رفتن به محتوای اصلی

این طرح زن ستیزانه و ضد کارگری رژیم در شرایطی مطرح شده است که فقر و بیکاری در جامعه ایران بیداد می کند، تا آن جا که بر طبق آمار دولتی، سالانه بیش از 200 هزار نفر به خیل بیکاران افزوده میشوند. طرح کاهش ساعات کار زنان ، یکی از آخرین طرح هایی است که به بهانه مضحک منافع خانواده از سوی دولت ضد کارگری جمهوری اسلامی عنوان شده است!
توسعه، عدالت و آزادی مسیری است که حقوق کارگران و معلمان را تامین می کند. تاکیدی که ایشان می کند بر بهبود معیشت کارگران و معلمان وقتی اتفاق می افتد که آزادی در کشور محقق می شود. این دقیقا درست است که نان بدون آزادی میسر نیست و مبارزه جنبش سبز که مبارزه همه جانبه است به دنبال آن است.
کاملاً مشخص است که سیاست دولت، فشار بر جوانان، زنان، فعالین حقوق بشر و اقلیت هاست. در همین زمینه و در راستای همین کنترل و فشار مضاعف دولت بر جوانان ایرانی، اخیراً برای اخذ مجوز کافی نت در مشهد شرایط جدیدی اعلام شده است. که بسیاری از این قوانین در راستای ایجاد محدودیت برای دارندگان کافی نت ها و همچنین استفاده کنندگان از این محیط است. در یکی از بندهای این قانون جدید «نشستن زن و مرد حتی محارم کنار یکدیگر ممنوع» شده است!! حال دولتی که به زنان کشور خود، انواع و اقسام تهمت های اخلاقی را نسبت می دهد
آغاز جنبش سبز ؛درس های زیادی برای جنبش سیاسی داشت؛ بطور مثال وقتی تظاهرات در ایران شروع شد ؛ می دانی اکثر انهایی که من و تو فکرش را نمی کردیم در صف تظاهرات های جلوی سفارت خانه های رژیم در سراسر جهان بودند , همه انهایی که به ایران رفت و امد می کردند و همچنین آنهایی که دیسکو برو و اهل حال بودند؛ بیشترا ز فعالان سیاسی در یک سال گذشته از خود مایه گذاشته اند . من شک ندارم افرا د قربانی(توابین تاکتیکی ) زمانش که برسد؛ این رژیم تبهکار را به اتش می کشند.اری امیر گرامی ؛انسان موجود بسیار بیچیده ای است و
سالهاست که بخاطر همه‌ی دلایلی که بهتر می‌دانید به راحتی نمی توانم مهر تقبیح و محکومیت بر آدم ها بزنم .مرد بودن یا زن بودن ،مذهبی بودن یا نبودن ،سکولار بودن یا نبودن ،فارس بودن یا عرب بودن ،ایرانی بودن یا نبودن ،سبز بودن یا نبودن و ...هیچ کدام باعث نمی شود به خودم اجازه بدهم مهر محکومیت بر آدم ها بزنم.شاید به این امید که در شرایط احتمالی مشابه به همین سادگی، محکوم نشوم!
آن بخش از این دوستانی که خود را پیرو اندیشه های سوسیال دموکراسی میدانند، ولی به نقش رهبری بنیادین و تحوّلگرایانه سوسیال دموکراسی معتقد نیستند، یقیناُ آدمهای دموکراتی هستند، ولی مطمئناُ از صفوف سوسیال دموکراسی خارج شده، و یا به صف لیبرالیستهای اسلامی نیمچه دموکرات پیوسته اند و یا در صفوف جریانهای دموکرات و یا لیبرال دیگر قرار دارند. نکته ای که در مورد اندیشه های این دوستان باید مطرح کرد این است که از یک جریان فکری معتقد به سرمایه داری محافظه کار، نمیشود توقّع داشت که....
امروز چه کسی امامهای جمعه تهران و شهرستانها را مجبور ساخته پشت تریبون مقدس نماز جمعه داد برآورند که بکشید و سر ببرید جوانان میهن را به گناه سبز پوشیدن؟! چه کسی امروز احمدی نژاد را از پشت کوک می‫کند تا آتش جنگی در منطقه بیفروزد؟!
اولین و بزرگترین و شریف ترین و ماندگار ترین دستاورد این جنبش که فرزندان ما از آن به رنگ سبز یاد می کنند تصاحب حوزه عمومی و شروع به خلق خرد جمعی جهت احقاق حقوق شهروندی ماست. در این حرکت عظیم مردم ما عده ای جان خود را کف دستشان گرفته به خیابان ها می آیند و سرود می خوانند و شعار می دهند و عکس و ویدئو می گیرند و در دنیا پخش می کنند و بعد هم می روند خانه پای کامپيوترشان و وبلاگ می نویسند و دیگرانی هم وبسایت راه می اندازند و یا در رسانه ها ی عمومی در هر جای دنیا که به آنها دسترسی دارند سخنرانی می کنند
فرامرز خیابانی؛ نوه شیخ محمد خیابانی : مغز و هسته تمامی کلمات خيابانی، استوارند بر ايران، ايرانيت، شرف ملی، غرور ايرانی، خودباوری و منزلت ملی. جنبش آزادیستان عصر مشزوطه واکنشی بود به بحرانی که در ساحت وجدان ایرانی به دنبال شکست در جنگ های ایران و روس ایجاد شد و باعث بازگشت نخبگان کشور از تعطیلات تاریخ گردید.
سانسور یکی از شنیع ترین شیوه ها در مسدود کردن آزادی بیان است. در میان ایرانیان این شیوه در حکومت به انواع مختلف اعمال می شود. آثار نویسندگان غیر خودی یا امکان انتشار نمی یابند و یا اگر هم انتشار یابند باید با قوانین حکومت ایران هم خوانی داشته باشد. در میان اپوزیسیون هم سانسور به شیوه های مختلفی رواج دارد. اگر کسانی ترجیح دهند که نظری مخالف ایدهء آنهاست، محال است که از زیر تیغ سانسور ، سانسورچیان سالم بیرون آید. یا آنرا خفه می کنند و یا اینکه...