با توجه به توضیحات فوق و با شناخت نسبی که از جامعه مصر دارم، به اعتقاد من خطر به قدرت رسیدن جریان ارتجاعی اخوان المسلمین در مصر کم نمیباشد. از طرف دیگر، کانال سوئز موقعیت ژئوپلیتیک مهمی به مصر داده است، نکته مهمی که جامعه جهانی مخصوصا کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکا به سادگی نمیتوانند از آن چشم پوشی کنند. یکی از احتمالات پیش بینی شده و شاید تنها آلترناتیو در شرایط کنونی تشکیل یک حکومت ائتلافی از افرادی مثل البردای و اخوان المسلمین میباشد، که این روند...
گوگل و توییتر در پروژهای مشترک برای کمک به کاربران مصری که بیش از ۹۵ درصد ارتباطات آنلاین در کشورشان قطع شده، سرویسی راهاندازی کردهاند که به کمک آن مصریها میتوانند با برقراری تماس تلفنی حرفهای خود را توییت کنند.
جهان بینی شخصی بر اساس آرمانهای شخصی و بینش ملی بر اساس آرمانهای ملی شکل میگرد. رهبری که خود هدفی جز حفظ قدرت ندارد، قطعا هم یک بینش ملی برای ساختن مملکت خود ندارد. در چنین صورتی مردم سرگردان میشوند و ممکن است سر از جایی در بیاورند که امروز در تونس و مصر در آمده است. مبارک، خمینی و خامنه آیی سالها فرصت داشتند که ممالک خودرا همچون مالزی، هند و چین اباد کنند، اما نه انها و نه بسیاری دیگر، که بطور تصادفی حاکم شده اند، هر گز فکر نکرده اند که انسانها منبع تمام بزرگی ها و ثروتمند سازی ها هستند که...
در عهد جاهلیت که به دوره اصلاحات مشهور بود، دائم شعار میدادند که «دو بچه کافیه». این یعنی اگر کمتر هم بود، بهتر. کار این بیحیثیتی که ریشه در جاهلیت داشت، به جایی رسیده بود که روی بسته صابون و شامپو و جعبه دستمالکاغذی و بستهبندی آدامس هم نوشته شده بود «دو بچه کافیه» و من هرگز نفهمیدم ربط آدامس به این ماجرا چه بود. زمین چرخید و زمان گذشت و قمر از عقرب درآمد تا شرایط کنونی شد. شرایط که کنونی شد، تازه چشم دل و درون همه بر حقیقت گشوده شد و بساط جاهلیت برچیده شد...
جهانگیر لقایی ، کیانوش توکلی ، حمید حمیدی ، ناهید حسینی ، دلیر کردستانی ، کیومرث نویدی ، پویان و احمد تقوایی روز سه شنبه اول فوریه در ارتباط با پرسش مرکزی اتاق فرهنگ گفتگو «خاورمیانه بزرگ بکدام سمت می رود ؟» وبطور مشخص پرسش چنین بود که آیا خاورمیانه بسمت طرح خاورمیانه بزرگ گروه 8 می رود ویا بسوی خاورمیانه با محوریت اسلام ... و اینکه تفاوت اسلام ملی و اسلام سیاسی در کجاست ؟
اگردرگذشته همجواری ایران با اتحادشوروی همچون ابرقدرتی همواره جای نگرانی بود، بامتلاشی شدن آن کشور، برخی تهدیدها بهفرصت و برخی فرصت ها بهتهدید بدل گردید. سالهای اولیه استقلال آن کشورها با فقروجنگ و ویرانیهای قبلی ناشی از بی توجهی اتحاد شوروی آغازشد. اما باتوجه بهاهمیت ژئوپولیتیک هرکدام ازآنان رفته رفته آن کشورهادراهداف استراتژیک بلند مدت قدرتهای بزرگ جای گرفتند.
تحولات مصر آمریکا و اروپا را در برابر شرایط پیچیده و بیسابقهای قرار داده است. این بحث مطرح است که ثبات و امنیت و تامین منافع را چگونه میتوان با دموکراتیزاسیون منطقه پیوند زد. برای اسرائیل مسئله از این هم دشوارتر است. در طول سی سال گذشته دولتهای مختلف اسرائیل با رژیم حسنی مبارک مناسباتی تنگاتنگ داشتهاند. در واقع از زمان قرارداد صلح کمپدیوید میان دو کشور در سال 1978، مصر همواره برای اسرائیل لنگر ثبات و امنیت به شمار میآمده است.
وقتی که انسان به دنیا می آید با یک سرمایه عدد 1 به دنیا می آید و هر عمل شایسته که نسبت به وطن و ملت و مملکت خود انجام می دهد ، جامعه و افکار عمومی در سمت راست این عدد 1 ، یک صفر یا دو صفر و یا سه صفر می گذارند . آن عدد 1 می شود :10 یا 100 ، یا 1000- هر اندازه که کار خوب و منطقی و به نفع جامعه انجام می دهد بر تعداد این صفر ها ، در سمت راست این عدد 1 اضافه می شود . امٌا آری امٌا اگر روزی بر خلاف منافع ملت خود ، عملی انجام داد ، به ملت دروغ گفت...
چندی پیش بدنبال یک رفراندوم آزاد تحت نظرسازمان ملل, جنوب سودان بعنوان جدید ترین دولت-ملت پا به عرصه وجود نهاد. هرچند رسما این کشور اعلام استقلال نکرده و بالطبع هنوز هیچ کشوری نیز آنرا برسمیت نمی شناسد و لیکن ظاهرا مانعی هم در نیل به این هدف بعد از اعمال اراده دموکراتیک خویش موجود نمی باشد. قریب به 99 درصد مردم با رای خود استقلال را به فدرالیزم در چهارچوب دولت سودان ترجیح داده و نشان دادند که تنها راه واقعی رهائی از ستم ملی , اقتصادی, عقب ماندگی فرهنگی و ... استقلال است.
ضروریست برای درس آموزی از گذشته، این پرسش مطرح شود که چرا جنبش «رأی من کو؟» در مرکز تنها ماند و به غیر از چند شهر، در جاهای دیگر گسترش نیافت؟ رأس و بدنه، «هیچکدام» توجهی به خواسته های ملی-دموکراتیک مردمان گوناگون ایران نکردند. حتی نمایندگان رأس، تماس گیرندگان آذربایجانی را که حامی خواسته های ملی-دموکراتیک بودند،در تبریز از دفتر خود بیرون راندند. رأس و بدنه فکر میکردند بدون جنبشهای ملی- دموکراتیک میتوانند به اهداف خود برسند، که عملاً نشد. و تنها مانده و متحمل »ضربات بسیار سنگین» شدند.