رفتن به محتوای اصلی

دلاوری در جنگ مرئی و ضعف در جنگ نامرئی در مقطع انقلاب، دستگاه ساواک شاه، که بیشتر فعالیتش در شناسائی ، تعقیب و سرکوب گروههای سیاسی و یا سیاسی چریکی بود، در برابر جنبش اعتراضی مردم کاملاً فلج شد و این خود گواه اینست که آن رژیم که آوازه دیکتاتوریش دنیا را فراگرفته بود برای مقابله با مردم خود، خود را آماده نکرده بود چون تصورش را هم نمیکرد به آن روز بیفتند.
طبق معمول ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدم. اینترنت را که چک کردم کلی‌ ایمیل داشتم. تیتر یکی‌ از آنها سریع جلب توجهم کرد. رفیق خوبم سارا نوشته بود: علی‌ اینو حتما گوش کن. با شوق بازش کردم. مصاحبه یی بود با اکبر گنجی تحت عنوان:
ملت ایران ،که در آسیا اولین کشوری است که بلاخره در سال 1906، صاحب یک نظام حکومتی مشروطه و قانون اساسی و پارلمان می شود، ، امروز بعد از گذشت بیش از یک قرن از آن تاریخ، ایرانی اسیر یک نظام ارتجاعی ، فاسد ،و جانی است، که یک مشت آخوند نا آگاه از جهان سیاست ، برجان و مال و ناموس ملت حکم می رانند ! دلیل این قهقرای فرهنگی - سیاسی چیست؟ چه دستهائی در آن سالهائیکه وطن ما توسط نیرو های استعماری روس ، انگلیس ، آمریکا ، در سوم شهریور 1320 ، به اشغال نظامی خود در می آورند...
نامه سرگشاده پراحساس وغم انگیز شما را به رئیس قوه قضائیه در سایتها ی مندر ج خواندم.آشنایی اینجانب با فرزند شما صرفا از راه مطالعه چند مقاله بقلم ایشان میباشد. بعد ازبازداشت وی وقتی سیمای او را در تلویزیون دیدم پیش خود لحظه ای اندیشیدم نویسنده آن مقالات را قبلا در ذهن خویش با این قیافه ی متین ومحجوب تجسم می نموده ام.
از خوانندۀ این نوشتار درخواست دارم پیش یا پس از خواندن آن، نگاهی بیندازد به سیاهۀ همه‌جا در دسترس ثروت‌های نقدی ملیاردی سران حکومتی و پایوارن سیستمی که در ایران به وجود آمده‌است و نیز به شرحی که در بارۀ قصرهای آقایان نشر یافته است.
اطلاعیه پنج تن از نخبگان نظری اصلاح طلب از جمله دکتر سروش که سعی در ترسیم و تشریح مواضع، اصول و شروطی که پیش از آن مهندس موسوی نیز در بیانیه هفدهم از آن به عنوان شرط لازم رسیدن به یک تفاهم ونه سازش با حاکمیت یاد کرده بود، داشتند، متاسفانه...
ماه مه ۱۹۶۸ است. فیلمسازان و تماشاگران معترض و خشمگین از دست دولت فرانسه و سیاست های سرکوبگرانه آن، سالن بزرگ نمایش فستیوال کن را اشغال کرده اند، همه برای قاپیدن میکروفون از دست های هم تلاش می کنند؛ از ژان لوک گدار انقلابی مائویست تا فرانسوا تروفو لیبرال، رومن پولانسکی، کلود شابرول، میلوش فورمن و بسیاری دیگر. فریاد گدار در این میان از همه بلند تر شنیده می شود که می گوید ما باید با کارگران و دانشجویان و حرکت انقلابی آنها همبستگی داشته باشیم و به همین دلیل باید فیلم هایمان را...
کمتر از 2 سال پیش خانم مهرانگیز کار به مناسبت سالگرد انقلاب بهمن مصاحبه ایی با دویچه وله * داشت، ایشان در جواب این سوال که شما به عنوان فردی از نسلی که در انقلاب 57 حضور داشت در باره آن چه فکر می کنید می گوید: .....ولی در هرحال
ترور مسعود علی محمدی، سومین ترور افشاء شده بعد از بروز ناآرامی ها و اعتراضات در ایران علیه استبداد دینی و نژادی است. ندا آقا سلطان، و علی موسوی، خواهرزاده مهندس موسوی که بصورت مستقیم و از نزدیک به آنان شلیک شد. اما اینبار با جاسازی بمبی در موتورسیکلت کنار گاراژ مسعود علی محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران، که از راه دور کنترل می شد، موفق به ترور وی شدند
رفتار مخرب بخشی از انسانها و سیستم برآمده از این رفتار چنان بلای جانش شده است که هر پدیده زشتی را از بی عدالتی در عرصه های گوناگون گرفته تا خشونتهای صورت گرفته بر علیه همدیگر را ناشی از قضا و قدر و یا به سخنی دیگر به پای سرنوشت تعین شده از سوی قدرتی مافوق گذاشته و بدین ترتیب مهر تائید خود را بر این رفتارها حک ساخته تا خود را از هرگونه مسئولیتی مبرا سازد