رفتن به محتوای اصلی

طی چند روز گذشته ۵ تن از دانشجویان، اسماعیل سلمان پور، کوروش دانشیار، حسین ترکاشوند و یاسر ترکمن، پس از ماهها بازداشت با قرار وثیقه های سنگین ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شده اند. این دانشجویان از فشارهای شدید نیروهای امنیتی در دوره بازداشت و نیز شکنجه های شدید جسمی و روحی برای اعترافات کذب خبر داده اند. علیرغم ازادی این دانشجویان، ۵ دانشجوی دیگر هم چنان در بازداشت بسر می برند و از وضعیت مسعود دهقان نیز هم چنان اطلاعی در دست نیست
خانم شکوه میرزادگی در نوشته‌ای به نام «ائتلاف جديد زنان و خواستاری يک محال» در سایت گویانیوز به تاریخ ۱۵ اردیبهشت ایده‌ی شکل‌گیری جنبش همگرایی زنان را اساساً زیر سؤال برده‌اند. استدلال ایشان چنین است: «طرح مطالبه زمانی معنا دارد که راه‌های عملی قانونی تحقق مطالبات در قوانين اساسی و ساختار عقيدتی يک حکومت وجود داشته، اما راه‌های عملی شدن آن به دلايلی چند مسدود شده باشند.
يکسال و چهار ماه پيش در چهارم فوريه سال پيش يعني يک روز قبل از آنچه در انتخابات مقدماتي رياست جمهوري در آمريکا، «سه شنبه سرنوشت ساز» خوانده ميشود، مقاله اي نوشتم تحت عنوان «کلينتون-اوباما و ايران» (1). آن روزها هنوز نام اوباما بر سر زبانها نبود و بحران اقتصادي کنوني را نيز در مطبوعات روز، کسي جدي نميگرفت. ولي در عرض کمتر از 6 ماه همه چيز تغيير کرد
وبلاگ نویسی بدرستی نوشت :آقای میرحسین موسوی اصلا کار خوبی نکردید که سرود آفتابکاران را دزدیدید*، عکس خودتان را رویش گذاشتید و دادید با صدای بدون خش و بدون گروه کر زنها آن را دوباره بخوانند و به نام شما بزنند. این سرود مال شما نیست. سراینده و خواننده و هوادارانش را دوستان و همفکران و همکاران شما یا کشتند یا تبعید کردند و یا خفه خوان دادند. البته درک می کنم که حالا با این همه آدم خفه خوان گرفته شما مانده اید بی سرود و بی ترانه اما باور کنید این کار شما دزدیست. و بهمن وبلاگ نویس دیگری نوشت....
جمهوری اسلامی ایران اكنون دو امتیاز برجسته جدید در آدم‌كشی را در جهان از آن خود كرده است. یكی این كه ایران تنها كشوری است كه بر خلاف جریان جامعه انسانی در سطح جهان به جای كاهش اعدام‌ها در دو سال اخیر با درسد بالایی آن را افزایش داده است. دوم این كه تنها كشوری است كه پیگیرانه به اعدام بزهكاران خردسال ادامه می‌دهد و عنوان پر افتخار «آخرین اعدام‌كننده كودكان» در جهان را به خود اختصاص داده است.
متاسفانه يك رفتار سياسي نامطلوبي در كشور ما رايج شده كه به نوعي يك بيماري است. افراد سياسي ما به جاي مطرح كردن خود و ايده‌هايشان به دنبال حذف سايرين يا متقاعد كردن ديگران براي عدم حضور هستند. سوال شما هم انعكاسي از وجود همين طرز تفكر است. اگر فرد و مجموعه‌اي بنای خود را براي حضور در انتخابات گذاشته است چرا در برابر سايرين واكنش منفي نشان مي‌دهند. اين كار با طرح آزادانه ايده‌ها تعارض دارد. هر كس به هر ايده‌اي اعتقاد دارد از نامزد همان ايده حمايت كند و در پيگيري و برنامه‌هاي او مشاركت كند و...
کمتر از دو سال پس از واقعه موسوم به دوم خرداد، موج جدیدی از مهاجران ایرانی راهی کشورهای اروپایی می شوند. در سال‌های نخست بخش کوچکی از این مهاجران را دانشجویان دانشگاه‌ های ایران تشکیل می دهند. سرخوردگی از وعده های توخالی «سیّد» طیفی از جوانان ایرانی را راهی کشورهای خارج می کند. از این دوره گروه-گروه زنان و مردان جوان از لایه‌های تحتانی و میانی طبقه‌ متوسط و اقلیتی از طبقه زحمتکش با هزینه کردن چند هزار پوند راهی اروپا می شوند تا به زعم خود زندگی بی دردسری را از سر بگیرند.
در صحبتم در آن سمینار سعی داشتم که نشان دهم سیاست نزدیکی حکومت شاه با مذهبیون بود و نه نیروهای دمکرات. به این اشاره کردم که قوانین خشک و منجمند در مورد لباس پوشیدن دختران دانش آموز و همواره کنترل برای کوچکترین آرایش مو و صورت بشدت صورت می گرفت و گاهأ موجب تنبیه بدنی. از مدیران مدرسه و بخصوص از خانم فرخ رو پارسا نام بردم که در زمان مدیریت مدرسه نوربخش دخترانه هر روز صبح با خط کش جلو در ورودی می ایستاد موی ، ناخن و صورت تک تک دانش آموزان را بررسی می کرد.
اعلمي روز يک شنبه در مسجد ابوالفضل اروميه با اشاره به اينکه هيات نظارت شوراي نگهبان به هيات ‏امناي مسجد فشار آورده اند که چرا اعلمي را دعوت کرده ايد و چرا مسجد را در اختيار او قرار داده ايد اظهار ‏داشت: با توجه به سمت هايي که بنده داشته ام و با توجه به اينکه تير و ترکش خورده قبل و بعد از انقلاب هستم و ‏کوچکترين نقطه ضعف اخلاقي و مالي ندارم چرا بايد چنين اتفاقي بيافتد؟ من خود از بنيانگذاران سپاه بوده ام و در ‏بسياري از نهادهاي ديگر نيز سمت داشته ام، پس چرا با من اينگونه برخوردمي کنند؟‏
شباهت های دوره انحطاط قاجار با دوره کنونی که از زبان پایوران رژیم اسلامی شنیده می شود خود سندی است برای اعلام بی لیاقتی و بی کفایتی همه کارگزاران حکومت اسلامی و اتمام حجت نهائی مردم این با رژیم اسلامی که ایران را در کنار سودان و سومالی قرار داده است.