""" مقایسه تحولات ایران با تحولات کشورهای منطقه """، شما به تحولات کشورهای اندونزی، پاکستان، ترکیه و مصر نگاهی بیفکنید، نظامیان امور را به دست میگیرند، امنیتی حاصل میشود، سپس اقتصاد در اولویت قرار میگیرد، ورود کپیتال خارجی، سرمایگذاری نیاز به قوانین جدید را الزامی میکند که این به نوبه خود به "" شکل گیری ستون فقرات قوّه قضات ئیه مستقل از دولت میانجامد، احزاب شکل میگیرند، در این مدت طبقه متوسط شکل میگیرد که این طبقهٔ به "" شکل گیری طبقهٔ کار آفرین "" در جامعه کمک میکند. همه این تحولات """ زمینه را برای انتقال مصالمت آمیز حکومت نظامی به حکومت غیر نظامی سیویل فراهم میآورد. توجه داشته باشید که در هیچ کدام از این کشورها """ طبقهٔ مافیا "" شکل نگرفت به جز ایران. بعضی از این کشورها هنوز در این مرحله دست و پاا میزنند "" نمونه پاکستان و مصر ""، ما در ایران شاهد "" مشکلات چند بعدی "
""" مقایسه تحولات ایران با
""" مقایسه تحولات ایران با
ناشناس
"" هستیم، کشورهای اندونزی، ترکیه ، قطر، امارات و قادر به "" از بین بردن تضاد در حوزههای فرهنگ، سیاست و اقتصاد شده اند ولی در ایران "" این تضاد شدت گرفته ""، از طرفی وجود سیستمی است که در "" ماهیت خود "" ناکارا "" است. هیچ کشوری نمیتواند بدون "" حل این تضادها """ گامی به جلو بر دارد. از طرفی افکار "" پوسیده چپی "" راه هر گونه نوآوری در امور اقتصادی را بسته است، و سیستمی را ایران در ۱۰۰ سال گذشته به روی کار آورده که بر روی "" مشتی فرضیات پوچ "" بنا شده، افکار چپی در بطن جامعه باعث شده مردم درک "" واقع گرا "" از پیشرفت و ترقی را نداشته باشند. فرضیات پوچ باعث شده کشور حول یک "" حباب """ موجودیت سازی کند، یکی از این فرضیات پوچ """" اگر ایران نفت و گاز نداشت، کشور تبدیل به ژاپن دوم میشد """، در حالیکه واقعیت این است اگر ایران نفت و گاز نداشت، با این سیستم کشور تبدیل به افغانستان دوم میشد، در هر حال مشکلات ایران به دلیل "" انباشت تضادها "" همیشه کشور راا به سوی پرتگاه سوق خواهد داد. من در کامنتی نوشته بودم که اگر برای یک برنامه ۱۰ سال اقتصادی ایران فقط ۴ سال در اختیار دارد چونکه زمان به ضرر ایران است.