رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به تاریخ 30 ساله این رژیم نشان می دهد که نظریه تداوم حکومت بر روی امواج بحرانها تا جدود بسیار زیادی صجت داشته است. نخستین بحرانی که رژیم ایجاد نمود اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 1358 بود با اشغال سفارت به دو هدف استراتژیک دست یافت
با کمال تعجب اخباری را دیدم که نور امید را دوباره در وجودم روشن کرد و ناگهان فراموش کردم که در ایران نیستم و خودم را یکی از سبز ها در ایران حساب میکردم.
یکی می شود حضرت علی؛ که از او فقط شمشیر خونریزش را به ارث برده است... لشگریانش را می فرستد بچه های مردم را بکشند. بعد می آید گریه می کند و ماهم برای مظلومیت او زار می زنیم. پیشکارش هم که باید درجات کمتری از حضرت علی داشته باشد، خدا از کار درمی آید.
کي حاضر است جوانش برود در يک واقعه خونين و يک ساعت ديگر به قتل برسد؟ اين است که يک مادر، جوان خودش را در آغوش مي‏گيرد، مي‏بوسد اما گريه نمي‏کند. مي‏گويد من اين را مي‏فرستم. ببينيد شما بر سر اين مادر چه آورده‏ايد؟! شما ببينيد بر سر اين ملت چه آورده‏ايد که حاضر است به اين نحو جوانش را به ميدان بفرستد و مي‏گويد اگر صد جوان هم داشته باشم مي‏فرستم که اين گونه کشته شوند.
کلنل قذافی دیوانه که پس از سالها پایش بازهم به مجمع عمومی سازمان ملل باز شده است به جای تعدیل حکومت فردی و دیکتاتوری در کشور خود، توصیه می‌کند که اوباما نیز دیکتاتور شود و خود را رئیس جمهور مادام‌العمر اعلام کند!. از سوی دیگر احمدی‌نژاد عقب افتاده عقربه زمان را در تالار مجمع عمومی اشتباهی خوانده و همان لاطائلاتی را تکرار می‌کند که زمانی یاسر عرفات از پشت همین تریبون نعره می‌کشید. او فراموش کرده است که امروز جز او و قذافی دیگر کسی آن روش پرخاشجویانه سالهای شصت میلادی را به نمایش نمی‌گذارد.
باید بازی را عوض کرد، باید بازیگران را هم عوض کرد، اگر برای هفته ای نظام، احمدی نژاد، اوباما، سارکوزی، براون و مرکل بازیگران صحنه بوده اند و خروجی اش شد تقویت احتمال رویارویی نظامی و پیام منفی اش برای حرکت ما، اکنون دوباره نوبت جنبش است. باید سریع بود و شرایطی را که طی یک هفته اخیر بوجود آمده و سایه جنگ را بیشتر سنگین ساخته، تغییر داد. باید درک کنیم، این تنها جنبش اصل ملت ایرانست که می تواند مچ هر دو طرف این ظاهرا منازعه را بگیرد. فوری ترین نیاز بباور من سرعت عمل است
در موقعیت کنونی جایگاه شعر کلاسیک ا ز نظر من تا اندازه ای بستگی به سراینده شعر نیز دارد که مایل به سرایش شعرکلاسیک هست یا نیست خود را تابع تکنیک های کلاسیک می کند یا نمی کند و همین طوربستگی به جامعه ی ادبی و فرهنگی هم دارد که سبک مطرح شعر و جایگاهش را تعیین می کند. اگرشعری به فرهنگ کار و آیین و زندگی جامعه پیوند نخورد فراموش شده و در کتاب ها محدود خواهد ماند. چند تا شاعر مثل حافظ داریم که به این صورت ملموس ماندگار شده است. ا
از آنجائیکه سپاه پاسداران از درون یک انقلاب هویت طلب اسلامی تولد یافته است ،گسترش نفوذ ایدولوژیک خود را در منطقه اسلامی خارمیانه تا شمال افریقا را یک حق مسلم برای خویش می پندارد ودراندیشه بلندپروازانه ژاندارمی منطقه بسر می برد!آیا دیگر کشورهای منطقه به آرزوهای خیال پردازانه سپاه پاسخ مثبت داده وکرنش خواهند کرد یا دربرابر زیاده خواهی های سپاه پاسداران با وحدت خویش و اراده بین المللی راه ایستادگی را برمی گزیند؟
خلاصه، زنهار دادن از دشمن مفروض توجيه شرعي و سياسي ايشان براي اعمال سياست النصر بالرعب است. تهمت و اتهام کذب توطئهً دشمن هم بهانهً کودتا و همهً فجايع متعاقب آن بوده است. جالب اينکه رئيس دولت کودتا، با کمال وقاحت، دليل توطئهً دشمن را هم اعترافات تلويزيوني متهماني مي داند که اسيرآنهايند و دادستان و قاضي و وکيل و شکنجه گر و اعتراف گيرش همه از خودشان بوده اند! بعبارتي خود ساخته و خود پرداخته و خود پيروزمندانه به داوري نشسته اند.
اگر آقای صوفی زادهءِ مهاجر که شاید در کشور نروژ و یا دانمارک زندگی میکنند، میتوانند به مردمان نروژی و دانمارکی بگویند که شما قبلأ دُزدان دریایی و خشکی بوده اید و آنچه تا کنون آفریده اید و ساخته اید بیمورد و پوچ هست، تاریخ تان بیخود هست و بر شهرها و سرزمینهای آنها نامهای جدیدی مانند: الاسنندج، الاصفهان، الاساری، الخرم آباد، الهمدان بگذارید و هر روز با حضور خود در میدانهایِ معروف این کشورها با بلندگو اعلام کنند که کشور نروژ و یا دانمارک کثیرالملله هستند و این سرزمینها را...