""" چپ بعد از انقلاب تبدیل به انبار فکر رژیم شد """ رهائی ما در آزادی و گسست از ۲ عامل نهفته است، ۱- گسست از زبان فارسی ۲- رهائی از بند اندیشه چپ و کمونیستی. چپ آزربایجانی هتی در حد و قوارهٔ چپ جامعه فارسی ظاهر نمیشود، چپ فارس، در خدمت زبان فارسی است، چپ آزربایجانی ششدانگ در خدمت سیستم فارسی، زبان فارسی و سیستم روسی است، "" تئوریزه کردن پان تورکیزم "" توسط چپ تکمیل شد، و رژیم فارس ایران جوانان هویت طلب را، با این بهانه به شکنجه گاه فرستاد، هتی فعالان محیط زیست ما در حمایت از دریاچه ارومیه، انگ "" پان ترکیست "" به رویشان نقش بست. چپ به همان اندازه که در "" پان ترکیست و فاشسیت "" نامیدن ما سریع و برا بود در محکوم کردن جلّادان خلق ترکمن، ترکهای ترکستان چین، چچن ها، اشغال گران خاک آزربایجان، چنان کند بود که گویا کسی گلوی تو را با چاقوی کند میبرید و
""" چپ بعد از انقلاب تبدیل به
""" چپ بعد از انقلاب تبدیل به
ناشناس
ثانیهها برابر با ساعتها بودند، چپ آزربایجانی به تدریج تبدیل به چماقی شد که کارش فقط گرد و خاک ایجاد کردن بود، هر جا که " زبان ترک، هویت ترک "" باید به سلاخی کشیده میشد چپ چماق به دست حاضر و آماده بود، آنها ما را چون کرمی میخواستاند که مدام از زبونی بنالیم، سرنوشت ما باید بسان سرنوشت آن کرمی میشد که مدام زیر پاا له میشود، اینکا چپ به آن "" بچه فقیری "" تبدیل شده بود که هر جام دماغ "" بچه ثروتمند "" یا همان به تعبیر چپی و کمونیستی "" ملت حاکم "" خون آلود میشد زود این بچه فقیر کتش را پاره میکرد تا دماغ بچه ثروتمند را تمیز کند.