دیشب رفته بودم سینما به دیدن فیلم چهار شیر. این فیلم محصول بریتانیاست و پارسال ساخته شده، ولی به تازگی در آلمان روی پرده آمده. فیلمی ست کمدی که تروریست های اسلامی را مسخره می کند: چند جوان مسلمان به همراه فردی مسن که به اسلام گرویده، قصد دارند در بریتانیا عملیات انتحاری انجام دهند. رقابت هایی که دو تن از آنان با یکدیگر دارند، روابط خانوادگی برخی از آنان، سعی دو رقیب برای تحت تاثیر قرار دادن سه تن دیگر، کشش چند جوان به برخی جوانب فرهنگ غرب و طرز تفکر همه آنان از موضوعاتی ست که...
خامنه ای برای هاشمی رفسنجانی هم پیغام فرستاده که برای انتخابات ریاست جمهوری آماده شوید. از سوی دیگر خبر میرسد که که هواخواهان اردوگاه احمدینژاد 14 خرداد را به عنوان روز ظهور خفی اعلام کرده است. آیا انتشار این اخبار و هشدارها نشانهای قطعی از احتمال رویدادهای سهمگین سیاسی-اجتماعی در نیمه دوم خرداد است؟
اگرچه عادتهایِ نوشتاریِ آن زبانِ ترجمهایِ گنگِ پُرپیچ-و-تاب و شلختگیهایِ آن، هنوز گریبانِ زبانِ نوشتاریِ فارسی را یکسره رها نکرده، روندِ برگرداندنِ زبانِ فارسی بر پایهیِ ساختارِ دستوری و مایهیِ واژگانیِ بومیِ خود— که بهویژه در شعر فارسی در امان مانده بود— و کاهشِ شکافِ وحشتناکِ زبانِ گفتار و نوشتار با آغازِ شکلگیریِ دولت-ملتِ مدرن در ایران از نیمهیِ دومِ سدهیِ نوزدهم و سپس با اوجگیریِ ناسیونالیسمِ ایرانی، از دورانِ انقلابِ مشروطه و بهویژه در دورانِ پادشاهیِ رضاشاه...
بايد گفت بيگمان بحران شديدي در سيستم سرمايهداري طي دو سه سال گذشته آشكار شده است (بحراني كه بههيچوجه پايان نيافته): زنجيره تنگناهاي اجتماعي، فقر و اين احساس روزافزون كه سيستم ديگر نه قابل دفاع است و نه جلال و جبروت سابق را دارد؛ پوچ بودن نظامهاي سياسي موجود برملا شده است. آنها هدفي به جز نوكري نظام اقتصادي موجود نميشناسند (شعار «بانكها را نجات دهيد» مصداق بارز اين نوكري است)، و اين رويه بيش از پيش به بياعتبار شدن آنها دامن ميزند.
ميتوان گفت طبق الگوي متعارف، يا همان نگاه انقلابي به دموكراسي، دموكراسيخواهي دوره اصلاحات ناكام بوده است. در اين نگاه روندهاي دموكراتيزاسيون با روندهاي انقلابي كه شاخصة آن سرنگوني حكومت است، يكي تلقي ميشود. اما با الگويِ برخاسته از تجربه “دموكراتيزاسيونِ” آمريكاي لاتين، دموكراسيخواهي دوم خرداديهاي جامعه ايران را به سوي دموكراسي به پيش برده است. زيرا اين جامعه مرحلة دگرگونيهاي سياسي را تجربه كرده، اقتدارگرايان مخالف دموكراسي را دارد تربيت ميكند و كوششهايي را براي تحكيم دموكراسي انجام داده
در گیری « رهبر »و رئیس جمهوری همچنان در سطح و عمق نظام جمهوری اسلامی جریان دارد بنظر می رسد بخشی از بنیادگرایان اسلامی طرفدارا خامنه ای در جهت حمایت نسبی از میر حسین موسوی در کنار زدن احمدی نژاد باشند. آری خطر کنار گذاشته شدن از سوی احمدی نژاد ، اوضاع خاورمیانه ،تحریم ها و وضیعت بد اقتصادی کشور ، نارضایتی های گسترده و... موجب تجدید نظر در ارزیابی از اوضاع سیاسی کشور از سوی برخی از اصولگرایان بشود بنظر می رسد که آنان با چراغ سبز «رهبری» در پی دلجویی از موسوی باشند
آریایی زاده ام تاریخم هزاران ساله شاهنشاهی ست
گرچه نامردان نا ایرانی هزاران بار کشتندم ولیکن
کوه نا افتاده ام تاریخم هزاران ساله شاهنشاهی ست
گرچه نامردان نا ایرانی هزاران بار کشتندم ولیکن
کوه نا افتاده ام تاریخم هزاران ساله شاهنشاهی ست
بخش دوم در واقع بخش اصلی این مصاحبه است ،در جایی که ویکتوریا ازاد از انحلال جمهوری اسلامی و عبور از اصلاح طلبان می گوید ....ومورد پرسش مصاحبه کننده (کیانوش توکلی )قرار می گیرد «یعنی شما خود را آلترناتیو جنبش سبز بدون موسوی و کروبی ا رائه می کنید؟ ...سکولاریسم شما چه مرزی با اسلام ستیزی جاری در جنبش سیاسی دارد؟ ترکیب سیاسی نیروهای شرکت کننده ؟... در اتباط با گروههای اتنیکی _ فرهنگی جامعه ایران چه نظری دارید ؟ شبکه سکولارهای سبز چه پایگاهی در داخل ایران دارد؟...
شما خود حق ندارید از جانب عیسی سحرخیز، حرفی بزنید که او بارها خامنه ای را مسئول مصایب رفته بر مردم دانسته است و حال که دستش از دنیای آزاد کوتاه است، من طنین صدایش خواهم بود، و حرفایش را تکرار خواهم کرد. نه تنها حرف های او، بلکه حرف های ابوالفضل قدیانی را هم بلند بلند خواهم گفت. خواهم گفت که مسئول تمام این اتفاقات، شخص اقای خامنه ای است، هم او که دستور کشتار را در جلوی چشمان حیرت زده میلیون ها نفر در خطبه خون داد. تاریخ شاهد است که ما تا گام آخر، جز مسالمت جویی، گامی برنداشتیم....
میداندار اصلی این فلسفه به باور نویسنده کسی نیست جز دولت چین که برای ادامه کمدردسر حکومت خود نیاز به مردمی دارد که مطیع، سربهزیر و کمتوقع باشند، درگیر مشکلات معیشتی روزمره باشند و کلا از زندگی چیزی بیش از همین نیازهای اولیه نخواهند.