رفتن به محتوای اصلی

آقا رضا بسيجي بود، اما آدمكش نبود.اصلا اين كاره نبود و اگر آن تلنگر را در روز قدس نمي خورد، شايد حالا داشت براي شانزده آذر از حاجي باتوم و گاز فلفل تحويل مي گرفت و امضاء مي داد. يا شايد داشت سطل رنگ بدست، ديوارنوشته سبزها را پاك مي كرد. اما حالا نامه نوشته كه:من ديگه يك سبزم آقا داد!
طبیعی است که من هم ازجنبش سبز (بخشی ازکل جنبش سرتاسر ایران)درمقابل رهبر ورئیس جمهوربرگزیده اش دفاع میکنم ولی من جنبش رافقط دربخش کوچک سبزش خلاصه نمیکنم ومعتقدم که همین رهبران سبز موسوی وکروبی بخاطر اعمال گذشته شان،"کشتارهای د هه ی شصت مخصوصآ قتل عام زندانیان سیاسی 67"بایددردادگاه خلق درآینده جوابگوباشند.
در شرايط حاكمان امروز ايران، همواره در خلوت خود به چيزي به اسم فرجام خود مي انديشند. به چيزي به اسم احتمال سقوط فكر مي كنند. به هارت و پورتي كه مي كنند نبايد توجهي كرد. در اندرونشان غوغايي است. يكي از گزينه هاي محتوم حاكمان مستأصل و درمانده ايران، فكر كردن به اين سئوال بزرگ است كه بعد از سقوط كجا برويم؟
زمان: ساعت هفت و نیم بعدازظهر روز دوشنبه ٧ دسامبر ٢٠٠٩ میلادی مکان: Universität zu Köln Albertus-Magnus-Platz 50923 Köln Eingang: Hauptgebäude - Hörsaal II Verkehrsanbindung: Linie 9 - Haltestelle Universität جوانان و دانشجویان موج سبز ـ کلن جمعیت پشتیبانی از مبارزات دموکراتیک مردم ایران
روزنامه هاآرتص روز سه شنبه، اول دسامبر نسخه ای از پیش نویس یک بیانیه آتی اتحادیه اروپا را منتشر کرد که در آن اعضای این اتحادیه خواستار تقسیم بیت المقدس و استقرار پایتخت کشور مستقل فلسطین در بخش شرقی این شهر می شوند. به گزارش هاآرتص این بیانیه به ابتکار سوئد تهیه شده که در حال حاضر ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد. در متن پیش نویسی که هاآرتص به عنوان پیشنهاد سوئد از آن یاد کرده، چند نکته درخور توجه دیده می شود، نکاتی که بعید است در کوتاه مدت به کنشی تازه از سوی اتحادیه اروپا معطوف باشد
باید اذعان نمود که باعث وبانی همه آنچه که ظرف هفته گذشته وپیش ازآن اتفاق افتاد ودرآینده نیزدرابعاد وسیعتری تداوم خواهد یافت، مرهون جنبش سبزوغریوفریاد خشمگنانه مردمی بوده که حالا دارد میرود تا اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران را با خود همراه نماید. لذا برهرایرانی وهرسبزاندیشی واجب ملی و میهنی ومبارزاتی است که درهر تجمع وتظاهراتی شعارهای کوبنده نسبت به دوکشور یادشده، وهرکشوردیگری که بخواهد دراین برهه حساس منافع ملت ایران (( ونه منافع دولت نامشروع اسلامی )) را نادیده بگیرد...
پیشاپیش شانزده آذر، روز دانشجو، در محافل سیاسی ایران ابراز نگرانی‌هایی درباره احتمال بروز خشونت در اعتراض‌ها و تظاهرات احتمالی این روز شنیده می‌شود. این‌ها همزمان است با بازداشت‌های گسترده دانشجویان و برخوردهای کمیته‌های انضباطی با آنان و صدور حکم‌های حبس برای فعالان دانشجویی که نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر را بر آن واداشته از جمهوری اسلامی ایران بخواهند این روند را متوقف کنند. به رغم افزایش این گونه فشارها، اعتراض‌های دانشجویان از آغاز مهرماه تاکنون...
متروی تهران در اعتصاب به سر میبرد،معترضین در بعضی از ایستگاهها شعار میدهند.به مردم بپیوندید.همزمان با این اعتصاب، معترضین در بعضی از ایستگاهها، علیه حکومت کودتا، شعار میدهند. از سوی دیگر، خبرگزاری حکومتی فارس در مصاحبه ای با مدیر عامل بهرهبرداری مترو سعی نموده است که ازدحام جمعیت در ایستگاه های مترو رابا تمسک به مسایل فنی توجیه نماید.
بابک اکبری فراهانی، یکی از دانشجویانی که در این برنامه شرکت کرده است، در پاسخ به اینکه چرا این باراعتراض ها نه درخارج از سفارت، بلکه در داخل صورت گرفت؟ یادآوری می کند که دانشجویان خارج از کشور نیز خود را بخشی از جنبش گستردۀ دانشجوئی در داخل می بینند و حرکاتشان در متابعت و همراهی با آنان پیش می رود. از آنجا که دانشجویان در ایران با مسئولان گفتگو دارند، دانشجویان خارج نیز، حتی اگر این دولت را نامشروع می دانند و آن را برسمیت نمی شناسند، در هر فرصتی که پیش آید، این کار را تکرار می کنند
در ۲۰ قسمت افشا میشود: طراحان ايده خطرناك سازمان موازي اطلاعاتي، تشكيلات پيشنهادي خود را «سازمان اطلاعات كشور» نام گذاشته بودند و كلمه امنيت را هم صرفا براي آنكه به شباهت با ساواك شناخته نشوند، حذف كرده بودند. اما چارت تشكيلاتي پيشنهادي، شباهت كاملي با ساواك داشت و جالب است كه در آن معاونت هاي ويژه، نيروي انساني، امنيت و اداره عمليات به طور كامل از وزارت اطلاعات به سازمان مذكور انتقال مي يافتند و برعكس حساسيت ويژه اي بر روي حوزه هايي مثل بررسي و اسناد، معاونت اقتصادي، حفاظت اطلاعات و...