«یار ممد» ، در شعر،احتمالاً اشاره است به «سردار یارمحمدخان زردلانی معروف به یارمحمدخان کرمانشاهی از فعالان مشروطه ، که در طی سالهای ۱۲۸۷ تا ۱۲۸۹خورشیدی در نبردهای سختی وازجمله در محاصره تبریز به یاری ستارخان و باقرخان شتافت.
وی بعداً بهوسیله عبدالحسین میرزا فرمانفرما حاکم کرمانشاه و عامل حکومت مرکزی در ۱۳ مهر ۱۲۹۱ ه. ش و در بازار مسقف کلوچه پز خانهٔ کرمانشاه به قتل رسید. تصویرش در کتابهای تاریخ مشروطه هست». سراینده از قهرمان آزادیخواه زادگاهش- کرمانشاه- یاد میکند. و چه زیبا. «سایه ای ریخته کنار سرم، با تفنگی که باز رو دوشه*یارمَمَد! چه زود مردی تو! دخترت مرگهاشو می پوشه»! یا «جای این بغض های معمولی، جسدی روی تخت خوابم شد *زندگی، این زنِ جزامی پیر، شکل تابوتِ توی قابم شد». شعرهای چراغپور -سراینده ی جوان- اوضاع و احوال روزگار «پیر و فرسوده»ی ما را چون« تابوتی هزارساله» به خوانش می نشیند.
Yar"məməd! Nə tez öldün sən!Qızın öz ölümlərin geyir...برای سراینده موفقیت های بیشتر آرزو میکنم.