رفتن به محتوای اصلی

احتراماً به عرض می رساند از آن جایی که جنابعالی در گفتگوی تلویزیونی فرمودید هر کس در خود توان مدیریتی می بیند به اینجانب نامه بنویسد تا از وجود وی در پست های بالای دولتی استفاده شود. لذا با کمال فروتنی به استحضار می رساند بنده از چاقوکشان و قداره بندان حرفه ای هستم که کار با همه نوع ابزار رزمی از پنجه بوکس گرفته تا نانچیکو و... را ماهرانه بلدم ...
آمدن اوباما، پیروزی بزرگی برای مردم ایران و جنبش دموکراسی خواهی آنان بود. یعنی، همین که سیاست های نظامی گرایانه کنار گذاشته شد، همین که طرح های ابلهانه ی حمله ی نظامی به ایران به محاق رفت، بزرگترین کمک به جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران بود و هست. اینکه دولت اوباما و دیگر دول غربی به صراحت گفته اند که مسائل داخلی ایران به ما مربوط نیست،برای دولت خودکامه ی ایران که تمامی مشکلات و مسائل جامعه را به گردن آمریکا می اندازد، بدترین سیاست است.
با این حال مهمترین چالش دانشجویان ایرانی با حکومت در سال های اخیر، درست دو سال پس از قدرت یابی اصلاح طلبان حکومتی( با سرکردگی محمد خاتمی در مسند ریاست جمهوری) در جنبش قدرتمند و تاثیر گذار 18 تیرماه سال 1378 به وقوع پیوست
حوادث چند هفته اخیر ایران و موضوعاتی مثل تقلب در انتخابات، حمله « لباس شخصی‌ها، «بحث قانون و معضل قانون‌گریزی» را در همه سطوح مختلف جامعه و دولت به موضوعی اساسی تبدیل کرده است. این معضل اکنون باعث ایجاد یک جو بزرگ سرخوردگی، عدم اعتماد متقابل، بدگمانی و خشم همگانی شده است. این مقاله سعی می‌کند، در ادامه مقالات در باب روان‌کاوی انتخابات، به اختصار علل روانی «معضل قانون‌ و قانون‌گریزی» در جامعه و دولت کنونی را بررسی کند و با بیان مثال‌های مشخص راه‌هایی برای عبور از این معضل را نشان دهد.
حال باید دید که تحولات اخیر ایران کدامیک از سه خط برخورد آمریکا با جمهوری اسلامی را تقویت میکند. قبل از آنکه به نتیجه گیری در اینمورد برسیم، باید به پارامترهائی که در این زمینه تغییر کرده اند نگاه کنیم و پس از شناخت این پارامترهاست که میتوان خط سیاسی محتمل آمریکا در برخورد با جمهوری اسلامی را بازشناخت. • حکومت ایران ضعیف تر شده و قدرت تصمیم گیری اش برای معامله با آمریکا و توقف برنامه هسته ای کاهش مییابد. (جام زهر هسته ای) برخی از هموطنان، بخصوص آندسته از کسانیکه همواره نگران معامله آمریکا...
ولی فقیه تا کنون گام های صدامی برای ایران بر داشته است و جمهوری اسلامی را به انزوای کامل سیاسی و اقتصادی کشانده است. رژیم اسلامی از جانب مردم ونیروهای سیاسی به شدت مطرود شده است.چرخ های اقتصادی و صنعتی از کارافتاده اند.بیکاری و تورم اقتصادی افزایش یافته است و ریال هر روز ارزش خود را بیشتر از دست می دهد.
با تاکید از کشورهای غربی خواست در مواجهه با رژیم ایران منافع اقتصادی خود را در اولویت قرار ندهند. وی خطاب به رهبران کشورهای غربی گفت: «همه‌ی شما مرگ هولناک ندا را دیدید؛ زن جوانی که در درگیری با پلیس کشته شد. بیایید به جوانان خود قول دهید که هیچگاه مصالح حقوق بشری را قربانی منافع اقتصادی خود نخواهید کرد.»
بنظرمن جنبش طرفداران دموکراسي در ايران دير يا زود بسوي اعتصاب عمومي خواهد رفت. ابداً در اينجا منظورم توصيه اعتصاب عمومي نيست و فقط ارزيابي خود از روندهايي که به نظرم ميرسد را در اينجا به رشته تحرير در مياورم وگرنه دادن رهنمودهايی نظير آغاز کردن اعتصاب عمومی يا توصيه کردن اعتصاب به کارگران شرکت نفت را، يا کساني که در ايران دست در آتش دارند و يا آنها که هرچند در خارج باشند ولي واقعاً در رهبري مبارزات درون کشور نقش مستقيم دارند بايد اعلام کنند و من خود را جزء هيچکدام از آن دو دسته به حساب نمياورم.
ترويج شعار «آقای موسوی رئيس جمهوری منتخب» زيان های فراوانی در بر دارد. نخستین زیان اين است که به فرهنگ چابلوسی و نوکر منشی در ميان سياسيون و مردم دامن می زند و تفاوت ميان فرد پرستی و فرد محوری را مخدوش می سازد. دومين زيان اين شعار اين است که به گروه يا گروههائی اجازه می دهد که نقش شورای نگهبان را در جنبش ما ايفا کنند و بدون اينکه از آرای مردم با خبر باشند برای ايرانيان رئيس جمهوری را منتصب کنند و بالاخره زيان ديگر چنين شعار اين است که فرايند گزينش رياست جمهوری را از صندوق ها به خيابانها...
رهبری جنبش‌های دوران‌های بحرانی و بحران زا احتیاج به شخصیت‌های جسوری دارد که قدرت سازماندهی و الهام بخشی فوق العاده یی داشته باشند. تاکتیک و استراتژی را بخوبی درک کنند و تصمیمات سریع و درست بگیرند. من موسوی و کروبی را از نزدیک نمیشناسم اما هیچ کدام تأ کنون مهارت‌های شخصیت‌های تاریخ ساز را از خود بروز نداده ‌اند.هنگامیکه آنها از مردم خواستند که به خیابانها بروند، مردم اجابت کردند ولی‌ هنگامیکه که مردم از آنها خواستند که پیش بیایند و جنبش را به طور موثری رهبری کنند...