اما از نادرترین موارد کتمان واقعیت ها، اظهارات احمدی مقدم است. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، اسماعیل احمدیمقدم روز یکشنبه اعلام کرد: «به رغم تلاش مذبوحانه دشمنان و استکبار جهانی که در فکر به آشوب کشیدن کشورمان هستند، عصر امروز (منظور عصر روز یکشنبه اول اسفند ماه است) هیچ اتفاقی نیفتاد.»
فعالیتهای سیاسی گروه هایی که با پوشش مذهب، در جوامع مسلمان صورت می گیرد، موجب پیدایش گفتمان جدیدی بنام اسلام سیاسی در عرصه ی بین المللی شده است که منجر به رشد بنیاد گرایی اسلامی در این کشور ها شده است.
باراک اوباما با حمایت از «جنبش سبز» و سایر جنبشهای آزادیخواهانه در منطقه میتواند در تحقق چنین تحول گستردهای نقش مهمی ایفا کند. در یک چنین شرایطی زمان دفاع از دموکراسی در ایران فرا رسیده است. با توجه به دغلکاریها و دو رویی حکومت ایران در برخورد با اعتراضات داخلی و تحولات منطقه، رئیسجمهور آمریکا دیگر نباید نگران این نکته باشد که حمایت همهجانبه از معترضان ایرانی به علیه خود بدل خواهد شد. در حال حاضر که جامعه بینالمللی در مورد تحریم ایران و مجازات آن کشور به خاطر نقض حقوق بشر وحدت دارد...
هسته های مقاومت مدنی، همواره مراقب آن هستند که از طریق تجمع های اعتراضی آن ها، هیچ صدمه ای به مردم عادی وارد نشود. اما در مقابل، با حرکات ایذائی خود، می کوشند نیروهای سرکوب را غافلگیر کنند. در حرکات فردی، قرار است آن ها در فرصت های مناسبی که به دست می آورند، با پنچر کردن خودروهای نیروهای انتظامی و پرتاب سنگ با تیر و کمان به سوی موتور سواران حکومتی حضور نامرئی خود را به آنان نشان بدهند. آن ها با تغییر دائمی محل تظاهرات خود، سبب تحرک دائمی نیروهای سرکوب می شوند...
از خوش اقبالی مردمان کشورهای دیکتاتور زده و تحت سلطه متفرعنان خود بزرگ بین، همه گیر شدن ارتباطات سمعی و بصری است. ما درعصری زندگی می کنیم که جویندگان خبر، کاوشگران معلومات با فشار دادن دکمه ای به مراد مطلوب خود می رسند ویافته های خود را به هر کجا که مایلند ارسال نمایند. دنیای متحول امروز را می توان به آینه ای تشبیه کرد که تمام محیط خودرا بدون اندک تمایزی به نمایش می گذارد.
حال هرچند دیرهنگام اما باید گفت که تنها راه رهایی ازدیکتاتوری فعلی، توسل به اقدامات جدی نظیر تحصن و بست نشینی است و تجربه حرکت بیست و پنج بهمن اثبات نمود که حضور خیابانی بهتر از صدها بیانییه است. برای پیروی از تحصن نکاتی تاریخی ارزندهای در تاریخ معاصر ایران وجود دارد که یادآوری آن خالی از ارزش نیست.
قضاوتها و تحلیلهای ارائه شده از سوی قومگرایان کرد در مطبوعات، سایتهای اینترنتی و دانشجویی اصولا مبتنی قضاوتهای یکجانبه، غیر مستند، ایدوئولوژیک و کلیگوییهای نظری به دور از دادههای کافی استوار است. ارائه این گونه تحلیلها باعث مخدوش شدن واقعیات تاریخی، تولید ادبیات غیر علمی مبتنی بر قضاوتهای غیرمستند و درنهایت درک غیر صحیح از تحولات ایران معاصر و نقش دولت مدرن و عوامل موثر بر تحولات قومی میشود.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری رژیم تهران، در دروغ گوئی شهره ی خاص و عام است، آنقدر که مردم وقتی می خواهند بگویند کسی بسیار دروغگوست می گویند طرف احمدی نژاد است!
رژیم جمهوری اسلامی در طول حیات خود بارها نشان داده است پاسخ تظاهرات مسآلمت آمیز را با زندان، تجاوز و شکنجه پاسخ می دهد و به دلیل است پشتیبانی افکار عمومی را از دست داده است وتنها با سلطه ی پلیسی قادر به ادامه ی حیات می باشد در چنین وضعیتی، اپوزسیون آزادیخواه برای پایان دادن به سلطه ی پلیسی رژیم قبل هر چیز نیازمند حمایت افکار عمومی می باشد
با عنايت به تاثيري كه مسايل مصر و تونس بر ساير كشورها و از جمله يمن، اردن، بحرين، الجزاير و ليبي داشته و پيشبيني ميشود كه دامنهي تحولات به كشورهايي مانند سوريه و حتي عربستان سعودي نيز كشيده شود، چنين ميتوان نتيجه گرفت كه اعتراضات پيش رو، واقعيتي فراتر از يك مسالهي عربي بوده و در چارچوب موج جديد دمكراسيخواهي در كل خاورميانه قابل ارزيابي است. از اين رو به فرض آن كه به زعم رسانههاي محافظهكار ايران مانند كيهان و جوان، جنبش سبز را موثر بر وقايع مصر ندانيم...