جناب فحاش! با فحش «کونی»، آزادیخواهان در بازجویی های ساواما - سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران- آشناهستند ، توسط بازجویان - که به بعضی از قربانیان خود تجاوز هم میکردند- به نام «اسلام ناب محمدی». و من هم با این فحشها آشنایم. ومیدانم اینها از ساواک شاه به شما ها به ارث رسیده است. اما چرا آنها را-خشونت را- بکار میگیرید؛ برای اینکه روحیات یک آزادیخواه را بشکنید و به او«تسلط» پیداکنید. و بدین وسیله «اختناق» ایجاد کنید و حکومت ضد بشری خودتان را در ایران از خطر سرنگونی نجات دهید. اگر« مبارزه برای آزادی» با این فحشها و تجاوزها و کشتارها از بین میرفت اکنون دیکتاتور ها جاودانه بودند. میدانیم که همه به گورستان تاریخ سپرده شده اند. و حکومت دیکتاتوری فاشیستی ایران هم دیر یا زود سرنوشتش همین است و بس. آنکه حرمت و احترام دارد و در دلها جاودانه است آزادی خواه است و آزادیخواهانند.
محیط اجتماعی زیبایی برخوردار شوند و آدمهایی مثل شما در جامعه بوجود نیایند. و این راه را ادامه میدهم.4- اسم من واقعی ست ، مثل کوه ساوالان آذربایجان. اما شما در پرده اید. و فاقد قدرت دید. ما شما را خوب می شناسیم. با آپی هایی که چیز ارسال میکنید و میدانیم از کجا. و عمداً گذاشته ایم که باشید تا خوانندگان هم از وجود «مبارک و اسلامی و ناب» شما مستفیض شوند. خوشحال میشویم که تمامیت خشونت و ماهیت اختناق حاکم بر جامعه ایران را با وجود خودتان، نشان خوانندگان میدهید. و تنفر آنان را علیه این خفقان برمی انگیزید.5-عکس من هم واقعی ست اما شما قدرت دید ندارید. اگر یکبار چهره و قیافه ی زیبای هزاران جوان و کودک گلی را که تنها به خاطر یک «نه!» در میدانهای اعدام دسته دسته خونشان را آقایان شما ریخته اند، بخاطر آورید، می بینید که گل بودند و دیگر هیچ. چهره و قیافه من هم همان گل است. و رنگم سرخی خون جوانان.6-من انسان «مرموزی» نیستم و خیلی هم ساده ام . چون پرستویی بربال شاخه ای. یا چون کبوتری بر لب بامی. ولی شما این سادگی انسانی را از دست داده اید . و حالتان غم افزاست. میرسد. میرسد از راه روزی، آن شکوفته بهاران. نمی ماند دگر اثری از زمستان شمایان .