ناظر عزیز، «تمامیت ارضی طلبان» در کل دو دسته اند. بخشی خواهان «قدرت متمرکز» در ایرانند. بخش دیگر خواهان «قدرت غیر متمرکز» و عدم تبعیض اند. اینان عملاً تقسیم شده اند و جنبش رفع تبعیض لازم است با بخش دوم سیاست متفاوتی از بخش اول داشته باشد. با دسته دوم می توان به اشتراکات و ائتلاف و حتی اتحادی نیز رسید. و با قدرت بیشتر دسته اول را به تمکین وا داشت و یا ایزوله کرد. از نظر من هر نیرویی که اداره ی امور محلی را قبول دارد و خواهان رفع تبعیضات گوناگون است می تواند متحد جنبشهای ملی-دموکراتیک باشد. با اینان باید به ائتلاف و حتی اتحاد عملی رسید. گروههایی مثل «حزب فاشیستی پان ایرانیست» اندک اند و در کل چیزی به حساب نمی آیند. اینان را میتوان توسط نیروهای دیگر خنثی کرد. من اشکال را قبل از اینکه در دیگران ببینم در خود و در جنبش های ملی-دموکراتیک می بینم.« سیاست جدایی» در شرایط موجود غلط است
معنوی کسب نمایند. من حطوط کلی این کار را در مقاله «استراتژی-تاکتیک آذربایجان » تدوین کرده ام.http://www.iranglobal.info/node/11857
از نظر من سیاست توضیح داده شده در این نوشته میتواند راه پیروزی و اتئلاف و اتحاد را برای کسب اداره ی امور محلی در ایران برای آذربایجان و دیگر ملتهای بدون دولت باز کند.
سیاست کردها را در خاورمیانه توجه کنید. چنان سیاستی ست که همه آزادیخواهان را به حمایت وا میدارد. ما نیاز به چنین سیاستی داریم. سیاست کردها در سوریه طوری ست که من ناچار میشوم از آنها حمایت کنم.سیاست جنبشهای ملی-دموکراتیک باید چنان سیاستی باشد که همه آزادیخواهان در داخل و خارج، از چپ و دموکرات تا میانه روها از آن حمایت و همبستگی کنند و راستهای فاشیست را خنثی نماید. فکر میکنم اصول اساسی چنین سیاستی در نوشته ی من روشنگری شده است. ما لازم است جدایی خواهی را کنار بگذاریم. با سیاست فدرالیسم نخست حمایت چپ را جلب کنیم. بعد دموکراتها را- و بعد میانه روها را. در چنین شرایطی میتوان گروههای فاشیست را به تمکین واداشت و یا اشکال تراشی آنها را خنثی نمود. همه چیز بسته به سیاست و تلاش خودماست. دیگری و دیگران را با سیاست درست میتوان به حمایت و همبستگی واداشت و تنها نماند. فکر میکنم چنین است راه موفقیت.
طرح این چیزها در آذربایجان در شرایط موجود نادرست و ضربه زننده است:تورانیسم-بوزقورتگرایی-ترکیسم- اتحاد دو آذربایجان- ملت حاکم و محکوم-استعمار و مستعمره- و مانند اینها . اینها چیزهایی هستند که راه نزدیکی-ائتلاف- اتحاد عملی- دوستی- را برای استقلال در فدرالیسم می بندند.اینها را لازم است از استراتژی و تاکتیک جنبش کنار گذاشت. قبل از اینکه با نیرویی وارد مذاکره و ائتلاف شد لازم است با سیاست و اس.تا. درست «حمایت معنوی»کسب کرد. بعد راه باز میشود. لازم است حداقل 20 گروه آذربایجانی را در جبهه ی متحد گردآورد و استراتژی منطبق با شرایط را به صورت جمعی تدوین نمود. با این قدمها می توان حمایت معنوی کسب کرد و راه عمل متحد را نیز باز نمود. خارج و داخل آذربایجان میتوانند اینجا نقش تعیین کننده داشته باشند. بدون جبهه نیز لازم است «سیاست درست» را در جنبشها روشنگری کرد.