رفتن به محتوای اصلی

یکی ازبزرگترین درسهای انقلاب بهمن،افسون همه باهم بود.البته محتوای آن گردآوری توده وارمردم وادغام ومنفعل ساختن همه دگراندیشان ودگرباشان زیرچتروحول هژمونی یک گفتمان بود.گفتمانی که حاکمیت مذهب و روحانیت و وروایت آنها ازمبارزه ضداستبدادی –سلطنتی،حرف اول را می زد.درواقع هیچ خوره ای هم چون همه باهم بودن(همه درزیرچترمن) ذات دموکراتیک وبالنده یک جنبش واقعا توده ای را تهدید نمی کند.گفتمانی که با ایجاد کمترین تکان درجامعه فلاکت زده واستبدادی درصددحفظ بنیادهای فاسد وتبعیض آمیز آن است.
چند لحظه پیش در سایت جرس نامه فرزندان آقای موسوی را میخواندم. نامه ای که مرا ناراحت کرد و به فکر فرو برد. با خود فکر کردم هرگز برای هیچ کس این دربدری و غریبی را نخواسته ام. ولی نتوانستم به غریبی پدر و مادر و خانواده های خودمان در زمان خمینی و نخست وزیرش آقای موسوی فکر نکنم و آه نکشم. فرزندان موسوی نوشته اند :
در 30 سال گذشته از دعواهای شخصی در اپوزيسيون ايران پرهيز کرده ام و هرگاه با نظر کسی هم مخالفتی داشتم اختلاف خود را با آن نظر بيان داشتم و تلاش کردم از ذکر نام افراد اجتناب کنم و از بحث های شخصی دوری جسته و موضوع سياسی را بحث کنم و نه افراد را. با اينحال در مورد زير با آنکه کماکان بحثم در مورد عرصه سياسی است و نه عرصه خصوصی، اما متأسفانه بدون ذکر نام افراد نميتوانم اين بحث را انجام دهم.
مردم دیگر دنباله رو شعارهائی از قبیل «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و یا «بازگشت یه عصر طلائی خمینی» که بطور مکرر از سوی آقایان موسوی و کروبی تکرار میگردد، نمی باشند و اساساٌ این نوع مقولات را منشا تمام بدبختی های امروزی مملکت میدانند.
«سخن سایه ی حقیقت است و فرع حقیقت» شمس تبریزی سخنی با آقای سروش و... پیشکش به اسماعیل خویی که در سالِ 2007، در نامه ی سرگشاده ای پاسخی درخور و ارزنده و سنجیده به آقای سروش، نوشتند که ایشان نوشته بود:«روشنفکری ی دینی طریقتِ روشنفکرانِ دیندار است» و خویی نوشته بود:«انسان سنگ است،سنگ بال دارد پس، انسان بال دارد» و اکنون باز شکواییه ی سروش در پیشِ روست... با مضمونِ:«لعنت و نفرین بر جمهوری کافرپرور اسلامی» و خدا نیست خدا نیست... سعدی:
نباید فراموش کرد که برخی از جریانهای افراطی فارس گرایانه به ویژه در خارج از کشور که خود را از اعضا و طرفداران جنبش سبز معرفی کرده و به نام آن بیانیه نیز صادر می‌کنند، با مورد حمله قرار دادن هویت‌طلبان و متهم ساختن آنها به خیانت، تجزیه طلبی و غیره؛ پلهای اطمینان و در نتیجه پلهای ارتباطی میان آزادیخواهان مرکز و آزادیخواهان سایر نقاط کشور را یکی پس از دیگری فرو می‌ریزند و برای مبارزه با تمامیت‌خواهی مذهبی، از روش تمامیت‌خواهی قومی که حداقل به همان اندازه مخرب است، استفاده می‌کنند.
اتحادیۀ اروپا از ماه مارس آینده بررسی مجازات احتمالی 80 تن از رهبران و مقامات جمهوری اسلامی ایران را که در قتل، شکنجه و نقض حقوق بشر شهروندان این کشور دست داشته اند آغاز میکند. به گفتۀ منابع دیپلماتیک، اتحادیۀ اروپا از ماه مارس آینده بررسی مجازات احتمالی 80 تن از رهبران و مقامات جمهوری اسلامی ایران را که در قتل، شکنجه و نقض حقوق بشر شهروندان این کشور دست داشته اند آغاز میکند.
به گفتۀ منابع دیپلماتیک، اتحادیۀ اروپا از ماه مارس آینده بررسی مجازات احتمالی 80 تن از رهبران و مقامات جمهوری اسلامی ایران را که در قتل، شکنجه و نقض حقوق بشر شهروندان این کشور دست داشته اند آغاز میکند. این فهرست که به یاری عمدتاً سازمان های مدافع حقوق بشر تهیه شده دربرگیرندۀ اسامی برخی وزرای کلیدی دولت محمود احمدی نژاد، نظیر وزارتخانه های کشور، اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین عالیترین مقامات نظامی، قضایی، رؤسای دادگاه های انقلاب و زندان ها و حتا زندانبانان کشور است.
چه شد که ایران با آن بزرگی‌ و شکوهش به این روز افتاده ؟! شاید دلایل سیاسی زیادی در این زمینه باشد که هست، اما خیلی‌ از مسائل ما ریشه فرهنگی‌ هم دارد. من فکر می‌کنم که قبل از خیلی‌ از دگرگونیها ، یک انقلاب فرهنگی‌ بیشترین کمک را به ایران مصیبت زده خواهد کرد.
سالانه در حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به بازار کار ایران افزوده و وارد بازار کار می‌شوند، ما می‌بایست نرخ رشد اقتصادی بسیار بالایی را داشته باشیم تا بتوانیم فقط بی‌کاری را در همین حد نگه داریم. دولت محمود احمدی‌نژاد بارها اعلام کرده است ما امسال یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل ایجاد می‌کنیم. چطور ممکن است با نرخ رشد یک درصدی و یا صفر درصدی بتوان این مقدار شغل ایجاد کرد! برای این که اگر بخواهد برای جامعه‌ی ایران یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل ایجاد کند، با جمعیت ۷۳ میلیونی، ما حداقل می‌بایست نرخ رشد ...