رفتن به محتوای اصلی

من چند سال پیش بر رمان رضا قاسمی (وردی که بره‌ها می‌خوانند.1) نقدی نوشته بودم که یک بخش آن در باب معانی خنده و طنز بود که اینجا یک بخش از آن را همراه با نکاتی نو منتشر می‌کنم تا شاید نگاهی نو به این موضوع ایجاد کنم و یا شاید بحثی نو. حمید پرنیان عزیز نیز با ترجمه ای در باب فلسفه خنده در سایت زمانه (2)، بخشی دیگر از این بحث را ایجاد کرده است.
در این سه دهه، همه فعالان حقوق زن طعم زندان، اهانت، محدودیت و آوارگی را چشیده اند. هم اکنون نمادهایی از زنان دلاور ایرانی که جذب جنبش ملی و اعتراضی شده اند در زندانها به سر می‌برند. جمعی که به صورت ظاهر آزاد شده اند، یا کشور را ترک کرده و به آوارگان پیوسته اند یا زیر تیغ وثیقه‌های هنگفت سکوت کرده و نمی توانند آن مصیبت‌هایی را که بر آنها گذشته و می گذرد شرح بدهند. کم نیستند زنان فعال در حوزه های اجتماعی که پیاپی به نهادهایی مانند وزارت اطلاعات و دادگاههای انقلاب احضار شده و...
به نظر مي رسد دولت به جاي حل مشكلاتي نظير كاهش تورم و آسيب هاي اجتماعي به پاك كردن صورت مسئله پرداخته است و صرفا تعدد زوجات را به عنوان راه حلي براي كاهش آسيب هاي اجتماعي آن هم در يد اختيار مردان مي داند. هنگامي كه ازدواج موقت هيچ منع قانوني براي مردان ندارد و حتي مخالفت هاي شديدي با ثبت آن مي شود و در نتيجه مشكلاتي مانند كودكان ناشي از اين ازدواج ناديده گرفته مي شود، ديگر چه نيازي به تسهيل شرايط براي ازدواج مجدد مردان وجود داشت؟
خوشبختانه تمدن ایرانی قبل از اسلام مثبت گرای را ترویج میکرده و خوشبختی را با روش دیدن خوشبختی، گفتگو در مورد خوشبختی و اجرای خوشبختی میسر میدانسته است.(اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک ) آقای محمد خاتمی در سخنرانی اخیر خود تحت عنوان خیر خواهان بشر و ترویج صلح سخنشان را اینگونه آغاز میفرمایند : کلمه صلح از دل انگیزترین و احساس برانگیزترین کلماتی است که وجود دارد اما متاسفانه در واقعیت تاریخ؛ کمتر نشانی از صلح میبینیم و اگر هم در عرصه های جهانی و روابط بین الملل آرامشی وجود دارد...
شايد شگفت‌انگيز باشد اگر بگويم كه: من، در همين‌جا (همين مقاله) مي‌خواهم اذعان كنم كه ديگر، به «روز زن»، و نيز به «روز مادر»، به مفهومي كه در جهان امروز ما فهميده مي‌شود باورمند نيستم. گرچه‌ خود، هم «زن»‌ام و هم «مادر» و در حاكميت مرد/ پدرسالارانه جهاني، با همه قوانين و تبعات آن مي‌زيم؛ نيز، همه زندگي و عمر و همه هستي خويش را براي ا حقاق حقوق از دست‌شده «زن/مادر» در جامعه جهاني به‌كار برده و مي‌برم.
در فضای ایجاد شده پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، مجددأ گروهی از نمایندگان مجلس در اقدامی فرصت طلبانه و زن ستیزانه با حمایت حامیان خود و در شرایطی که کوچکترین اعتراض توسط دانشجویان، معلمان، کارگران و روزنامه نگاران منتقد نسبت به نقض حقوق شهروندان با ارعاب، دستگیری و محاکمات غیرعادلانه همراه بود، تصمیم به تصویب لایحه به اصطلاح حمایت از خانواده را گرفتند تا بار دیگر بر پیمان خویش در جهت تصویب قوانین تبعیض آمیز بر علیه زنان تداوم بخشند.
در واقع رژیم کودتا با وجود تمام تلاش خود از طریق فریبکاری و تظاهر برای آرام نشان دادن اوضاع به خوبی می داند که از وضعیتی وخیم و بحرانی برخوردار است و این یکی از نکات ارزنده ای است که جنبش سبز در موقع خود، می تواند با تاکتیک های لازم بهره فراوانی از آن ببرد و چه بسا یکی از تاکتیک های خود را از هم اکنون به شناخت و افشای مشکلات اقتصادی موجود اختصاص دهد که از این رهگذر انبوه گسترده ای از مردم را نیز به صفوف خود می کشاند..
صدور حکم اعدام جوان رعنای 20 ساله ایرانمان، محمد امین ولیان، نقطه چرخش تاریخی در حکومت جمهوری اسلامی است. نظام حاکم با صدور چنین حکم شنیعی، بطور کامل چهره شیطانی خود را عریان نموده و نشان داد که ضد ایرانی ترین و ضد دینی ترین حکومت تاریخ ایران است. یکبار دیگر خاطره جنایتهای مغول و همه اشغالگران وحشی و بی اصل و نسب سرزمین آریائی در قلوب ایرانیان زنده شد.
هویت یابی با جنبش سبز و…وقتی روی خطرناک خود را نشان داد که گفتارهای هژمونیک، تحت عنوان گفتارهای سبز، بر جنبش سایه انداخت. برخی از فعالان سیاسی مذهبی، با استناد به گفته ها و نوشته های موسوی و یا کروبی، بی آن که شعارهای مربوط به جدایی دین از دولت را که در خیابانها داده می شد به حساب بیاورند،
1389 سال پايان ديكتاتوري ديني! نگاهي به همين مصاحبه آقاي كلهر، كافي است ببينيم با چه تيم بيماري مواجهيم. و اين واقعيت را باور كنيم كه كشورمان توسط يك تيم ديوانگان ربوده شده است