رفتن به محتوای اصلی

و این در شرایطی است که ایران امروز بیش از هر دوره ای دیگر نیازمند تدوین شدن مانیفیست یگانگی و همبستگی در راه رهایی از اندیشه های ارتجاعی است که سالیان دراز بر همه ما ایرانیان چیره گشته و ما را چنان دچار سستی و ناپایداری نموده که گاه همه مرزهای اخلاقی و شرافت انسانی و میهنی را نیز زیر پا می نهیم تا دروغ را راست و راست را دروغ جلوه دهیم .
آن‌چه كه ‏اردوغان در داووس به نمايش گذارد، داراي هيچ نسبتي با سياست‌هاي ضداسراييلي دستگاه قدرت ايران نيست. ‏حاكميت ايران از جايگاهي ديني و به سبب منافعي سياسي دشمني با اسراييل را برگزيده اما اردوغان تاكيد ‏داشت كه انتقاد او به معناي دشمني با اسراييل يا دفاع از حماس نيست و كار شايسته‌ي او نيز نه به دليل ‏باورمندي به اسلام كه از جايگاه يك انسان و دفاع از حقوق بشر بود. اردوغان در نقش نخست‌وزيري سكولار و ‏منهاي جايگاه سياست‌مداري مسلمان، خشونت عليه مردم فلسطين را به باد انتقاد گرفت...
خبر به آن گُندگی! عجیب است که چرا خیلی کوچک و ساده، پخش شد، و خیلی ساده هم، فراموش شد. از یک جهت هم شاید این خبر، آش دهن سوزی نبود! آخه خبر های مهم تر، آمدن یا نیامدن ممد چاخان (خاتمی) است. گویا هنوز ایشان تصمیم نگرفته که در این بازی تأتر انتخابات ریاست جمهوری!!! که چه کسی ملیجک رهبر بشود به ریشش حنا بگذارد یا نگذارد
فدرالیسم مانند دموکراسی، غربی نیست بلکه ریشه در اعماق تاریخ ما دارد. ایران در دورانهای مختلف ایالات مختلف داشته و حاکم هر ایالتی توسط شاه یا سلطان یا خلیفه مشخص می شده است . حاکم نیز موظف بوده که آن ایالت را اداره کند. او نیز برای شهر ها حاکم تعیین می کرده و … با جمع کردن مالیات هم خرج خود را در می آوردند و هم خراج به دربار را می‌دادند. در موقع جنگ هم سپاه در اختیار حکومت مرکزی می‌گذاشتند.
منبع مشروعیت، همواره یکی از مباحث چالش برانگیز در حوزه ی دولت و حاکمیت در کشورمان بوده است. خصوصا با ظهور دولت نهم و قدرت گرفتن بنیادگرایان، این بحث از حوزه ی دولت و حاکمیت فراتر رفته و به سایر نهادهای اجتماعی نیز پای گذاشته و جریان تمامیت خواه حاکم - که به سبب ناکارآمدی از هرگونه انتقاد و اعتراضی لرزه بر اندام اش می افتد - به دنبال تعیین متر و معیارهای خود ساخته برای تعیین مشروعیت و عدم مشروعیت تشکل ها، انجمن ها و نهادهای مختلف است.
برای استقرار سیستم فدرال در یک کشور پیش نیازهای زیر لازم است و عدم توجه به این پیش نیازها استقرار این سیستم را در عمل با مشکلات و موانع اساسی مواجه می سازد. این مسئله گرچه چیزی از اهمیت تئوریک فدرالیسم نمی کاهد منتها باید طرفداران فدرالیسم را به تفکر و تامل وا دارد که اگر واقعا خواهان تحقق عملی و اجرایی سیستم فدرال در جامعه خود هستند باید قبلا زمینه ها و پیش نیازهای آن را فراهم سازند .
تحولات سیاسی در منطقه خاورمیانه و به طور کلی در سراسر جهان ظرف دو_ سه دهه گذشته سبب شده است که ملیت های تحت ستم ایران و به ویژه ملت ژینوسایدشده کرد، بیش از پیش بیدار شده و خواستار دستیابی به حقوق پایمال شده خود باشد. در طول تاریخ و به ویژه درهشتاد سال گذشته ملت فرمانگستر- نه فرمانروای- فارس، همواره سعی کرده است که سیاست چماق و هویج را در برابر خواسته های برحق ملیتهای ایران بکار ببرد.
ما ایرانیان تصمیم گرفته ایم که علی رغم واقعیت های تاریخی و پیشینهء مملو از خبط و خطای خود، منبعد هرگز از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم. به عنوان مثال، در صحنهء سیاسی امروز ایران، باند خاتمی چی ها و اصلاح طلبان و دوم خردادی های حکومت سنگسار اسلامی هرگز نخواهند توانست باری دیگر ملت ایران را بفریبند. به همانگونه که دار و دستهء نهضت آزادی و امثال شیخ ابراهیم یزدی و عبدالعلی بازرگان و ملی- مذهبی ها و روشنفکران و نواندیشان دینی با وجود اینکه از پدافند همه جانبهء استعمار برخوردارند...
بنظر میرسد که کانالهای تلویزیونی یادشده، در این میانه، از کاهش رونق و سرنوشت رادیوها درس گرفته باشند. رادیوهایی که با بودجههای غربی در خارج به راه افتادند ولی دیگر نه صدایشان که فقط سایتهای اینترنت شان مشتری جلب میکند.
از اين رو سوالي که اين روزها بيش از همه ذهن کنشگران سياسي جامعه ايران،احزاب و در يک سخن، سراسر ‏جامعه ايران را به خود مشغول کرده اين است که آيا به راستي مير حسين موسوي رئيس جمهور آينده ايران است ‏يا خير؟ و در صورت پيروزي او چه خواهد کرد؟ اکنون هر کسي به دنبال يافتن اين پاسخ ها است. از اين رو ‏شناخت انديشه و رفتار او و طيفي که موسوي بدان وابستگي فکري دارد بسيار مهم است. ‏