""" اردوگاه شکست خوردگان، یا اردوگاه شکست نخور دگان؟""" جناب آقای بهنام چنگائی عزیز، با سلام ، کامنت دوم شما "" پدیدهٔ "" فرار مغزها """ را به کلی نادیده میگیرد، شما ادّعا میکنید آن """ آن بخش میانی را هم که شما می گوئید آنها هم با توده های تهیدست هم داستان """، شما جوامع انسانی را با کندوی بزرگ مورچگان یکسان قرار میدهید که "" فردیت به کلی از بین میرود و همه در خدمت نیازهای جمع هستند "" این در صورتی ممکن است که "" روند تکامل و اجتمائی شدن انسانها از شکل زندگی شهرنشینی و سازکارهای امروزی به در آید و ما "" ابر سازمان هائی "" مانند کندوی موچگان پیدا کنیم، ولی شرایط امروزی امکان چنین دگرگونی را نخواهد داد و "" همینکه یکی از این مورچگان کارگر کندو "" کمی سخت کوشی نشان داد و مدرک مهندسی، دکتری، تخصّصی... گرفت، به شرایط زندگی خود با دیگران ناخشنود شده پدیدهٔ "" فرار مغزها ""
""" اردوگاه شکست خوردگان، یا
""" اردوگاه شکست خوردگان، یا
ناشناس
را چون ضرورتی تاریخی بر پیشانی واقعیت خواهد چسباند.