جامعه فارس که قرنیست، از طریق رژیمهای دیکتاتور، و حمایت دول غربی، خود را بر ملل جغرافیای ایران مسلط کرده است، هیچگونه پیشینه داشتن علم و صنعت و اختراعات و اکتشافات نبوده است و نیست. زیرا اساس فکر این جامعه بر مبنای اسطوره پرستی و غرق در تخیلات افتخارات کاذب دو هزارسال پیش نهاده شده، و آنان را به درجه ای از سطحی نگری، و خود بزرگ بینی رسانده است، که فکر میکنند، ناف تمدن بشریت هستند، در صورتیکه در مقایسه با ممالک صنعتی جهان بسیار عقب مانده و در واقع آهی در بساط ندارند. وهمین امر سبب شده است، که تقریبا تحقیق و تفحص و معیار و میزان پایه های علمی دراین جغرافیا بی معنا و بر پایه صفر باشد. برای مثال کمتر شخصی پیدا میشود، که از روی مدارک علمی و ارزیابی شناخته ها صحبت بکند، و تدقیق و مراعات میزان و الگوهای علمی دراین جامعه مرسوم نیست. و کلی گوئیهای تلنبار شده در فکر و ذهن جامعه به یک اپیدمی
در غیر اینصورت بر اثر ظلمی که درطول یک قرن بر ملل جغرافیای ایران شده است، جغرافیای ایران در اثر عصیان خلقها و درگیرهای خونین برای استرداد حقوق ملی ـ مدنی، وحقوق انسانی خویش از دیکتاتورها، ازهم خواهد پاشید.