پول نفت وگاز عیلام درتهران
ناشناس
پول نفت وگاز عیلام درتهران چگونه وتوسط چه کسانی خرج میشود مدعیان ایران یکپارچه ومتمرکز که در آن عیلامیان گرسنه وبیکار باشند ووحشیان شمالی مرکز نشین در پنت هاوس های 30 میلیاردی زندگی کنند چه برادری بین عیلامیان ووحشی های شمالی ایران نشین میتواند وجود داشته باشد چه برادری بین یک ملت 100 سال غارت شده ویک ملت غارتگر ثروتنمد فخر فروش بی تمدن مهاجم از ماورای خزر میتواند وجود داشته باشد؟ اشرافیت تهران نشین بدانند روزی که عیلام دارای یک حکومت ملی وبومی شود تنها نفت خود برای تهیه سوخت هواپیماهای بمب افکنش مصرف خواهد کرد تا کاخ های تهران ودیگر شهرهای غیرعیلامی را که با خون عیلامیان ساخته شده اند درهم بکوبد.برادری بین غارتگر وغارت شده نیست
آپارتمانهای لوکس یا "پنت هاوس"های چند صد متر مربعی در وبسایتهای قانونی در ایران فراوان به چشم میخورد و گزارش و تصویر آن نیز در رسانهها و مطبوعات منتشر میشود.
روزنامه خراسان اول مهرماه از فروش یک واحد مسکونی در منطقه کامرانیه تهران به قیمت ۳۰ میلیارد تومان خبر داد. چند روز پیش از آن نشریه " اقتصاد ایران آنلاین" با رجوع به صفحه نیازمندیهای روزنامهها گزارشی منتشر کرد از "پنتهاوس"های چند صد متری و چند میلیارد تومانی در مناطق شمالی تهران.
ریخت و پاشهای آشکار و پنهان نوکیسهها
خانه و خودروی میلیاردی را نمیتوان به راحتی پنهان کرد. خانههای لوکس اگر در محلههای دنج از چشم بسیاری پنهان بماند خودروهای پورشه، لامبورگینی و مازراتی را میتوان در خیابانهای تهران دید. بخشهای پنهان ریخت و پاش نوکیسهها شامل کارهایی چون قمار در قمارخانههای خصوصی میشود.
به این مکانها شاید نتوان به راحتی سرکشی کرد اما خبرهای مربوط به آن به گوش مردم میرسد و گاهی نیز در رسانههای خبری منعکس میود.
سایت خبری بازتاب در گزارشی که روز شنبه ششم آبان ماه منتشر شد نوشت : « قمارخانههای لوکس در تهران بیداد میکند. » بنابر این گزارش مسائل سیاسی و خبرهای مربوط به نوسان شدید بازار ارز و سکه چنان همه را به خود مشغول کرده که " دیگر به فسادهای سازمان یافته که از طبقات بالایی سرچشمه گرفته بیاعتنا هستیم."
تفریح نوکیسگان دوران احمدینژاد
به نوشتهی بازتاب، «رشد نقدینگی و وامهای کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر، موجب پیدایش " طبقه جدیدی " شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسهها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد.»
در این گزارش تفریح نوکیسگان در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی که " دوران سازندگی" خوانده میشود "زن بارگی و نوشخواری و افیون" عنوان شده است. این گزارش میافزاید، اکنون اینها « دغدغه طبقه نوظهور عصر دولت دهم نیستند، بلکه علایقی نظیر : " خانه با شکوه "، " قمار" و " گرانترین ماشین " جای آنها را گرفته است.»
قماربازی در سایه امنیت فرزندان دولتمردان
سایت خبری بازتاب، مشتری قمارخانههای لوکس تهران را "صاحبان معاملات انحصاری واردات انگور تا پورشه و پروژههای نفتی و بدهکاران بزرگ بانکی" معرفی میکند و مینویسد، گردانندگان این قمارخانهها " امنیت را با شکار فرزندان مدیران کشوری از هر نوعش تامین میکنند."
بازتاب در گزارش خود به رقابت دو قمارخانه خصوصی در زعفرانیه و کامرانیه اشاره میکند که با "نوشیدنیهاى بهتر و خانمهاى زیبا و سرشناستر" به دنبال جذب مشتریهای بیشتر هستند. این گزارش میافزاید "همانند اینها در محلههای خوشنشین تهران رو به فزونی است. در فرشته، الهیه، زعفرانیه، سعادتآباد و شهرک غرب چنین قمارخانههاى لوکس در حال تاسیس است."
از صنعت و ورزش تا قمار
بسیاری از این مراکز که یافتن آدرسشان با چند پرسوجو میسر میشود جز با اطلاع و همکاری نیروی انتظامی امکان ادامهی کار ندارند. این موضوع مانند خرید و فروش مشروبات الکلی در تفریحگاههای شمال کشور یا برگزاری مراسم و عروسیهای مختلط در باغهای اطراف شهر است که اغلب شهروند طبقه متوسط نمونهای از آن را تجربه کردهاند.
ظاهرا برخی از نوکیسگانی که قمار را به یکی از تفریح شبانه خود تبدیل کردهاند قصد دارند با استفاده از حضور و نفوذ در ارکان حکومت، نوعی از این "تفریحات" را در سطح جامعه نیز رواج دهند.
سایت بازتاب تعداد قماربازان نوکیسه را حدود دو هزار نفر برآورد میکند و مینویسد : حالا این گروه اندک میخواهد قمار را به یک بازى همگانی و خانگی تبدیل کند، و سرمایه گذاران جدیدى ظهور کردهاند که سابقه صنعتی و ورزشی دارند و تاسیس باشگاههای شرطبندى، اولین اقدام آنها خواهد بود
متن کامل گزارش بازتاب
قمارخانههای لوکس در تهران بیداد میکند
رشد نقدینگی و وام های کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر ، موجب پیدایش " طبقه جدید " شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسه ها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد.
«بازتاب»، سرویس جامعه : همین چند روز پیش بود که خبر باخت یکصد میلیونی یک مالک نمایشگاه خودرو در یکی از همین قمارخانه های جدید التاسیس شنیدیم . اخباری ازاین دست که ما می شنویم و بدون حساسیت از ان می گذریم . خبرهای سیاست و دلار و سکه چنان سنسور ما را از کار انداخته که دیگر به فسادهای سازمان یافته که از طبقات بالایی سرچشمه گرفته بی اعتنا هستیم .
اگر تا چندی پیش چند جوان کم مایه یا پیرمرد از کار افتاده از روی تفنن و بیکارگی به قمار می پرداختند و اصطلاح “ تلکه بگیر” به افراد دون پایه که شب ها خانه شان را به قمارخانه تبدیل می کردند، منتسب میکردیم و میخندیدیم و آنها را در کوچه و خیابان مسخره میکردیم، محل مزاح بود نه خطر بزرگ ! اما حالا به یک رفتار وسیع تبدیل شده است.
در گذشته این نهاد خانواده بود که نسبت به قمارهاى خانگى واکنش سریع نشان میداد. اولین واکنش جنبه اقتصادی داشت، زیرا سرمایه اندک خانواده نابود می گشت، علاوه بر آن، بی آبرویی نصیب دختر و پسر خانواده میشد. حالا وضعیت فرق کرده است، طبقه جدیدی آسیب پذیر شده است که بدنبال تفریح و هیجان، نه از نوع زن بارگی و نوش خواری یا افیون ، بلکه هیجانی با ماهیت کاملا اقتصادی است که سعی دارد صنعت قمار را به رسمیت بشناسد
رشد نقدینگی و وام های کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر، موجب پیدایش “ طبقه جدید ” شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسه ها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد
به گمانم سه تفریح سابق الذکر ( زن بارگی و نوش خواری و افیون) در “ مقبره عصر سازندگی “ دفن شده اند و حالا دغدغه طبقه نوظهورعصر دولت دهم نیستند، بلکه علایقی نظیر : “ خانه با شکوه “ و “ قمار” و “ گرانترین ماشین ” جای انها را گرفته است
حالا تهران، اینجا تهران است!، صداى نوکیسه ها از بام تا بوم و از شام تا سحر می آید. شاید جمعیت صاحبان معاملات انحصاری واردات انگور تا پورشه و پروژه های نفتی و بدهکاران بزرگ بانکی به دو هزار نفر برسد، اما در مقایسه با فاحشه ها و اوباش و دزدان شبرو بسیار کمتر است. (شاید پنج درصد آنهاست) اما تاثیر این تعداد کم بر انبوه مردم بسیار زیاد است. حالا این گروه اندک میخواهد قمار را به یک بازى همگانی و خانگی تبدیل کند، و سرمایه گذاران جدیدى ظهور کرده اند که سابقه صنعتی و ورزشی دارند و تاسیس باشگاه های شرط بندى، اولین اقدام آنها خواهد بود
متوسط ها به سایت های شرط بندى فوتبال و پوکر و مانند آن می روند، از صد هزارتومان تا یک میلیون تومان. سایتهاى خارجى و داخلى، برخی شان فیلتر نشده و چند تایی هم فقط اعضای خیلی خودى از وجودش خبر دارند!!. اما انتقال پول در داخل انجام میشود، سایت های خارجی نماینده داخلی دارند و دلار را به تومان تبدیل میکنند و از سیستم بانکى داخل کشور بهره میبرند. همه نوع قمار براى سطوح مختلف جامعه فراهم شده و هیجان “ بازی پول “ براى میان بُر زدن فراهم است، فقط جاى “ انسان کامل ” خالی است .
تب پولدار شدن در متوسط ها شیوع وبایى دارد. این متوسط ها شوربختانه گرفتار “ بازى پول “ که بشوند، همیشه بازنده اند. در این میان فقرا و پایین دستى ها مثل لوطی هاى عصر قاجار می مانند : نصف العیش شان همان وصف العیش شان است ، چیزى ندارند قمار کنند ، فعلا تا اطلاع ثانوى تماشاچى هستند
شاهین یک جوان بیست و پنج ساله است، آرزو دارد در سه سوت از بزرگراه فقر به بزرگراه ثروت “ میان بًر” زند و آرزوهای فرو خفته اش را جامه عمل پوشاند. حالا چیرگی اش را به رُخ میکشاند، به پشتیبانی یک نوکیسه، آپارتمانی مُبله در فرمانیه اجاره می کند، ماهیانه چهار میلیون تومان. پنج دستگاه کارت خوان، یک میز قرمز قمار، چند سیم کارت اعتباری و چند دست لباس مجلسی و اسپورت، همه ان چیزی است که نیاز دارد.
در رقابت تنگاتنگ با داوُد زعفرانیه که مدیریتش کمی خشک است، خدماتش را باکیفیت تر!! ارائه میکند، همراه نوشیدنیهاى بهتر و خانم هاى زیبا و سرشناس تر. همانند اینها درمحله های خوش نشین تهران رو به فزونی است. در فرشته ، الهیه ، زعفرانیه ، سعادت اباد و شهرک غرب چنین قمارخانه هاى لوکس در حال تاسیس است .
نوکیسه ها خودشان می آیند، احتیاج به تبلیغ پیامکی یا تلویزیونی نیست ، بی منت هم می آیند، اما امنیت می خواهند و محیطی دلچسب با خوردنی ها و نوشیدنی ها. امنیت را با شکار فرزندان مدیران کشوری از هر نوعش تامین می کنند و خوردنی ها را هم از گرانترین رستوران سفارش می دهند
قمار از سر ِشب شروع میشود، بانکها تعطیل هستند، اما پول از سیستم رسمی بانکی با هر کارت کشیدن به جریان می افتد، این هم یک معامله است، بازی با پول هیجان دارد و برای برخی نشئه اش از زن بارگی و افیون دلچسب تر است. به نیمه شب، که اکثر مدیران اقتصادی در خواب آرمیده اند، نزدیک میشویم، نوکیسه ها و یقه مشکی ها سر حال تر می شوند، هیجان باخت مثل هیجان برد است، یکصد میلیون، سیصد میلیون، بیشتر وبیشتر، شادی و غم توامان می رود و می آید، این “ بازی پول “ است، سریع جا بجا میشود رنگ عوض میکند نام عوض میکند از حسابی به حساب دیگر میرود، همچون نقش ها و نظرات سیاسی و میز آدمها که در سه سوت عوض میشوند، همچون بازی با افکار عمومی که هر دم مواضع جدید و اخبار جدید و متضاد با دیروزش میشنوند، این را “ بازی پول “ نام نهاده ام، که من هنوز هیجان قمارش را نچشیده ام، اما هر روز از تب و تاب پیامدهای سیاسی و فرهنگی اش میسوزم
روزنامه خراسان اول مهرماه از فروش یک واحد مسکونی در منطقه کامرانیه تهران به قیمت ۳۰ میلیارد تومان خبر داد. چند روز پیش از آن نشریه " اقتصاد ایران آنلاین" با رجوع به صفحه نیازمندیهای روزنامهها گزارشی منتشر کرد از "پنتهاوس"های چند صد متری و چند میلیارد تومانی در مناطق شمالی تهران.
ریخت و پاشهای آشکار و پنهان نوکیسهها
خانه و خودروی میلیاردی را نمیتوان به راحتی پنهان کرد. خانههای لوکس اگر در محلههای دنج از چشم بسیاری پنهان بماند خودروهای پورشه، لامبورگینی و مازراتی را میتوان در خیابانهای تهران دید. بخشهای پنهان ریخت و پاش نوکیسهها شامل کارهایی چون قمار در قمارخانههای خصوصی میشود.
به این مکانها شاید نتوان به راحتی سرکشی کرد اما خبرهای مربوط به آن به گوش مردم میرسد و گاهی نیز در رسانههای خبری منعکس میود.
سایت خبری بازتاب در گزارشی که روز شنبه ششم آبان ماه منتشر شد نوشت : « قمارخانههای لوکس در تهران بیداد میکند. » بنابر این گزارش مسائل سیاسی و خبرهای مربوط به نوسان شدید بازار ارز و سکه چنان همه را به خود مشغول کرده که " دیگر به فسادهای سازمان یافته که از طبقات بالایی سرچشمه گرفته بیاعتنا هستیم."
تفریح نوکیسگان دوران احمدینژاد
به نوشتهی بازتاب، «رشد نقدینگی و وامهای کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر، موجب پیدایش " طبقه جدیدی " شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسهها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد.»
در این گزارش تفریح نوکیسگان در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی که " دوران سازندگی" خوانده میشود "زن بارگی و نوشخواری و افیون" عنوان شده است. این گزارش میافزاید، اکنون اینها « دغدغه طبقه نوظهور عصر دولت دهم نیستند، بلکه علایقی نظیر : " خانه با شکوه "، " قمار" و " گرانترین ماشین " جای آنها را گرفته است.»
قماربازی در سایه امنیت فرزندان دولتمردان
سایت خبری بازتاب، مشتری قمارخانههای لوکس تهران را "صاحبان معاملات انحصاری واردات انگور تا پورشه و پروژههای نفتی و بدهکاران بزرگ بانکی" معرفی میکند و مینویسد، گردانندگان این قمارخانهها " امنیت را با شکار فرزندان مدیران کشوری از هر نوعش تامین میکنند."
بازتاب در گزارش خود به رقابت دو قمارخانه خصوصی در زعفرانیه و کامرانیه اشاره میکند که با "نوشیدنیهاى بهتر و خانمهاى زیبا و سرشناستر" به دنبال جذب مشتریهای بیشتر هستند. این گزارش میافزاید "همانند اینها در محلههای خوشنشین تهران رو به فزونی است. در فرشته، الهیه، زعفرانیه، سعادتآباد و شهرک غرب چنین قمارخانههاى لوکس در حال تاسیس است."
از صنعت و ورزش تا قمار
بسیاری از این مراکز که یافتن آدرسشان با چند پرسوجو میسر میشود جز با اطلاع و همکاری نیروی انتظامی امکان ادامهی کار ندارند. این موضوع مانند خرید و فروش مشروبات الکلی در تفریحگاههای شمال کشور یا برگزاری مراسم و عروسیهای مختلط در باغهای اطراف شهر است که اغلب شهروند طبقه متوسط نمونهای از آن را تجربه کردهاند.
ظاهرا برخی از نوکیسگانی که قمار را به یکی از تفریح شبانه خود تبدیل کردهاند قصد دارند با استفاده از حضور و نفوذ در ارکان حکومت، نوعی از این "تفریحات" را در سطح جامعه نیز رواج دهند.
سایت بازتاب تعداد قماربازان نوکیسه را حدود دو هزار نفر برآورد میکند و مینویسد : حالا این گروه اندک میخواهد قمار را به یک بازى همگانی و خانگی تبدیل کند، و سرمایه گذاران جدیدى ظهور کردهاند که سابقه صنعتی و ورزشی دارند و تاسیس باشگاههای شرطبندى، اولین اقدام آنها خواهد بود
متن کامل گزارش بازتاب
قمارخانههای لوکس در تهران بیداد میکند
رشد نقدینگی و وام های کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر ، موجب پیدایش " طبقه جدید " شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسه ها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد.
«بازتاب»، سرویس جامعه : همین چند روز پیش بود که خبر باخت یکصد میلیونی یک مالک نمایشگاه خودرو در یکی از همین قمارخانه های جدید التاسیس شنیدیم . اخباری ازاین دست که ما می شنویم و بدون حساسیت از ان می گذریم . خبرهای سیاست و دلار و سکه چنان سنسور ما را از کار انداخته که دیگر به فسادهای سازمان یافته که از طبقات بالایی سرچشمه گرفته بی اعتنا هستیم .
اگر تا چندی پیش چند جوان کم مایه یا پیرمرد از کار افتاده از روی تفنن و بیکارگی به قمار می پرداختند و اصطلاح “ تلکه بگیر” به افراد دون پایه که شب ها خانه شان را به قمارخانه تبدیل می کردند، منتسب میکردیم و میخندیدیم و آنها را در کوچه و خیابان مسخره میکردیم، محل مزاح بود نه خطر بزرگ ! اما حالا به یک رفتار وسیع تبدیل شده است.
در گذشته این نهاد خانواده بود که نسبت به قمارهاى خانگى واکنش سریع نشان میداد. اولین واکنش جنبه اقتصادی داشت، زیرا سرمایه اندک خانواده نابود می گشت، علاوه بر آن، بی آبرویی نصیب دختر و پسر خانواده میشد. حالا وضعیت فرق کرده است، طبقه جدیدی آسیب پذیر شده است که بدنبال تفریح و هیجان، نه از نوع زن بارگی و نوش خواری یا افیون ، بلکه هیجانی با ماهیت کاملا اقتصادی است که سعی دارد صنعت قمار را به رسمیت بشناسد
رشد نقدینگی و وام های کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر، موجب پیدایش “ طبقه جدید ” شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسه ها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد
به گمانم سه تفریح سابق الذکر ( زن بارگی و نوش خواری و افیون) در “ مقبره عصر سازندگی “ دفن شده اند و حالا دغدغه طبقه نوظهورعصر دولت دهم نیستند، بلکه علایقی نظیر : “ خانه با شکوه “ و “ قمار” و “ گرانترین ماشین ” جای انها را گرفته است
حالا تهران، اینجا تهران است!، صداى نوکیسه ها از بام تا بوم و از شام تا سحر می آید. شاید جمعیت صاحبان معاملات انحصاری واردات انگور تا پورشه و پروژه های نفتی و بدهکاران بزرگ بانکی به دو هزار نفر برسد، اما در مقایسه با فاحشه ها و اوباش و دزدان شبرو بسیار کمتر است. (شاید پنج درصد آنهاست) اما تاثیر این تعداد کم بر انبوه مردم بسیار زیاد است. حالا این گروه اندک میخواهد قمار را به یک بازى همگانی و خانگی تبدیل کند، و سرمایه گذاران جدیدى ظهور کرده اند که سابقه صنعتی و ورزشی دارند و تاسیس باشگاه های شرط بندى، اولین اقدام آنها خواهد بود
متوسط ها به سایت های شرط بندى فوتبال و پوکر و مانند آن می روند، از صد هزارتومان تا یک میلیون تومان. سایتهاى خارجى و داخلى، برخی شان فیلتر نشده و چند تایی هم فقط اعضای خیلی خودى از وجودش خبر دارند!!. اما انتقال پول در داخل انجام میشود، سایت های خارجی نماینده داخلی دارند و دلار را به تومان تبدیل میکنند و از سیستم بانکى داخل کشور بهره میبرند. همه نوع قمار براى سطوح مختلف جامعه فراهم شده و هیجان “ بازی پول “ براى میان بُر زدن فراهم است، فقط جاى “ انسان کامل ” خالی است .
تب پولدار شدن در متوسط ها شیوع وبایى دارد. این متوسط ها شوربختانه گرفتار “ بازى پول “ که بشوند، همیشه بازنده اند. در این میان فقرا و پایین دستى ها مثل لوطی هاى عصر قاجار می مانند : نصف العیش شان همان وصف العیش شان است ، چیزى ندارند قمار کنند ، فعلا تا اطلاع ثانوى تماشاچى هستند
شاهین یک جوان بیست و پنج ساله است، آرزو دارد در سه سوت از بزرگراه فقر به بزرگراه ثروت “ میان بًر” زند و آرزوهای فرو خفته اش را جامه عمل پوشاند. حالا چیرگی اش را به رُخ میکشاند، به پشتیبانی یک نوکیسه، آپارتمانی مُبله در فرمانیه اجاره می کند، ماهیانه چهار میلیون تومان. پنج دستگاه کارت خوان، یک میز قرمز قمار، چند سیم کارت اعتباری و چند دست لباس مجلسی و اسپورت، همه ان چیزی است که نیاز دارد.
در رقابت تنگاتنگ با داوُد زعفرانیه که مدیریتش کمی خشک است، خدماتش را باکیفیت تر!! ارائه میکند، همراه نوشیدنیهاى بهتر و خانم هاى زیبا و سرشناس تر. همانند اینها درمحله های خوش نشین تهران رو به فزونی است. در فرشته ، الهیه ، زعفرانیه ، سعادت اباد و شهرک غرب چنین قمارخانه هاى لوکس در حال تاسیس است .
نوکیسه ها خودشان می آیند، احتیاج به تبلیغ پیامکی یا تلویزیونی نیست ، بی منت هم می آیند، اما امنیت می خواهند و محیطی دلچسب با خوردنی ها و نوشیدنی ها. امنیت را با شکار فرزندان مدیران کشوری از هر نوعش تامین می کنند و خوردنی ها را هم از گرانترین رستوران سفارش می دهند
قمار از سر ِشب شروع میشود، بانکها تعطیل هستند، اما پول از سیستم رسمی بانکی با هر کارت کشیدن به جریان می افتد، این هم یک معامله است، بازی با پول هیجان دارد و برای برخی نشئه اش از زن بارگی و افیون دلچسب تر است. به نیمه شب، که اکثر مدیران اقتصادی در خواب آرمیده اند، نزدیک میشویم، نوکیسه ها و یقه مشکی ها سر حال تر می شوند، هیجان باخت مثل هیجان برد است، یکصد میلیون، سیصد میلیون، بیشتر وبیشتر، شادی و غم توامان می رود و می آید، این “ بازی پول “ است، سریع جا بجا میشود رنگ عوض میکند نام عوض میکند از حسابی به حساب دیگر میرود، همچون نقش ها و نظرات سیاسی و میز آدمها که در سه سوت عوض میشوند، همچون بازی با افکار عمومی که هر دم مواضع جدید و اخبار جدید و متضاد با دیروزش میشنوند، این را “ بازی پول “ نام نهاده ام، که من هنوز هیجان قمارش را نچشیده ام، اما هر روز از تب و تاب پیامدهای سیاسی و فرهنگی اش میسوزم