رفتن به محتوای اصلی

طی چهار سال اخیر و به ویژه اززمانی که باراک اوباما به ریاست جمهوری آمریکا رسیده است، بی توجهی به حقوق بشر درایران بالا گرفته است، در حالیکه محموداحمدی نژاد با شعار مهربانی و عدالت روی کار آمده بود. عدم رعایت حقوق بشردرمورد زنان بیشتراز پیش نمایان است. برخی اوقات تنها جنایت آنها کارخستگی ناپذیرشان برای برقراری دموکراسی در ایران بوده است.
در تحلیل و بررسی«انتخابات» در ایران اسلامی با مجموعه ای متنوع از مقاله، سخنرانی، مصاحبه، تفسیر، اطلاعیه و بیانیه روبرو بوده ایم که اغلب آنها ربطی با واقعیت های جامعه ایران نداشته است (۱). از آن مهمتر در میان موافقان و مخالفان «انتخابات» در ایران اسلامی حلقه ای مفقوده ای به نام «مردم» به چشم می خورد: هر دو گروه هویت استدلال های خویش را از کیسه ای خرج کرده اند که از محتویات آن اطلاع چندانی ندارند.
نمایش انتخابات آیینی ریاست جمهوری در ایران هر چند جز کاندیداهای نظام حاکم، هیچ بازیگرغیر خودی در آن نقش و شرکت ندارد، اما وجود همین چهار بازیگر خودی نیز بیان گر جدال درونی جناح های نظام حاکم است. جدالی که بازتاب شکاف در اراده ی حاکمان و بیانگر روند تجزیه و فروپاشی نظام حاکم است. نیروی محرکه و عنصر سازنده ی این شکاف و تجزیه، پیکارها و اعتراض های گسترده ی طبقاتی- اجتماعی تاکنونی بوده است
تضادهای تاریخی جریانات مذهبی در ایران به اوج خود رسیده است ومردم برای رسیدن به اهداف خود ظاهر لوای خواسته های اساسی خود که چیزی جزء تغییرات بنیادی در حکومت سیاسی به خیابانها آمده اند.یکی ادعای مدیریت جهان را ودیگری به این نتیجه رسیده است که تنها مدیریت ایران کافی است.تضاد های ایدولوژیک هرچه بیشتر در درون حکومت اسلامی که از آغاز روی کار آمدن شان تا کنون هموراه در قاموس وحدت اضداد توانسته اند در کنار یک و دیگر دوام بیاورند به دوران برخورد های خشن و تصفیه حساب های تاریخی رسیده است.
درسوی «حزب پادگانی» جوانترهایی تازه بدوران رسیده هایی نظیر رهبری سپاه قرار دارند که از سوی رهبری حمایت میشوند . این گروه اما بر دستگاه های امنیتی /نظامی/ اقتصادی کشورنیز تسلط دارند و خود را آماده کرده اند تا تکلیف دوگانگی و بهتر گفته باشم چند گانگی قدرت را برای همیشه معیین کنند. احمدی نژاد بهترین گزینه آنها است. اینان هیچ شریکی را در قدرت نمیخواهند؛ حتی لاریجانی را. به یک معنی صف بندی کاملا مشخص است . در این سوی , یعنی مخالفان دولت ؛ گروههای که تا دیروز رفسنجانی را عملا درون خود راه نمیداند...
آهای چه نشسته اید از همه جا بی خبر ! / پس بشنوید از من ِ راوی با خبر !/ باز خیمه شب بازی انتخابات شروع شد/ قلع و قم فله ایی کاندیداتورها دنبال شد/ باز نظارت استصوابی شورای نگهبان که کوس رسوایشان پیچیده است در حهان .
دروغ به مهمترین ویژگی انتخابات دهم ریاست جمهوری تبدیل شده است. مرجع، ضمیر خود را شناخته و حتی در ادبیات عمومی و طنزهای محاوره‌ای روزمره هم راه یافته است. اتهام دروغ، بسیار سنگین است و این گونه نیست كه در صورت ایراد و اشاره اولا فرد یا جریان مورد اتهام سكوت كند و ثانیا مخاطب عادی به راحتی آن را بپذیرد و باور كند. با عنایت به این نكته اما روند منازعات و نیز شواهد اجتماعی به‌گونه‌ای است كه گویی باورپذیری این اتهام به‌طور روزافزونی فراگیرتر شده است.
با توجه به بررسی پرونده سی ساله رژیم جمهوری اسلامی و مروری ذهنی بر رویکردهای این رژیم در سه دهه اخیر هیچ کورسو و دستاورد سالمی برای مردم ایران و جامعه نمی بینیم. این رژیم از همان اوان بر سر کار آمدن خود با سرکوب و ارعاب مردم در داخل کشور شروع بکار نمود و با به رسمیت نشناختن حقوق شهروندی و ملی مردم و ملیتهای مختلف داخل ایرن و اقلیتهای مذهبی گوناگون پایه های اصلی حکومت خود را بنا نهاد.به موازات اعمال وحشیانه و تصفیه های به اصطلاح انقلابی خود که انجام میداد...
با آغاز فعالیت های انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری ایران کشورهای غربی از همه امکانات خود برای تاثیر گزاری و نفوذ در آن استفاده کرده و از تمامی نیروهایی که بنحوی در این راستا در حرکت هستند پشتیبانی میکنند و در صددند تا مسیر آنرا بنفع خود تغییر داده تا در چالشهای پیش رودر سطح منطقه و جهان از ایران در جبهه خود سود جویند این موضوع مسئله تازه ای نیست چه غربی ها بتجربه دریافته اند که طی صد سال گذشته همواره موفق شده اند تغییر و تحولات ایران را بنفع خود رقم بزنند.
از یک دهه پیش آگاهی ملی روزافزونی در آذربایجان شکل گرفته است و نخبگان و روشنفکران آذربایجان عموما به طرفداری از حرکتی برخاسته اند که مضمون آن بازیابی فرهنگ وهویت آذربایجانی ، تاکید بر رعایت استانداردهای حقوق بشر و برچیدن تبعیضات مختلف اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی و تاکید بر ارتقاء زبان ترکی به سطح زبان رسمی می باشد.