دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می گوئید: ( ..... سیاست از سخت ترین و پیچیده ترین کارهاست، کسی که صاحب این علم و هنر نیست لازم است حد خود را نگهدارد و اگر نگه ندارد فاجعه به پا می کند ..... ) اما سخن این است که کدام یک از ناسیونالیست ها اندرز شما را به کار خواهد بست؟ هیچ یک از ناسیونالیست ها اندرز شما را در این باره که می گوئید اگر کسی سیاستمدار نباشد نباید دست به کار سیاسی بزند به کار نخواهد گرفت چون همه ناسیونالیست ها خود را بهترین سیاستمدار می دانند!!! در بخش هائی از جهان اینترنت که بگومگوهای ناسیونالیست ها دیده می شوند کسانی که دیدگاه های ناسیونالیستی دارند مانند خروس جنگی به هم می پرند! در چنین جاهائی همه ناسیونالیست ها استاد تاریخ می شوند! و از هزار سوراخ سنبه مدرک و دلیل و سند و آمار گردآوری می کنند که روشن کنند ما بهترینیم و دیگران بدترینند! البته این بگومگوهای بی پایان ناسیونالیستی اگر صد سال نیز به درازا بکشد برای ده هزار سال دیگر نیز زمان هست! اما پرسش این است که با این چرندنامه های بیهوده و با این پرت و پلاهای یاوه و پوچ ناسیونالیستی چگونه می توان امیدوار بود که رنج های مردم رنجدیده به پایان برسند؟ و چگونه می توان به نابودی رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه امیدوار بود؟ در همین ستون هیچکس نه از آخوند جنایتکار غلامرضا حسنی و جنایات بی شمار او یاد کرد و نه از محمود احمدی نژاد که سال ها در آذربایجان باختری شهر به شهر می گشت و دشمنان رژیم را تیرباران می کرد و به آنها تیر خلاص می زد! نه کسی از صادق محصولی دژخیم خونخوار و دزد میلیاردر رژیم ولایت فقیه که از بزرگترین مهره های سرکوب رژیم در آذربایجان غربی بود یاد کرد و نه از آخوند خونخوار محمد ایمانی یامچی که در بیدادگاه انقلاب اسلامی اورمیه هزاران تن از دشمنان رژیم را در محاکمه های پنج دقیقه ای به اعدام محکوم کرد! چند تن پیدا شدند و از اسماعیل سیمکو و کارهای او در صد سال پیش نوشتند! اسماعیل سیمکو حتی اگر بدترین آدم نیز باشد در سنجش با ستمگرانی مانند غلامرضا حسنی و محمود احمدی نژاد و صادق محصولی و محمد ایمانی یامچی جوجه هم نیست! شگفت آور است که چگونه کسانی که از ترک ها و حقوق آنها سخن می گویند و سنگ ترکان را به سینه می زنند حتی یک بار نیز از دژخیمان دوزخی رژیم ولایت فقیه یاد نمی کنند؟ دوست گرامی، آ.ائلیار، شما در بخشی از نوشتارتان نوشته اید: ( .......... دید خودبین و متحجر ناسیونالیستی را رها کنید. این دید ما را به کشتارها هدایت می کند نه به آزادی و دموکراسی و سعادت .......... ) اما چگونه می توان دیدگاه های ناسیونالیستی را از میان برد؟ پاسخ من به شما کار فرهنگی و روشنگری درباره زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم است. باید با کار فرهنگی برای همگان به ویژه جوانان احساساتی و کم مطالعه روشن کنیم که زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم به هر سرزمینی پا گذاشته است جز جنگ و کشتار و ویرانی و بدبختی و تیره روزی و شکست برای مردم آن سرزمین پیامدی نداشته است. دوست گرامی، آ.ائلیار، همچنان که می بینید کشمکش بر سر آن چه که شما آن را (مسأله ارضی) می نامید شاخ و برگ است و ریشه گرفتاری و بدبختی و تیره روزی در آذربایجان باختری اندیشه های زهرآگین ناسیونالیستی هستند و بدون نابودی ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی نمی توان به آینده آذربایجان باختری امیدوار بود.