خودروی نيروهای امنيتی مصر درست مثل خود روی نيروی انتظامی حکومت ولايت فقيه از روی تظاهر کنندگان رد شد تا معترضان سطح خشونت حکومت ديکتاتوری را فراموش نکنند.
آغاز پایان رژیم های استبدادی در منطقه خاورمیانه و شما ل آفریقا فرا رسیده است.آنچه در مصر دیده می شود ادامه ریزش سنگ های دومینو ای است که از تونس آغاز شد و همچنان ادامه دارد. روز خشم به روز براندازی پیوند خواهد خورد. نظام های مستبد و غارتگر برای حفظ خود به مزدوران رنگارنگ خود پناه می آورند. البته تلاش مذبوحانه ای است در آخرین روز ها. زیرا این جوامع خواهان تغییر و دگرگونی هستند. دیگر نمی خواهند به شیوه های پیشین اداره شوند
يادم مي آيد زماني را كه كودك بوديم و از ما مي پرسيدند: - بابا رو چقد دوس داري؟ مامان رو چقد دوس داري؟ و ما در جواب مي گفتيم: - خيلي - خيلي يعني چند تا و ما هم آخرين عددي كه بلد بوديم مي گفتيم و يا خودشون مي گفتند - بگو ديگه چندتا 10 تا 50 تا 100 تا ؟ - 100 تا
بچه که بودیم چه حالی می کردیم با فیلم قیصر، و چه اوجی می گرفت شورکودکانه و نوجوانانه ی ما هنگامی که قیصر پاشنه های کفش هایش را بالا می کشید! درست آنگاه، در زمان بالا کشیدن پاشنه های پاپوش هایش بود که سینما یکدست با قیصر یکی می شد و همه سوت و دست می زدند. سوت بلبلی، سوت فلفلی، همه جور. ما بچه های از توپخونه به پایین، سر انگشت های اشاره و شست را به هم می چسباندیم و در دهان فرو برده و یک جور سوت می زدیم. لات ها هم لب پایین را زیر دندان های پایینی فرو می کردند و...
سازمان عفو بینالملل روز گذشته خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط اعضای دربند سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و همچنین رفع اتهام از دو عضو دیگر این سندیکا گردید. به گفته این سازمان جمهوری اسلامی ایران «عضوی از میثاقهای بینالمللی ای است که حق اجتماع آزادانه و همچنین حق تشکیل و پیوستن به اتحادیههای منتخب افراد را به آنها میدهد» و میبایستی که به این میثاقها پایبند باشد.
درهمان خبرنامه گویا پیام عده ای دیگر ازاصحاب اصلاح طلب تحت عنوان پیام گروهی از فعالان سیاسی پیرامون مرگ داریوش همایون وتسلیت به خانواده اش را شاهدبودیم*1، که نگاهی به مفاد آن چشمه دیگری از انحطاط دموکراسی درنزدامضاء کنندگان را به نمایش می گذارد. البته مساله برسر تسلیت به بازماندگان وی نیست.مرگ هیچ انسانی آنهم درموقعیت اپوزیسیون وتبعید شدگی نمی تواند برای کسی دلچسب باشد. هم چنین مساله برسرنقش او درحرفه روزنامه نگاری وامثال آنهم نیست
هنوز شاه سقوط نكرده بود كه خانههای «زال ممد »درخيابان جمشيد تهران سقوط كرد. در همان اولين روزهای سقوط نظام شاهنشاهی، شهرنو را با حكم آيتالله خلخالی و با بلدوزر ويران كردند. مالك اوليه زمين بسياری از آن 100 تا 150 خانه كوچك و پراتاقی كه مثل لانه زنبور ديوار به ديوار هم ساخته شده بود زال محمد بود. از قمار بازها و پااندازههای قديمیو مشهور زمان پهلوی اول درتهران. او نخستين كسی بود كه دراين محله چند خانه برای زنان تن فروش ساخت تا هم در آن زندگی كنند و هم كسب و كار!
اينکه بنظر من تشکيلاتي که در حال حاضر خود را سراسري مينامد اگر در سياست و برنامه خود صداقت دارد بايستي ابتدا خود را باز تعريف کند و خود را نماينده ملت فارس بنامد. در اين حالت است که در بين فعالان و مردم آذربايجان با صميميت و بعنوان يک طرف صادق دموکرات که ميشود به آن اعتماد کرد و با ان همکاري نمود و اين استبداد ديني و راسيستي را بر انداخت کار کرد. تا زمانيکه اينها خود را قيم همه ميدانند و با وعده و وعيد هاي آبکي ، در روز روشن ميخواهند (سپهر فرهنگي) ملت هاي غير فارس ايراني را با انواع برچسب هاي...
اگر غربیان هر روز در هنر چگونگی حل اختلاف نه رفع اختلاف ورزیده تر میشوند و آشنایی بااین فن بخشی از آموزش آنان در محل کار میشود و هر روز بر تعداد واحدهای درسی در این مورد در دانشگاهها افزوده میشود ما در پیچیده کردن شیوه بیان اختلافات وپنهان کردن انگیزههای اصلی انشعاب و جداییمان ورزیده تر میشویم تا جایی که در اتحاد جمهوری خواهان که کمتر کسی کمتر از سی سال تجربه سیاسی دارد سر بهانههایی چنین ساده و بیمعنی جمعی اعلام جدایی میکنند.
حوادث تونس بهانهای برای بازخوانی تجربه جنبش سبز و وضعیت سیاسی ایران تبدیل شدهاند. بازتاب گسترده حوادث تونس و نیز آنچه در مصر میگذرد در ایران نشانه اهمیت ویژه تحولات منطقه در داخل ایران است. اما تلاش برای استفاده تبلیغاتی از رویدادهای کشورهای دیگر تغییر اساسی در واقعیتهای ایران بوجود نخواهد آورد. اصلاح طلبان ایران باید بتوانند با درس گرفتن از تجربههای کشورهای دیگر با بازخوانی انتقادی تجربه جنبش سبز دست زنند.