رفتن به محتوای اصلی

اخيراً سه مقاله در ايران گلوبال به بررسي سرنوشت نسل انقلاب و يا نسل سوخته پرداخته است. يکي مقالهً خانم انتظاري با عنوان گناه نسل ما چيست؟ که به دفاغ جانانه و بي مايه از اين نسل پرداخته است. دوم مقاله نقدبرخي سياست هاي اکثريت بقلم آقاي باقرپور که بدرستي برخي سياست هاي اکثريت را نقد کرده ولي بعنوان فردي خارج از گود، گويي خود را متعلق به آن نسل و شريک در ضعف و قوت هاي آن نمي دانند. سوم، اين مقالهً آقاي اشکوري که بينشها و روشها آنهم از موضع منتقد به خود و نسل خود مورد بحث و بررسي قرار داده است.
به خاطر چند حادثه‌ای که طی ماه‌های گذشته اتفاق افتاد؛ مسئله اول جنگ غزه بود، مورد ديگر صحبت‌های آقای ناطق نوری در مورد بحرين بود و ديديم که چگونه جهان عرب در مورد اين مسئله موضع گرفت و مسئله بعدی هم کشور مغرب است. البته چند مورد ديگر نيز اضافه می‌شود که کشورهای عرب به شکل سنتی در قبال آن موضع‌گيری می کنند؛ از جمله جزاير سه گانه ايرانی. اظهارات مقام‌های کشورهای عرب در مورد ايران، نشان دهنده تيرگی روابط ميان جهان عرب و ايران است.
یعقوب موسوی، استاد جامعه‌شناسی، معتقد است ملتها به هر قیمتی سنن و هنجارهای خود را حفظ می‌کنند، زیرا این بخشی از هویت آنهاست. وی می‌افزاید: «در مجموع باید گفت که در هرحال جامعه‌ی ایران یک تن واحد است و پاره‌ای از سنن و هنجارهای جمعی و عمومی دارد که در پیرامون آنها و از طریق حفظ آنها، وجدان پنهان خودش را، وجدان تاریخی خودش را و در حقیقت هویت خودش را به نمایش می‌گذارد».
شايد يکی از اصولی که وطن انديشی ايرانی را از ناسيوناليسم عرب متمايز می کند، همين است که در ناسيوناليسم عربی برای تغيير در داخل، دست خدمتکاری به بيگانگان دراز کردن امری عادی است، ولی در وطن خواهی ايرانی، اين روش، روشی اهريمنی پنداشته می شود و جز خيانت نام ديگری بر خود نمی تواند بگيرد. کافيست نگاهی کوتاه به قهرمانان و ضد قهرمانان موجود در فرهنگ مردمی، به ويژه در شاهنامه، انداخته شود تا متوجه اين امر تاريخی و حساس شد که؛ يکی از اصلی ترين محکهای سنجش که ايران را از بسياری از فرهنگهای قومی و...
چندی پیش هنگامی که مطلع شدم سازمان قصد دارد حول موضوع مصاحبه بی بی سی با آقای اسماعیل خویی به مناسبت سی سالگی انقلاب واکنش نشان دهد، بلافاصله با بهروز خلیق مسئول هیئت سیاسی اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به گفتگو پرداختم و به ایشان یادآوری کردم که در ارتباط با سیاست شکوفایی ما روی زمین محکمی نایستاده ایم، هرچند که در سال های 60 و 61 بخشنامه ای سازمانی حول معرفی یا لو دادن گروه های سیاسی برانداز از سوی رهبری وقت به تشکیلات صادر نگردید، اما...
.....سرنگون خواهدساخت تا ديگر هيچ كس محض رهايي از فقر يا ظلم و ستم ملايان، پيكر خويش را به آتش نسپارد بلكه هيمه هاي افروخته سركش در همه جا محض برپايي آئينهاي جشن و سرور و شادي«مثل جشن چهارشنبه سوري» باشد كه تا عرش خدا شعله كشد و زمين و آسمان ميهن را نيز يكسرآماده رويش و زايش سازد.
مسائل جهاني و منطقه‌اي خليج ‌فارس و جزاير متعدد آن درابعاد ارتباطي، اقتصادي، سياسي، ژئواستراتژيك و ژئوپليتيك نقش بسيار مهمي را در سرنوشت سياسي، نظامي، دفاعي و امنيتي كشورهاي ساحلي بويژه ايران و امارات متحده عربي داراست.
این طرح یکی از کلیدی‌ترین آموزه‌های نولیبرالی سال‌های اخیر است. برای آشنایی بیش‌تر با طرح ابتدا ببینیم مقصود از مردمی‌کردن درآمدهای نفت در طرح (مشاوران) کروبی چیست؟
جوانان امروز غالبا از ما آموخته اند و به آزادي و دموکراسي و اعتدال و نسبيت و روش اصلاح طلبانه ‏گرايش پيدا کرده و ديگر حاضر نيستند بهاي انقلاب ديگري را بپردازند اما ما همچنان انقلابي باقي مانده ايم. ‏دوستي مي گفت در ايران ليبرالهاي ما هم راديکالند. پيران و با تجربه ها انقلابي و بنيادگرا مي نمايند ولي جوانان ‏ما اعتدالي و کثرت گرا. مي گويند يک نسل دو بار انقلاب نمي¬کند اما امروز با شگفتي مي بينيم نسل انقلابي ما ‏بار ديگر در انديشه انقلاب است اما نسل پس از ما از خير انقلاب گذشته است.
سخن گفتن تئوريك در مورد قوميت و مليت مجال فراوان مي‌خواهد. اما بايد توجه كرد كه در پارادايم دولت – ‏ملت مدرن، ملت‌سازي به سبك فرانسه و مدل تركيه كه ايران نوين از آن الهام گرفته است، به دموكراسي منجر ‏نشده بلكه براستبداد و ظلم‎ ‎‏ افزوده است. ايران قدرتمندِ داراي اقوام كثير، امپراطوري غير متمركز بوده است. ‏تمركز ساختاري در دوره ناصرالدين‌شاه به واسطه اصلاحات جوانمرگ شده‌ي اميركبير در ايران حاكم شد‏‎ ‎و با ‏مدل حكومت پهلوي اول كه مركز محور و دولت محور و زبان فارسي محور بود، اوج گرفت و...