"""" تضاد روستای فارسی با دهکده جهانی """"، کامنت سوم ۳ ، مشکل در فرهنگ فارسی است که نه بر اساس "" پرسش "" که بر اساس "" پاسخ "" بنا شده است، دلیل اصلی شکست مدرنیته در ایران نیز وجود این فرهنگ فارسی است چونکه "" مدرنیته محصول و دستاورد پرسش است "" در حالیکه فرهنگ فارسی، جامعه فارسی مدام در جستجوی پاسخ از خلال "" شعر و ور شاعران، تاریخ جعلی، ایران باستان کذایی..."" بوده است، "" ذهنیت اسطورهای و استدلال قیاسی عقب ماندگی ایران را تکمیل میکنند """ در کامنت پیشینم اشاره کرده بودم که "" هیپنوتیز شدگان فقط به شیوهٔ قیاسی استدلال میکنند "" انسانی با " ذهنیت اسطورهای نیز " تحت تاثیر تجربه قرار نمیگیرد، این شرایط منجر به " تولید علمی که توان فهم واقعیت را فراهم کند ، نمیشود " ، نتیجه آن فرهنگ فارسی است که " پا در هواست " ، فرقی بین گذر از مدرنیته به سنت یا از سنت به مدرنیته
"""" تضاد روستای فارسی با
"""" تضاد روستای فارسی با
ناشناس
وجود ندارد، ادبیات این فرهنگ نیز به همین دلیل چیز به درد بخوری تولید نمیکند، در حالیکه ما در دنیا نزدیک به ۳۲ سبک ادبی داریم، ادبیات فارسی هنوز خود را از چنگال شعر و شاعری آزاد نکرده,