جناب رازی، با سلام و سپاس از شما، به خدمت مبارک برسانم که از نظر من کرد به مفهوم سياسی يعنی تن ندادن به خفت، يعنی قائم به ذات بودن، يعنی عدم دريوزگی در مقابل دربار خامنهای، يعنی آزادگی، يعنی مبارزه، يعنی مقاومت، يعنی آگاهی، يعنی شم و درک ملی، يعنی ايستادهمردن، يعنی رهرو قاضی محمد و قاسملو، يعنی دمکرات و کومله و ...، يعنی فرزاد کمانگر. بدين تعريف شاملو کرد است و نه سنجابی، بدين تعريف چپ غيرکرد ايرانی همره کرد، کرد است و نه آنی که در کاغذپارههای ساواک و ساواما دنبال اين میگردد که چه چيزی بر عليه جنبش کردستان پيدا کند، کرد يعنی باورداشتن به ملتبودن کرد، باورداشتن به حق تعيين سرنوشت کرد. آری اينان کرد هستند. بدين مفهوم کردزبانانی که برای رژيم اسلامی اسلحه و قلم به دست گرفتهاند، کرد نيستند، آزاده نيستند، سياهی لشکر رژيم ايران هستند. حال نجات يافتيد؟
جناب رازی، با سلام و سپاس از
جناب رازی، با سلام و سپاس از
ناشناس