برخی دوستان اشاره میکنند که چرا از «تز آذربایجان بزرگ» سخن نگفته ام؟
این نوشته موضوعش تز کرد بود. در مورد آذربایجان بزرگ یا واحد در مقالاتم به اندازه ی کافی سخن گفته ام.
مختصر اشاره کنم که :
« همانطور که تز کردستان بزرگ غیر عملی و خونبار است، بدانسان نیز تز آذربایجان بزرگ هم غیر عملی و خون بار است.»
اندیشه و تجربه ی من بر آن است که ضرورت دارد روی این دو تز قلم قرمز کشید و کنار گذاشت.
راه عملی و مسالمت آمیز و همبستگی آفرین تز «ایران فدرال» است. یعنی نظریه ی «حاکمیت قدرت غیر متمرکز در ایران». برپایه ی تقسیمات جغرافیایی. با در نظر گرفتن خصوصیات بومی. به ایالتها و واحد های مختلف. و خودگرانی یا خودمختاری امور محلی. در واحد های کل کشوری. مثل آلمان یا دیگر کشورهای اروپایی یا آمریکا. که مجلس مؤسسان لازم است تصمیم بگیرد. و در مقاله ی «ملاحظاتی پیرامون آزادی خلقهای تحت ستم»توضیح داده ام.
برخی دوستان اشاره میکنند که
برخی دوستان اشاره میکنند که
آ. ائلیار