وقتی صحبت از اپوزسیون میشود افرادی با نظرهای خود که مسلما نظر گروهی میتواند باشد , صرف نظر از موضوع اصلی روی مسئله ای پا فشاری میکنند که عامل اصلی بی اعتمادی مردم , عدم شکل گیری و سازمان یافتن اپوزسیون میشود . دوستان عزیز اپوزسیون مجموعه ای است از کسانی که در قالب تشکیلات ضمن داشتن نظر و عقیده مستقل خود توان ( تاکید روی کلمه توان میکنم ) تحمل عقیده مخالف را دارند و حاضر به شنیدن حرفها و حل اختلافات از راه گفتگو هستند .
خیلی راحت به انتخاب جدید خود از نظر تئوری، چنین سر و سامان داد :« حیوان تغییر ناپذیر است، حیوان هم باقی خواهد ماند و خطری هم از ناحیه حیوانات، متوجه او و جمع او نخواهد بود و تلاش او در تغییر حیوانات هم بیمعنی است. بنابراین این انسانها هستند که میتوانند خطرناک باشند. این انسانها هستند که باید مراقبشان بود و اگر خواستند تهدیدی برای او و انقلاب که هر دو یکی هستند، باشند، آنوقت باید آنها را عوض کرد و آنانی هم که نمیخواهند عوض شوند..
این "روشنفکران پیامبرصفت" و شاگردان شان از طریق حجره «نیلگون" با انکار یا کتمان نظریات دیگران، - که خود جای سئوال است که چرا این «حجره" در سایت زمانه سرقفلی دارد- نه تنها از امکانات موجود بهره می برند بلکه تلاش می کنند از طریق روابط محفلی و مراد/مریدی تریبون رادیو زمانه را در انحصار خود نگاه دارند. خوشخالم که شما به این نگاه از روزن نقد پرداخته اید و حال باید به انتظار نشست و دید که آیا جدلی در خواهد گرفت یا باز سیاست مسکوت نهادن و انکار کردن ادامه پیدا می کند
در آخر هم با صدای بلند که همه آنرا بشنوند گفت : "من بقدر ی برای خدا و امت او کار انجام دادم که اگر گناهی هم بکنم این گناهان بخشیده میشوند." و حاجی حقیقتاً به این حرف خود اعتقاد داشت و وقتی پیش خود اینکارها را مرور میکرد و میدید خود او، پول او، اسبهای او، و قطعه زمینی که برای ساختن مسجد وقف کرده و بعد گرانترین واعظ و نوحهخوان را از جاهای دور پیدا کرده و به استخدام این مسجد درآورده است، خشم او از این مردم بیشتر میشد و گناهی هم اگر بود آنرا در مقابل اینهمه خدمات ناچیز میدانست و...
بعد از ظهر که از جلوی استانداری در تبریز رد می شدم با تجمعی تقریبا 200 نفری از مردم ملکان مواجه شدم که در اعتراض به تقلب در انتخابات جمع شده بودند که آخرش هم با دخالت مامورین متفرق شدند.....
اینکه شما را به پان ترکیست متهم میکنند تعحب نکنید ، جامعه ما به آسانترین متد اندیشیدن پناه برده است سیاه دیدن ، سطحی دیدن ،متهم کردن و دشمن پیدا کردن از خصوصیات ذاتی ما شده است . هزاران هراز انسان را که چون ما بودند با همین اتهام ، نابود کرده اند و تنها با اتهام واهی ملحد ، ضد انقلاب ، جاسوس و مرتد و غیره .
اینکه شما را به پان ترکیست متهم میکنند تعحب نکنید ، جامعه ما به آسانترین متد اندیشیدن پناه برده است سیاه دیدن ، سطحی دیدن ،متهم کردن و دشمن پیدا کردن از خصوصیات ذاتی ما شده است . هزاران هراز انسان را که چون ما بودند با همین اتهام ، نابود کرده اند و تنها با اتهام واهی ملحد ، ضد انقلاب ، جاسوس و مرتد و غیره .
منتها شرور هم میدانست چگونه دیگران را تحت فرمان خود داشته باشد. با پولی که همیشه در جیب او فراوان بود، بذل و بخشش کرده و دیگران را بدنبال خود میکشید و اگر این نقل و نبات خریدنها اثر خود را نداشت، از حربه تهدید و ضرب و شتم دیگران استفاده میکرد. ضرب و شتم دیگران از سرگرمیهای اصلی او بود و با پنجهبکسی که همیشه آنرا همراه داشت، ارعاب را به نحو احسن اجرا میکرد و کوچکترین ترسی هم از کسی نداشت و حتی اگر کسی هم از او قویتر بود اول در سایه همین پنجهبکس و بعد در سایه قدرت پدرش که...
اتاق فرهنگ گفتگو در نظر دارد بار دیگر در باره مسایل قومی _ ملی در ایران را به بحث صاحب نظران بگذارد از این رو ما از همه نخبگان در این خصوص می خواهیم از طریق سایت ایران گلوبال با ما تماس گرفته تا بتوانیم این سلسله گفتگو ها را سازمان دهیم . سعی ما براین خواهد بود که در هر جلسه ای دو سخنران با دو دیدگاه متفاوت را دعوت کنیم.صدای سخنرانان ضبط شده و در سایت ایران گلوبال ارشیو خواهد شد
در مورد دین، که البته نوع پست تر اش مذهب است و به نظر من تفکیک مذهب از دین را باید در دگماتیسم و فقهی بودن اولی و عاری از دگم و غیر فقهی بودن دومی دانست، تجلی گاه برخورد آدمی با مرگ است. تا زمانی که مرگ هست، دین هم هست. هابرماس از مرگ، به مثابه ی "اندرشکستن امر برون-روزمره در امر روزمره" سخن می گوید
فروغ نکته ی پر معنایی را اشاره می کند هنگامی که می گوید اگر مرگ نبود دستان ما به دنبال چیزی دیگر می گشت، که در حقیقت، می گوید اگر خدا نبود، می بایست اختراع می شد.
فروغ نکته ی پر معنایی را اشاره می کند هنگامی که می گوید اگر مرگ نبود دستان ما به دنبال چیزی دیگر می گشت، که در حقیقت، می گوید اگر خدا نبود، می بایست اختراع می شد.
گربه میتوانست با ضربات سهمگین خود، گنجشک را بیجان ساخته و حتی با چنگال خود زنده زنده او را دریده و خود را سیراب سازد ولی چنین نشد. گربه برخلاف آنچه که باور قربانی بود شکار خود را نه کشت و نه لتوپار کرد. بلکه در کمال ناباوری شروع به زجرکش کردن جوجه گنجشک کرد. گربه هربار با پنجههای خود ضربهای به طعمه خود وارد میساخت و او را به جایی پرت میکرد و دوباره به سوی طعمه خود خیز سریع برمیداشت و در این فاصله، جوجه گنجشک که تعادل خود را بهخاطر ضربات پنجه گربه از دست داده بود...
جالب اینجاست که در رادیو زمانه و نگاه مسئولان خوب و مدرن این سایت همین نگرش نارسیستی و هیستریک « خودی خوب» و «غیر خطرناک» نیز متاسفانه هنوز وجود دارد، باوجود تمامی قدرتهای مدرن ایشان و قدرتهای مدرن رادیو زمانه. حاصل نیز این است که به چنین مقالاتی با این همه خطا در محتوا و حتی مشکلات فراوان در شکل، مانند توضیحات فراوان اضافی و بیمورد در باب نظرات ....