رفتن به محتوای اصلی

در زندان عادل آباد شیراز، روز شنبه ۲۸ خرداد، مثل دیگر شنبه‌های بهار ۱۳۶۲، روز ملاقات زندانیان زن بود. ‏خانواده‌های بهائی مثل هر شنبه برای ملاقات رفتند، بی‌خبر از این که آخرین ملاقات است. “کسی باور نمی‌کرد ‏اعدامشون کنن! همه فکر می‌کردن چند ماهی زندانی هستند و بعد آزاد میشن.”‏
من یکبار مرگ پرویز ورجاوند یکی از رهبران جبهه ملی ایران را مرگ نفرت از انسان توصیف کردم و طی مطلب کوتاهی تحت همین عنوان عملکردها و زشتی های نژادپرستانه وی را علیه ملیتهای غیرفارس ایران و همکاری وی با جمهوری اسلامی را نکوهش کردم. این سخن را از سر این باور عنوان کردم که با فروکش کردن صدای هر انسان نژادپرستی، ندای انسانیت انسان بیشتر به گوش می رسد. اینک با دیدن گفتگوی کورش زعیم، یکی دیگران از رهبران جبهه ملی با ادوارنیوز، برایم تداعی معانی شد.
در پایان این دیدار، حاضران نامه کوتاهی را خطاب به ستوده امضا کردند و در آن تاکید کردند که به رغم احترامی که به تصمیم او می گذارند، مسئولیت پایان این اعتصاب را می پذیرند. این جمع در قسمتی از این نامه آورده است: جهان صدای حق طلبی تو را شنیده است و حال ما از تو می خواهیم صدای ما را از آن سوی دیوارها بشنوی و جان خود را بیش از این به خطر نیاندازی. از تو می خواهیم به اعتصاب غذای خود پایان دهی و پیمان می بدیم همراه تو در راه احقاق حقوق بدیهی تو تلاش کنیم. امروز وطن نیازمند گام های استوار توست و تو را ا
طرح حذف سوبسیدها كه از زمان رفسنجاني شروع شد ه بود و در دولت خاتمي ادامه یافت و اکنون احمدی نژاد هيج راهي ندارد جز اينكه ؛سوبسيد انرژي را حذف نمايد چرا که یکی از شرایط عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO ) حذف سوبسید انرژی می باشد . بنظر می رسد باند نفتی _ نظامی با یک نقشه دراز مدت و اهداف از پیش تعیین شده ای به میدان آمده اند . اديب کارشناس اقتصادی نزدیک به جناح رفسنجانی چند سال پیش مطرح کرده بود که: « هر جناحی که سوبسيد انرژی را در ايران حذف کند قربانی خواهد شد.
(مادران عزادار ایران) ژیلا ترمسی (مهدویان)و اکرم زینالی ( نقابی) نقض بی شمار موارد حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران مسئله ای است که خصوصاَ پس از سرکوبهای وحشیانه بدنبال انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال 1388 هرروزه توجه بیشتری از وجدانهای بیدار را در جهان به خود معطوف ساخته است؛ از جمله اعدامهای گسترده ، زندان و شکنجه مخالفان سیاسی و دگراندیش، دستگبری فعالین حقوق بشر، روزنامه نگاران،... و حتی وکلای آنان.
در حاليكه كشورهای جهان چهار نعل به پيش ميروند، ايران حتی در جا نيز نزده و سهم گذشته خود را حفظ نكرده است. تجارت خارجی ايران (كل واردات و صادرات نقت وگاز و غيره) در دو دهه گذشته سير قهقرائی داشته و سهم كشور در تجارت جهان از حدود دو در صد به زير نيم در صد سقوط كرده است پيوستن به سازمان تجارت خارجی مزايای زيادی برای ايران در بر خواهد داشت كه دستيابی به آن مستلزم رفع مشكلات سياسی خود با امريكا و بهتر سازی ساختار اقتصاد داخلی كشور است.
ـ بحث گروه های چپ نه سيستم فدرال و يا ايالتی بلکه جمهوری فدرال است . ايجاد جمهوری فدرال برای کشورها و مناطق متفرق و در حال تاسيس شايد ايده خوبی باشد اما برای کشوری که بيش از دو هزار سال سابقه تاريخی دارد نه تنها ايده خوبی نيست بلکه ايده خطرناکی است. کشوری که يک پارچه است تقسيم کردنش به چند جمهوری فدرال و آن هم از بالا ناشی از تفکری افراطی است که جايگاهی در مليون ها مردم ايران ندارد و حتی مردم ايران خبری از چنين ايده ای ندارند.
هر وقت که عرصه سیاسی و فشار بر حکومت ایران در عراق تنگ میشود، ناسیونالیستهای جدید ایران در حاکمیت، برای ترساندن بعضی از رجال سیاسی عراق مسئله غرامت پرداخت جنگ از سوی بغداد به ایران را مطرح میکیند، چیزی که از سوی اکثر سیاستمداران عراقی به یک جوک بیشتر شبیه است، البته نه برای فرار از غرامت بلکه برعکس، و از این منظر که این دولت ایران است که باید به بغداد غرامت پرداخت کند، چرا؟
جنبشهای هویت طلبی در ایران باز تاب تبعیضات گوناگون به ویژه ستم ملی هستند. و میخواهند به تبعیضات پایان دهند. در میان آنها از راست تا چب همه وجود دارند. در کل ماهیتشان ملی- دموکراتیک است ولی افراط گرایی و ناسیونالیسم کور در بین آنها خطریست که اهداف انسانیشان را تهدید میکند. این جنبشها نیاز به اصلاحات نظری دارند ، در این حالت میتوانند خواسته های عدالتخواهانه اقشار زحمتکش جامعه را تا حد لازم بازتاب دهند و از افتادن به دام استبداد و ناسیونالیسم کور مصون بمانند. آنها نباید خود را ایزوله کنند.
نسل جدید نسبت به نسل پیشین انتخاب‌های بیشتری را برای تداوم فعالیت‌های خود قائل است. مثلا چنانچه عرصه‌ی كار در داخل بر او تنگ شود شانس خود را در مكان‌ها و فضاهای دیگر امتحان می‌كند. شاید بتوان گفت به مدد وجود ارتباطات وسیع و تعامل با فرهنگ‌های دیگر نسل جدید جهان وطن‌تر است. اگر برای نسل گذشته عمل‌گرایی اهمیت داشت و مطالعات بیشتر در محدوده‌ی جزوه‌های معرفی شده حزبی و سازمانی بود، این نسل ترجیح می‌دهد خود را به ابزار دانش نظری هم مجهز كند.