رفتن به محتوای اصلی

برکشور کنهسال ما ایران در طول تاریخ ، گردن کشان و جنایتکاران داخلی و خارجی فراوانی تاخته و حکم رانده اند ، اما باور کنید که تاریخ چند هزار ساله این سرزمین تا کنون چنین دارودسته ای قسی القلب و وحشی را بخود ندیده بوده است .برای اینکه به عمق جنایات بیت کودتا پی ببرید در اینجا نوشته یکی از فرزندان دلیر ایران را که چند روز پیش با جسمی مجروح از سوله های مرگ کهرزیک نجات یافته است عیناً نقل می شود .
اگر چه در شرایط کنونی می بایست همه ی نظر ها به مبارزات ازادی خواهانه ی مردم باشد اما هر از چند گاهی نیاز است تا زمینه های گفتگو بین دست اندر کاران باز شود تا به سرنوشت انقلاب بهمن ۵۷ دچار نشویم.امروز در برخی سایت های اینترنتی به نقل از اقای موسوی گفته شده بود: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.
احمدی نژاد این روزها حسابی تنها مانده است. این تصویری است واقعی از روزهای اخیر که برای خیلی ها هم جذاب و پذیرفتنی است. اما در شرایط حاضر این تصویر به گونه ای تبلیغ می شود که گویا تنها ماندن او فقط ناشی از عملکرد غلط و ماهیت پلید و ذهنیت تنگ نظرانه ی خود او بوده است، نه عملکرد جریانی که در تمامی این سالها از او استفاده ی ابزاری می کرده است. به واقع هم پیمانان سابق به سرعت او را ترک گفتند، چون اطمینان یافتند قطاری که او تظاهر به راندنش می کند، به مقصد نخواهد رسید.
جنبش اعتراضی مردم بعد از اعلام نتایج انتخابات حال و هوای کشور را بکلی عوض کرد و در مدت کوتاهی بارقه های امید را در دل ملیونها انسان برافروخت. همین اعتراضات و شعله ور شدن بارقه های امید، خود نشان از ضعف، خستگی و استیصال مردم از وضع موجود را نشان میداد. چرا که همان ضعیفان و خستگان و مستعصلین در مواجه با یک امکان اعتراضی، روحیه شان قوی، خستگی شان به نشات و استیصالشان به مبارزه جویی تغییر شکل داد.
کسی که اندک معلوماتی در مورد تاریخ معاصر ایران دارد بخوبی می داند که در یکصد سال گذشته آذربایجان و به ویژه تبریز همواره در کانون مبارزات دمکراتیک، عدالت طلبانه و آزادیخواهانه قرار داشته است. جنبش مشروطه اگرچه بعدها از مسیر اصلی خویش منحرف گشت اما در سایه پایمردی مردم تبریز به رهبری انجمن غیبی و سردار و سالار ملی به پیروزی رسید. در جریان انقلاب اسلامی نیز قیام 29 بهمن تبریز بزرگترین ضربه را بر پیکر رژیم پهلوی فارس گرا وارد نمود.
آقای روستا جزو آن جریانی در خارج بود که مسئله‌ی اصلی‌اش سرنگونی جمهوری اسلامی بود. و این رادیکالیسمی که در وجودش بود و مسئله‌ی سرنگونی که برایش مطرح بود، بسیاری از مسایل دیگر محل اعتنا نبود. و ازجمله خب جریانی که بعداً به جریان «لندن» معروف شد که آقای روستا جزو امضا‌ءکنندگان اصلی‌شان بود و بعد کنفرانس پاریس، خب جریانات سلطنت‌طلب بودند، برخی جریانات جداشده از اصلاح‌طلبان یا حتا اصلاح‌طلبان حکومتی که از حکومت جدا شده بودند. و اینها برایشان مسئله‌ی اصلی باز همان مسئله‌ی مبارزه با جمهوری اسلامی بود
بدانید آذربایجانی نیز نمی خواهد از این جنبش بی نظیر سبز به دور ماند ، او خوب می داند با تهرانی ها با حداقل یک سوم جمعیت ترکش ، با شیرازی و اصفهانی و ... در یک کشتی در حال غرق نشسته و سکوت به نفع کسی نیست. او خوب می داند امروز وقت گله مندی و مطرح کردن دردهای کهنه نیست و با اندکی غفلت این کشتی با همه سرنشینانش به اعماق آب فرو می رود. اما در جواب گله مرکز نشینان سبزمان که خود الان از کری و کوری مستبدان در رنجند ، فرصتی بود که دردهایمان را مطرح کنیم تا شاید....
جهاد توبه ساز: در جمهوری اسلامی، که صاحبان قدرت نمايندگان خدا و پيغمبر اند، مخالفان حقا محاربان و منافقانی بيش به حساب نمی آيند. اعتراف گيری از آنان لازمۀ جهاد برای حفظ نظام است که اوجب واجبات شمرده می‌شود و بر امت است که از هرگونه شک نسبت به تقدس آن و هرگونه نافرمانی از ارادۀ فرمانروا، توبه کند و در برابر آن سر فرود آورد
گرفتن اين اعترافات برای ارضای توهّمات آقاست! سهم خودت را برای آزادی بده هموطن! عزای ملی است! همه مردم دريافته اند که آقا به دنبال ارضای حس خودخواهی و منیّت فرعونی خويش هستند و مأموران بايد به دنبال ارضاء کردن منويات شخص حضرت آقا باشند! اما چون هيچ سند عقل پسندی برای اثبات حرف ها و ادعاها و توهّمات آقا نمی يابند و اصلا سندی وجود ندارد، با اين نمايش های نخ نما و اعتراف گيری و اعتراف سازی، کاری را می کنند که سال هاست آقا و
در جامعه دمکراسی ملت باید یاد بگیرند که چگونه با احزاب بازی کنند تا دیکتاتور ها پا نگیرند و اداره جامعه با اراده افراد خاص و معینی هدایت نگردد ملت دقیقا چنان عمل کند که مثل شوفر ماهری بتواند از وقوع تصادف به موقع بجهد.