رفتن به محتوای اصلی

گفتگوی کیانوش توکلی با نویسنده ای که از نسل خود عبور کرد

گفتگوی کیانوش توکلی با نویسنده ای که از نسل خود عبور کرد


گفتگوی کیانوش توکلی  با نویسنده ای که از نسل خود عبور کرد!(  این گفتگو سه سال پیش انجام گرفته است با این وجود تحلیل ها در باره جامعه ایران کنونی و مقایسه آن با دوران اتحاد شوروی سابق تغییری نکرده است)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

دیدگاه‌ها

هنر نویسندگی

متاسفانه بازار سرمایه داری، نویسندگی را نیز تبدیل کرده به یک کالا در بازار عرضه و تقاضا و انسانهای آسیب دیده ؛بیگانه با خود، برای رفع خستگی و سرگرمی و هیجان و یا علایق مبتذل در بین راه و در قطار وودر اتوبوس و در خانه بعد از خستگی از کار و شغل مطالعه میکنند.
گروه دیگری از نویسندگان به طرح مسئل اجتماعی برای تغییر و تحول و یا برای آموزش و آگاهی و روشنگری و یا بقول ماکسیم گورکی؛ برای زدودن زنگ زذگی انسانیت در خود ، و پاک و شفافیت روان خود،مطالعه میکتتد.
در سالهای اوج جنبش دانشجویی اروپا میان 1964-1980 میلادی، بحث: ادبیات متعهد و مسئول/ یا ادبیات سرگرم کننده؟ در میان روشنفکران و انقلابیون و در فضای فرهنگی غالب کشورها، مطرح بود. در کشورهای سوسیالیستی سابق، ادبیات رئالیسم سوسیالیستی، مورد تشویق دولت و بخشی از خوانندگان قرار میگرفت.

نویسنده میتواند با کمک اثری از خود صدای اعتراض نسل اش به اوضاع اجتماعی سیاسی زمان خود باشد . اودراین شرایط احساس مسئولیت اجتماعی میکند . گاهی میگفتند یا مرگ یا نویسندگی ! . در مورد نشربعضی ازکتابها میتوان گفت نویسنده
مشهورشد،ناشرپولدارگردید،کتاب سانسورشد،ونویسنده دستگیرگردید . جای نویسنده یادرآسمان است یادرکنارشیطان یادرقبرستان گمنامان شهر. مرز میان نویسنده وخواننده ، آسمان است .
در مورد دیگری ناشری بعداز دریافت اثریک نویسنده جوان برای چاپ، به وی پاسخ داده بود که بهتراست وی سراغ روانشناس برود . تجربه تقلیدی است از ایده .درمورد نویسندگی بایدگفت که عشق اول نمود آسان بعد آمد مشکل ها . نویسندگی هنری است نیاموخته ونویسنده هنرمندی است که عاشق واژهها است .
آیا میتوان نویسندگی را آموخت ، شاعری را چگونه ؟دروغهای ادبی گاهی در زندگی به حقیقت و واقعیت نزدیک میشوند .نویسنده آرزو میکند که روزی اسمش در دائرت المعارف نویسندگان جهان ثبت گردد . هرروز صبح ورقه ای سفید روبرو،مچ دست زیرچانه،قلمی در دست، منتظر حرکت و زابمان . درصنعت تولید کتاب نیز تقسیم کاروجود دارد ؛ از جمله نویسنده،مترجم،ویرایشگر،منتقد،کتابفروش،سانسورچی، خواننده ،کتابدار ، و ناشر .
کتابهای موفق معمولا میان بازارکتاب ونمایشگاه کتاب درحال رفت و آمد هستند . نویسنده ممکن است ازخود بپرسد رمان بنویسد یا داستان، شعریا نمایشنامه، مقاله یا کتاب کودکان ؟بعضی ازنویسندگان برای خلاقیت بهتر از مواد مصنوعی مانند قرص آرام بخش،یا مواد انرژی زا و لذت آور مانند چای و قهوه و سیگار و چپق ومشروب وقرص ضدخستگی وقرص ویتامین وغیره استفاده میکنند . داشتن مکاتبه باافرادجالب وموردعلاقه نیزممکن است درتصورخلاقیت ادبی کمک کند .
در کشورهای فرهنگدوست مرتب جلسات ادبی شعروداستان خوانی در محلات وکتابخانه ها ومدارس ودانشگاهها وخانه های فرهنگی برقرار میشود تا براثررقابت وتشویق وآشنایی ، اهل قلم انگیزه نوشتن بیشتری بیابند . بهتراست کانون وانجمن نویسندگان به تازه واردین وجوانان اهل قلم کمک کنند . استفاده از نام مستعار نه تنها در جوانع دیکتاتوری بلکه در جوامع آزاد نیزحق مسلم نویسنده است .
در بعضی از کشورها مدارس و دانشگاه ، کارگاه ومحفل نویسندگی برای شاعری وداستان نویسی و گرفتن دیپلم و لیسانس وجود دارد .بعداز نوشتن اثرنویسنده نیازبه ناشری مناسب دارد . در غرب شبه ناشرین برای نویسندگان دست چندم را کوسه مینامند چون آنها چاپخانه هایی هستند که خودرا بنگاه نشر مینامند و نویسنده میتواند درآنجا باسرمایه شخصی اش کتاب خودرا چاپ کند و تقسیم و فروش را خودش به عهده بگیرد . در این مورد اشاره میشود که وای به وضعیت کتابی که نویسنده ، ناشر وفروشنده ،کتاب خودباشد چون معمولا این کتاب روی دستش باد میکند و باید آنرا به دوستنش ببخشد . البته وضعیت نویسندگی مهاجرین و تبعیدیان فرق دارد و کتاب با تیراژ کم آنان گاهی موفق و حتی راه انتشار در وطن را نیز از این طریق می یابد .
گاهی سئوال میشود که ادبیات برای لذت و سرگرمی است یابرای روشنگری و مبارزه اجتماعی یا برای خودنمایی و مشهوریت ؟نویسنده اصلا برای چه و که مینویسد ، برای دستیابی به پول و رفاه یا برای خدمت به جامعه یا برای احترام و افتخار یا برای ساعات کارکمتروراحت تر در هفته ؟ نویسنده گاهی چنان حسود وخودخواه میشود که حاضرنیست تجربیات اش را در اختیارنسل جوان بگذارد .
برای نویسندگی مخصوصا در خلق رمان وداستان بهتراست که نویسنده ازدوران نوجوانی دفترچه یادداشت وخاطره نویسی تهیه کرده باشد ، چون بعدها آن منبع مهمی برای یادآوری و خاطرهها است . داستان و روایت معمولا در شهر و روستا ، در خیابان و کوچه ، در مزرعه و کارخانه ، در خانواده و محله ، منتظر نویسنده ای هستند که هنرمندانه آنها را به روی کاغذ بیاورد . نام وعنوان مناسب برای یک کتاب گاهی تضمین موفقیت و بقول غربیها تامین نیمی از اجاره خانه است . نویسندگان برج عاج نشین مدعی هستند که نیازی به شرکت درمسابقات ادبی و دریافت جوایزرا ندارند .
مارکز میگفت مینویسد تادیگران به او عشق بورزند . مارتین والسر نویسنده آلمانی زمان حال، میگوید کسی دست بقلم میبرد که احساس کمبود کند . نیچه مینویسد درد و رنج موجب نویسندگی میشوند چون موضوعاتی که دردآور باشند درخاطرهها می مانند .نویسندگی وسیله ایست برای برقرارکردن رابطه بادیگران . از طریق نویسندگی میتوان برای مدتی فراموش نشدنی ،بیادماندنی ، و حتی گاهی ابدی شد .

چ., 14.08.2024 - 11:29 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید