هر چند این تحلیل هواداران رضا
ناشناس
هر چند این تحلیل هواداران رضا پهلوی درست مینماید که وی در زمان حکومت پدر فقیدش مصدر هیچ امری نبوده و در هیچیک از امور اجرائی و تصمیم گیری حکومت سلطنتی دخالت نداشته است. اما این هواداران به عمد از این موضوع غفلت میکنند که آقای رضا پهلوی در آن سالها فاقد توانایی قانونی برای تصدی امور بود و بس اگر واجد شرایط سنی و قانونی بودند در اقدامات پدرشان شریک و سهیم میشدند؛ کما اینکه بعد از درگذشت محمدرضا پهلوی و بلافاصله بعد از اینکه پنداشتند شرایط قانونی را به دست آوردهاند، در مصر تاجگذاری کرده و خود را شاهنشاه قانونی ایران خواندند. و تا کنون نیز از سمت خود خوانده پادشاهی و سلطانی منصرف نشدهاند. بنابر این چه تضمینی وجود دارد که در فردای ایران از فره ایزدی و «سایه خداوندی» چشم بپوشند؟
این کمترین حق ملت ایران است که آقای رضا پهلوی و هواداران ایشان بپذیرند که در دوران زمامداری شاه فقید ایران، جنایت و بیدادگری در ابعاد گسترده وجود داشت و اگر چه ارقام و آمار ارائه شده از سوی خلف ایشان یعنی حکومت ولایت فقیه اغراق آمیز است ولی شکنجه و اعدام مخالفان در رژیم گذشته قابل انکار نیست؛ هرچند جمهوری اسلامی در ارتکاب جنایات علیه ملت ایران گوی سبقت را از همه اسلاف خود ربوده است ولی این دلیلی بر انکار و سر پوش گذاشتن به نقض گسترده حقوق بشر در رژیم پادشاهی نمیتواند باشد باید بپذیریم که در طول تاریخ ایران؛ حداقل از روزگاری که مظفر الدین شاه رسما پادشاه را سایه خدا بر زمین خواند و پدر فقید رضا پهلوی نیز این لقب و مقام را برای خود محفوظ دانستند تاریخ ایران مشحون از بی عدالتی و جنایاتی بوده که بدست نماینده گان خدا و حکامی که مشروعیت خود را منتسب به خدا میدانستند در حق ملت ایران روا داشته شده است.آری مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛به ما حق بدهید بیم داشته باشیم «حزب سایه الله» با ما آن کند که «حزب الله» کرد.