرسید که سوسیالیسم حقیقی و کمونیسم حقیقی چیست و نمود سوسیالیزه شدن جهان در کجای جهان است؟ از ...
دوست گرامی، عباس خرسندی، در
دوست گرامی، عباس خرسندی، در
تبریزی
..... نگر واژه شناسی "سوسیال" واژه ای است فرانسوی و برابر انگلیسی آن "سوشل" (Social) و برابر عربی آن "اجتماع" و برابر پارسی آن "همایش" است و از نگر سیاسی سوسیالیسم پنداری است که بر آن است ساختاری در جهان برپا شود که همگان گرداننده آن باشند و در همه پدیده های سرزمینی که همگان گرداننده آن هستند همگان نیز به دور از پندارهائی مانند نژادپرستی و مردسالاری توانی برابر داشته باشند! در جهان کنونی از میان رفتن مرزهای ناسیونالیستی میان سرزمین های گوناگون، رفتن جهان به سوی اقتصادی یکپارچه و هماهنگ، پیوستن همه بخش های جهان با ابزارهائی مانند اینترنت و ماهواره و پدیده های گوناگون دیگر همگی نمایانگر سوسیالیزه شدن جهان هستند و با این روال در فرجام تاریخ تنها یک کشور در سرتاسر جهان بر جای خواهد ماند به نام کره زمین و گرداننده این کشور نیز همه مردم کره زمین خواهند بود! از این روی تک میهنی (اینترناسیونالیسم) نیز با تار و پود سوسیالیسم درآمیخته است و هرگز پندارهای ناسیونالیستی با سوسیالیسم سازگار نیستند! ********** دوست گرامی، عباس خرسندی، مرز میان آمریکا و کانادا جز بر روی نقشه های جغرافیائی در هیچ جا یافت نمی شود و مرزبندی میان آمریکا و کانادا از میان رفته است! همچنان که مرزبندی های ناسیونالیستی میان کشورهای اروپائی از میان رفته اند و نام پول بسیاری از کشورهای اروپائی (یورو) شده است و مرزبندی های ناسیونالیستی که در زمان برده داری پیدا شده اند مانند یخی که در دیگی پر از آب جوش افتاده باشد دارند از میان می روند و همه این پدیده ها و رفتن جهان به سوی تک میهنی (اینترناسیونالیسم) نشانه سوسیالیزه شدن جهان هستند! پیدایش کارخانه هائی با ده ها میلیون و گاه صدها میلیون سهامداری که شهروند کشورهای گوناگون هستند نشانه رفتن جهان به سوی سوسیالیسم است و یا پدیده ای مانندglobalization آن چنان که برخی می پندارند پدیده ای وابسته به سرمایه داری و یا نشانه ای از بورژوازی کمپرادور نیست بلکه نشانه ای بزرگ و حتی بهترین و آشکارترین نشانه از سوسیالیزه شدن جهان است! البته سوسیالیسم حقیقی نه سوسیالیسم دروغین و یا همان سرمایه داری دولتی که در شوروی دیده شد! در شوروی بنگاه سرمایه داری غول آسائی که نام آن (حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی) بود دسترنج کارگران و دهقانان را تاراج می کرد و به جیب گردانندگان آن حزب می ریخت و سرمایه داری دولتی با نام کمونیسم در آنجا فرمانروائی می کرد! در رژیم شوروی پیشین دستمزد کارگران در کمترین اندازه و حتی کمتر از دستمزد کارگران کشورهائی مانند آمریکا و ژاپن که گردانندگان شوروی آنها را کشورهائی با ساختار سرمایه داری می نامیدند بود! کار کارگران و دهقانان در شوروی توانفرسا بود اما همواره کارگران و دهقانان در شوروی گرسنه بودند اما گردانندگان شوروی که نخبگانی بودند که ( نومانکلاتورا ) نامیده می شدند بدون آن که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و کار کنند زندگی های سرشار از آسایش را در بهترین خانه ها و با بهترین درآمدها داشتند! خواندن کتابی به نام ( نومانکلاتورا ) نوشته ( میخائیل وسلنسکی ) برای فهم بهتر ویژگی های گردانندگان رژیم شوروی سودمند است، آیا چنین سیستمی سوسیالیستی است؟ و آیا فروپاشی چنین سیستمی برابر است با از میان رفتن سوسیالیسم؟ روشن است که برابر دانستن سوسیالیسم و کمونیسم با رژیم شوروی لغزشی است دهشتناک و حتی می توان گفت فروپاشی رژیم شوروی راه را برای پیاده شدن سوسیالیسم حقیقی و کمونیسم حقیقی در جهان هموارتر کرد! ********** دوست گرامی، عباس خرسندی، این که چرا از درون واژگانی مانند سوسیالیسم و کمونیسم بدترین چهره سرمایه داری که همان سرمایه داری دولتی است در رژیم شوروی به بیرون آمد برای آن بود که این رژیم بر پایه مارکسیسم کهن و کلاسیک ساخته .....