دوستان پانترک نکته های جالب میگویند که هیچ جا گفته نمیشود. اینطوری بود ما یک اثر مهم در جهان به زبان ترکی داشتیم ولی زبان ترکی هیچ تاثیری بر تمدن بشر نگذاشته است و حتی یک اثر که قرنها تاثیرگذار باشد را ندارد! حتی یک اثر! اتفاقا زبانهای ترکی بخاطر اینکه فقط پسوند میپذیرند و در جمله بندی التصاقی هستند، چندان برای علم بدرد نمیخورند. امروز زبانهای analytic isolating ( تحلیلیتر) (یعنی زبانهای هندواروپایی مانند فارسی) تنها زبانهای علمی جهان هستند. زبان عربی هم برخلاف نظر یکی از پانترکیستها زبان ترکیبی نیست که پسوند/پیشوند/میانوند بپذیرد. اغلب واژگان علمی در انگلیسی از همان ترکیب است که فارسی برخلاف عربی/ترکی هم پسوند/پیشوند/میانوند دارد. جناب آقای آشوری هم که این دوستان همی میاوردند "زبانشناس" نیست بلکه جامعه شناس هست و در مصابحه اخیر بی-بی-سی نیز کار دکتر ملایری را ستاییده است(ادامه)
تنها زبان ترکی پیشرفته امروزی یعنی ترکی استانبولی یک زبان علمی نیست و تازه تاریخش هشتاد ساله است!
1-زبان های هند و اروپایی مانند زبان فارسی شاخه ای هستند و زبان هایی مثل عبری و عربی شنیداری . در زبان های شاخه ای همان طور که گفتید قانون بر این است که با افزودن پسوند ، پیشوند و میانوند ؛ واژه ها و فعل ها ساخته شود.
ولی منظور من از فعل های روشمند و نا روشمند : در زبان های شاخه ایی مثل فارسی که از قدمت زیادی برخوردارند ، وجود اتفاقات تاریخی ، تغییر آوایش و از بین رفتن کتاب های مبنا ، گرفتن وامواژه از زبان های دیگر و ... باعث شده تا ساختار هایی که در زبان به کار برده می شده است از بین برود و طوری به نظر برسد که این فعل ها بی قاعده هستند . همان طور که اشاره کردید در زبان انگلیسی هم فعل هایی با نام بی قاعده شناخته می شوند زیرا دستور ساختشان از بین رفته است . ( برای مثال : مصدر آمدن : گذشته: "آمد" ، حال : "آ" ) ؛ ما نمی توانیم برای هر دو فعل یک قانون بتراشیم و بگوییم این فعل ها با قاعده اند! به همین دلیل دستور نویسان و پژوهشگران این فعل ها را بی قاعده می خوانند. و هیچ ربطی هم به عربی و یا زبان های دیگر ندارد.
در مورد این کدام زبان برتر است ربطی به تعداد فعل ساده ندارد زیرا در فارسی هم فعل ساده ساخته میشود (برخلاف نظرهای پانترکیستها) هرچند تنبلی گویشورانش بیشتر بع فعل مرکب رو آورده است.
د. در زبان روزمره تهران فعلهایی هستند که کتابهای ادبی دیده نمیشوند (برای نمونه): پکید/ پکیدن پلکید/ پلکیدن پلاسید/ پلاسیدن لمید/ لمیدن لولید/ لولیدن لاسید/ لاسیدن سُرید/ سُریدن قلنبید/ قلنبیدن ماسید/ ماسیدن.
که در این لینک بیشتر دیده میشود:
http://www.azargoshnasp.net/languages/Persian/KaarVaajehMHM.html
بنابراین با وجود اینکه زبانهای ترکی حتی یک اثر مهم جهانی ندارند و از قدیم هم هیچ متن علمی در آنها دیده نمیشود، همان "عقیم و سترون" هستند. زیرا اگر نبودند، بایستی آثاری مانند دانشنامه علائی ابن سینا یا آثار تاثیرگذار مانند مثنوی معنوی را در جهان داشتند. اما بجایش یک زبان هشتاد ساله ترکی استانبولی را میخواهند به رخ ما بکشند!
یک پانترک نادان هم هی تکرار میکند:
"قای آشوری واستادباطنی دوفارسی زبان برجسته می"
در حالیکه آقای باطنی چیز دیگری گفتن:
" میتوان به مقالهٔ جنجالبرانگیز وی تحتِ عنوانِ «فارسی زبانی عقیم» اشاره کرد. اما این مقالهای که آنهمه سر و صدا کرد، از تاریخ نگارشاش هفده سال میگذرد و با این عنوان نوشته شده است: «فارسی زبانی عقیم؟» در واقع یک سؤال است. نویسندهی این مقاله میگوید آیا زبان فارسی، زبان عقیمی است؟ بعد در جریان بحث هم میگوید که نه، عقیم نیست"
(http://www.lingoistica.com/articles/57/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86-%DB%8C%D8%A7-%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%9F)
این بخش هم بد نیست:
تحریف سخن دکتر باطنی و داریوش آشوری
کی از پانترکیستها به استناد عنوان مقالهی دکتر باطنی به نام "زبان فارسی زبان عقیم" اشاره میکند و میخواهد آن را برای خوار کردن زبان فارسی بکار ببرد. در برنامهی صدای امریکا که دکتر باطنی حضور داشتند ، وی گفت مراد من از «زبان فارسی، زبانی عقیم!» (با علامت تعجب) بوده است، یعنی من این نظر را رد کردهام که فارسی عقیم است. همچنین اگر پانترکیستها کل مقاله را بدون غرض بخوانند به این نکته میرسند که بحث دکتر باطنی در رابطه با افعال برساخته میباشد و در نقد کسانی هست که این افعال را "جعلی" میدانند و آن را نمیپسندند.